این ایراد هم به دو نحو مورد اشكال واقع شده بود. اول اینكه گفته اند: این مطلب شما
خلاف آن چیزی است كه خودتان و دیگران در مسأله حركت توسطیه قائل هستید.
ما قبلا خواندیم كه حركت دو معنا دارد: یكی «توسط» و دیگری «قطع» ، و گفتیم كه
اختلاف نظر است كه آیا در حركتْ آن جنبه قطع وجود دارد و جنبه توسط امر
انتزاعی است، یا توسط وجود دارد و قطع امر اعتباری است. و نیز در گذشته
خواندیم كه شیخ در بسیاری از كلماتش تصریح دارد كه حركت توسطیه موجود
است و حركت قطعیه امری اعتباری است (گو اینكه از بعضی كلمات شیخ استفاده
می شود كه حركت قطعیه هم وجود دارد) و غیر از شیخ همه معتقدند كه حركت
توسطیه وجود دارد و حركت قطعیه امری اعتباری است، و خود شما
[1]هم قائل
شدید كه هم حركت قطعیه وجود دارد و هم حركت توسطیه. حال می گوییم شما كه
قائل به حركت توسطیه بودید در حالی كه قول به حركت توسطیه قول به این است
كه در حركت یك امر دائم باقی هست، چطور در اینجا انكار می كنید؟
اما اشكال نقضی آقای طباطبایی این است: اگر این ایراد در باب حركت وارد
باشد (كه وارد نیست به همان دلیل توسط
[2]، به خود شما هم كه قائل به حركت
جوهریه هستید وارد است؛ چون شما هم كه قائل به حركت جوهریه هستید چاره ای
ندارید از اینكه در جوهر به یك امر باقی دائم قائل شوید كه منطبق است با حركت به
معنی توسط، و نیز به یك امر غیر دائم و متدرج كه منطبق است با حركت به معنی
قطع
[3]، بنابراین هر جوابی كه شما می دهید قدما هم همان جواب را می دهند. اگر این
مجموعه آثار شهید مطهری . ج12، ص: 166
ایراد وارد باشد، به خود شما هم وارد است.
این هم ایراد سوم و اشكالاتی كه به آن شده است، كه عجالتا اشكالات را تقریر
كردیم تا بعد برسیم به جواب این اشكالات
[4].
[1] - . [یعنی مرحوم آخوند. ]
[2] - . [یعنی همان اشكال اول بر ایراد سوم آخوند، كه قبل از همین ایراد نقضی علامه طباطبایی ذكر شد. ]
[3] - . در گذشته در كلمات خود آخوند خواندیم كه همان طور كه حركت دارای دو حیثیت توسط و قطع است، ما فیه الحركة و متحرك نیز دارای دو حیثیت توسط و قطع می باشند، و حتی زمان هم دو حیثیت دارد: حیثیت توسط كه به آن «آنِ سیال» می گویند و حیثیت قطع كه همان زمان مستمر و بُعد است.
[4] - . [جواب این اشكالات در درس قبل اجمالا بیان شده است. ]