در
کتابخانه
بازدید : 1557097تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
Expand شناسه کتابشناسه کتاب
Expand <span class="HFormat">مرحله ی نهم</span>مرحله ی نهم
Expand <span class="HFormat">ادامه ی مرحله ی هفتم</span>ادامه ی مرحله ی هفتم
Expand <span class="HFormat">مرحله ی هشتم</span>مرحله ی هشتم
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
جواب دیگری كه ممكن است در اینجا مطرح شود این است [1]: از نظر قدما این حرف كه «اگر قوه فاعل و قوه قابل را كنار یكدیگر بگذاریم اقتضای حركت با سرعتی خاص را دارند كه همان حد اكثر سرعتی است كه جسم قبول می كند» حرفی نامعقول است؛ یعنی این مطلب كه از نظر علوم تجربی امروز تقریبا امری مسلّم است، از نظر قدما حرفی نامعقول است [2]. قدما می گویند: اساسا این حرف معنی ندارد كه بگوییم «قوه قابل تا حد معینی از سرعت را قبول می كند و از آن بیشتر فرض نمی شود. » چرا فرض نمی شود؟ ! وقتی شما می گویید «سیصد هزار كیلومتر در ثانیه» ، خوب حركت سریعتر از این هم فرض می شود: چهار صد هزار كیلومتر در ثانیه. این مطلب برای این آقایان یك اصل مسلّم است كه وقتی می گوییم «لا ریبَ أنّ كلّ جسم یقبَلُ الحركة» نمی توانیم این اصل قابلیت فلسفی را محدود به حد معینی كنیم و بگوییم از آن بیشتر قبول نمی كند. می گویند: اینكه بگوییم «جسم سرعت سیصد هزار كیلومتر در ثانیه را قبول می كند اما سرعت سیصد هزار كیلومتر و یك متر در ثانیه را قبول نمی كند» مثل ترجیج بلا مرجِّح است.
این هم جوابی بود كه اگر آقایان بخواهند بنا بر مبنای خودشان به این اشكال ما بدهند، باید آن را ذكر كنند [3].
مجموعه آثار شهید مطهری . ج12، ص: 594

[1] - . نظر این آقایان هم به همین مطلب است.
[2] - . نقطه تفاوت نظر قدیم و جدید همین جاست.
[3] - . سؤال: [صدای سائل مفهوم نیست. ]
استاد: ببینید! می خواهد بگوید كه این امكان نمی تواند محدود به حدی باشد؛ چون فرض این است كه جسم برای حركت قابلیت محض است. پس اینكه بگوییم «جسم حركتِ تا سیصد هزار كیلومتر در ثانیه را می پذیرد ولی در برابر سیصد هزار كیلومتر و یك متر در ثانیه مقاومت می كند» واقعا هم ترجیح بلا مرجِّح است. فرض این است كه جسم در مقابل عامل حركت مقاومت ندارد.
البته امروزیها حرفهای دیگری می زنند كه بعدا حتما باید به آنها رسیدگی كنیم. آنها می گوینـ- د: وضـ- ـع جسم با حركت فرق می كند؛ یعنی این طور نیست كه جسم فقط حركت را قبول كند و تحت تأثیر حركتِ خودش واقع نشود، بلكه حركت در حجم و جرم جسم اثر می گذارد. مثلا چنین می گویند: هر مقدار كه بر سرعت حركت افزوده شود از طول جسم كم می شود. پس قهرا جسم تا حد معینی می تواند سرعت بپذیرد و اگر از آن حد بگذرد اصلا جسم تبدیل به لا جسم می شود.
ما بعدا باید ببینیم كه: آیا جسم به صرف حركت تحت تأثیر واقع می شود، ولو حركت در خلأ صورت بگیرد و جسم با هیچ چیزی برخورد نداشته باشد، یا علت اینكه اجسام تحت تأثیر حركت واقع می شوند، باز همین معاوقتها و برخوردهاست؟ خلاصه از نظر امروزیها مسأله دیگری مطرح است. قدما نظر به فاعل و قابل دارند و می گویند قابل را از آن جهت كه قابل است نمی توان در حد معینی محدود كرد. ولی امروزیها می گویند: تجربه ثابت كرده كه عامل سومی هم در اینجا دخالت می كند و آن این است كه حركت و سرعت در جرم و حجم جسم مؤثرند. وقتی حركت در حجم جسم مؤثر باشد قابلیت را از جسم می گیرد و دیگر جسم نمی تواند جسم و ماده باشد و سرعتی بیش از سرعت نور داشته باشد. این مطلب باشد تا بعد روی آن بحث كنیم.
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است