می رویم سراغ مقوله متی و مقوله أن یفعل
[1]. در این دو مقوله هم، اینكه می گوییم
«حركت نیست» از این باب است كه اصلا ماهیت این دو مقوله، ماهیت حركت
مجموعه آثار شهید مطهری . ج12، ص: 372
است. در مقوله ای می گوییم «حركت هست» كه در مفهوم و تعریف و ماهیت آن،
حركت اخذ نشده باشد و در عین اینكه در ماهیتش حركت اخذ نشده وجودش
سیال باشد. اما اگر مقوله ای «حركت» جزء مفهومش باشد، اگر بخواهد حركت در
این مقوله واقع شود، به این معنی است كه حركت در حركت صورت بگیرد.
پس در این مقولات هم اگر می گوییم «حركت نیست» به این معنی نیست كه
این مقولات ثابتند، بلكه به این معنی است كه در سایر مقولات اگر می گوییم
«حركت هست» مقصودمان این است كه وجود آنها وجود سیال است [در حالی كه
در ماهیتشان حركت اخذ نشده است. ] ولی این مقولات در ماهیتشان حركت اخذ
شده و وقتی كه ماهیت، ماهیتِ حركت بود قهرا وجود این ماهیت سیال هم سیال
است. بنابراین لازمه اینكه در این مقولات حركت واقع شود، [وقوع ] حركت در
حركت است.
[1] - . [اگرچه استاد در اینجا به مقوله انفعال تصریح نكرده اند ولی از مطالب بعدی ایشان استفاده می شود كه این مقوله هم حكم دو مقوله متی و فعل را دارد. ]