بنابراین ما برای تشخیص صحت و سقم این چهار نظریه باید برگردیم به معیارهای
نظری و فلسفی خودمان. [یكی از معیارهای نظری ما این است كه ] قانون علیت،
استثناءبردار نیست. اول می رویم سراغ نظریه متجددین. می گوییم: شما كه
می گویید «جسم هر وضع حركتی یا سكونی داشته باشد، [اگر به مانعی برخورد
نكند] برای همیشه این وضع را ادامه می دهد» ، اگر مقصودتان این است (كه ظاهر
حرف هم همین است) كه حركت نیازمند به محرك نیست (یعنی قابل، كافی است و
مجموعه آثار شهید مطهری . ج12، ص: 526
فاعل نمی خواهد
[1]این بدون شك نقض قانون علیت است. اگر قانون علیت نقض
شود اصلا دیگر هیچ علمی
[2]در عالم وجود ندارد.
البته ممكن است كسی حرف این متجددین را به شكل دیگری كه در اوائل این
مباحث از اسفار خوانده ایم تقریر كند و بگوید: من به تعبیر آنها كه گفته اند «حركت
نیازمند به محرك نیست» كاری ندارم، بلكه می خواهم این طور بگویم: «متحرك
محرك هم هست؛ یعنی همانی كه متحرك است محرك هم هست؛ یعنی جسم كه
متحرك است، بعینه از همان حیث كه متحرك است محرك است بدون اینكه دو
حیثیت داشته باشد كه به یكی محرك باشد و به دیگری متحرك» . این همان حرفی
است كه ما در گذشته به شدت بطلانش را ثابت كردیم و گفتیم: محال است متحرك،
از همان حیث كه متحرك است محرك باشد؛ یعنی محال است همان كه قابل است،
از همان حیث كه قابل است فاعل باشد.
[1] - . وقتی می گوییم «حركت نیازمند به محرك نیست» یعنی جسم كه حالتی را قبول كرده، همین طور این حالت را ادامه می دهد و احتیاجی به فاعل ندارد.
[2] - . حتی علمهای آماری.