اینجا من باید مطلبی را از خارج اضافه كنم. این آقایان در اینجا حرف دیگری دارند
كه حق بود آن را طرح می كردند و آن این است: اصلا آیا حركت مستدیر می تواند
طبیعی باشد یا همیشه حركتهای مستدیر، یا ارادی اند و یا اگر ارادی نیستند نتیجه
دو حركت طبیعی اند و خلاصه یك حركت بسیط طبیعی مستدیر امكان ندارد؟
عقیده این آقایان این است كه اگر حركت، مستدیر باشد (به این صورت كه شئ
از یك نقطه حركت كند و باز به همان نقطه برگردد اعم از اینكه این حركت، وضعی
باشد یا انتقالی
[1]امكان ندارد یك قوه طبیعی بسیط آن را اقتضا كند
[2]. این آقایان
می گویند هر جا حركت مستدیری هست، یا ارادی است مثل اینكه انسان با اتومبیل
دور خودش بچرخد، و یا نتیجه دو مبدأ و علت مختلف است مثل اینكه دو قوه در
مجموعه آثار شهید مطهری . ج12، ص: 501
دو جهت مختلف اثر بگذارند [و نتیجه آن ] یك حركت مستدیر باشد؛ مثلا امروزه
نتیجه جاذبه و دافعه را یك حركت مستدیر می دانند. به هر حال اینجا این مسأله را
مطرح نكرده اند.
در این فصل هم دیگر مطلب مهم و قابل ذكری نیست.
مجموعه آثار شهید مطهری . ج12، ص: 502
مجموعه آثار شهید مطهری . ج12، ص: 503
[1] - . یعنی اعم از اینكه حركت شی ء به دور خوش باشد یا اینكه حركت شی ء به شكل دایره یا بیضی باشد.
[2] - . شما اینجا حركتهای حلزونی را مطرح نكنید كه شی ء از نقطه ای حركت می كند ولی به همان نقطه برنمی گردد؛ مقصود ما در اینجا حركات مستدیر است كه شی ء به همان نقطه ای كه از آن حركت كرده باز می گردد.