در
کتابخانه
بازدید : 1556364تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
Expand شناسه کتابشناسه کتاب
Expand <span class="HFormat">مرحله ی نهم</span>مرحله ی نهم
Expand <span class="HFormat">ادامه ی مرحله ی هفتم</span>ادامه ی مرحله ی هفتم
Expand <span class="HFormat">مرحله ی هشتم</span>مرحله ی هشتم
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
ما در جلسه قبل به این اشكال با بیان خاصی جواب دادیم و مرحوم آخوند با بیان دیگری جواب می دهد كه هر دو بیان هم به یك امر برمی گردد. ما گفتیم: دو طبیعت
مجموعه آثار شهید مطهری . ج12، ص: 610
در عرض یكدیگر كه دو اقتضای مخالف داشته باشند نمی تواند برای یك شئ وجود داشته باشد، اما دو امری كه در طول یكدیگرند و یكی مسخَّر دیگری است، مانعی ندارد. مثلا جسم نامی، هم خواص جسم جامد را دارد و هم خواص علاوه ای كه خواص جسم نامی است.
مرحوم آخوند اینجا طور دیگری جواب می دهد كه بیان دیگری است ولی مطلب همان است. می گوید: شما كه می گویید «طبیعت مرغ، هم اقتضای پایین آمدن دارد و هم اقتضای بالا رفتن» در واقع معنایش این است كه مرغ یك طبیعت جسمانی دارد [و یك طبیعت حیوانی. ] در مرغ، جسم بما هو جسم وجود دارد و از این جهت كه یك جرم است، قوه ثقلی دارد كه آن را به طرف پایین می كشد، ولی از آن جهت كه زنده است و دارای نفس و قوه حیوانی است، این قوه حیوانی آن را به طرف بالا می كشد. اگر بخواهیم فقط به كلمه «داخلی» قناعت كنیم، درست است، این دو قوه هر دو درونی این مرغ است؛ اما اگر خود اینها (یعنی طبیعت جرمانی مرغ و نفس مرغ) را با یكدیگر در نظر بگیریم، نسبت به یكدیگر خارج اند. پس این دو، نسبت به كل مرغ داخلی است، ولی هر یك نسبت به دیگری خارج است؛ یعنی طبیعت و قوه طبیعی خارج از نفس و قوه نفسانی است، و نفس و قوه نفسانی هم خارج از قوه طبیعی است.
این بود بیان مرحوم آخوند. به بیانی كه ما گفتیم، اینها در عین وحدت، در طول یكدیگرند نه در عرض یكدیگر [1].
مجموعه آثار شهید مطهری . ج12، ص: 611

[1] - . سؤال: بیان آخوند با فرمایش شما كه فرمودید «اینها با یكدیگر نوعی اتحاد دارند» منافات ندارد؟
استاد: منافات ندارد. این، حرف خود مرحوم آخوند است كه النفس فی وحدته كلُّ القُوی. مسأله وحدت در كثرت را ایشان بیش از هر كس برای دیگران بیان كرده است. در این طور موارد، هم وحدت است و هم كثرت؛ یعنی از این نظر كه همه اینها یك واقعیت اند، وحدت است و آنوقت دیگر داخل و خارجی نیست و همه اینها یكی هستند، ولی از نظر دیگر كثرت است و این بیرون از آن است و آن بیرون از این. یعنی مسأله «داخلٌ فی الأشیاء لا بالممازجة و خارجٌ عن الأشیاء لا بالمباینة» در این مظاهر عالم طبیعت هم جاری است. نفس نه مباین است با قوای نفسانی و قوای طبیعت، به طوری كه امر جدایی باشد منفصل و بیرون، و نه داخل است به این معنا كه اصلا با آنها یكی باشد یا ممزوج با آنها باشد. هیچ كدام از اینها نیست. این نوعی وحدت است كه با كثرت مباینت ندارد و یك نوع غیریتی است كه با وحدت و عینیت منافات ندارد. این مطلب از اصول مسائلی است كه در این فلسفه در موارد زیادی به كار می آید. وحدتهایی داریم در عین كثرت، و عینیتهایی داریم در عین مغایرت؛ یعنی در عین اینكه وحدت است كثرت است و در عین اینكه كثرت است وحدت است، كه اینها را از یك جنبه می گویند «وحدت در كثرت» و از جنبه دیگر می گویند «كثرت در وحدت» .
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است