در
کتابخانه
بازدید : 1556527تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
شناسه کتاب
Collapse <span class="HFormat">ادامه ی مرحله ی هفتم</span>ادامه ی مرحله ی هفتم
Expand <span class="HFormat">فصل 30: </span>در اثبات وجود زمان و بیان ماهیت آن فصل 30: در اثبات وجود زمان و بیان ماهیت آن
Collapse <span class="HFormat">فصل 31: </span>غایت قریب زمان و حركت تدریجی الوجود است فصل 31: غایت قریب زمان و حركت تدریجی الوجود است
Expand <span class="HFormat">فصل 32: </span>قِدم زمان فصل 32: قِدم زمان
Expand <span class="HFormat">فصل 33: </span>در ربط حادث به قدیم فصل 33: در ربط حادث به قدیم
Expand <span class="HFormat">فصل 34: </span>زمان اول و آخر نداردفصل 34: زمان اول و آخر ندارد
Expand <span class="HFormat">مرحله ی هشتم</span>مرحله ی هشتم
Expand <span class="HFormat">مرحله ی نهم</span>مرحله ی نهم
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
ممكن است شما سؤال كنید كه چرا در باب لازم و ملزوم علیت نیست؟ آیا در عالم، ما اشیائی داریم كه چون لازمِ وجود شی ء دیگر هستند بی نیاز از علت اند؟ معنای این كه یك شی ء بی نیاز از علت باشد وجوب وجود است، یعنی ملزوم، ممكن الوجود و لازم واجب الوجود است چون شما می گویید استغناء از جعل است.
در پاسخ می گوییم: خیر، اینجا هم اگر می گوییم استغناء از جعل، برای این است كه برای لازم وجودی غیر از وجود ملزوم قائل نیستیم یعنی لازم یك معنا و مفهومی است كه عقل از ملزوم انتزاع كرده. كثرت ملزوم و لازم كثرتی است كه عقل در مرحله معرفت و شناخت و در مرحله تحلیل به وجود می آورد و ای بسا از این كثرتها ما داریم كه در خارج جز وحدت چیزی نیست، عقل در قرع و انبیق خودش یك شی ء را به معانی متعدد تكثیر می كند. این كثرت، كثرت عقلی است. نه این است كه اربعه چیزی است و زوجیت چیز دیگری، اربعه وجودی دارد و علاوه بر وجود خودش یك وجود دیگری بر آن عارض شده است به نام زوجیت ولی این وجود دیگر بدون علت پیدا شده، چسبیده به آن وجود، بدون علت هم چسبیده. چنین چیزی محال است.
و لهذا بعضی از اساتید ما همیشه در این موارد توضیح می دادند كه در باب لازم و ملزوم اگر می گوییم میان ملزوم و لازم جعل متخلل نمی شود، یعنی آنجا كه لازم یك مفهوم انتزاعی است. و الاّ اگر لازم خودش از سنخ وجود باشد جعل متخلل می شود ولی نه بین ملزوم و لازم. آنجا كه لازم خودش از سنخ وجود است ملزوم خودش جاعلِ این لازم است. هر معلولی لازم علت خودش است چون لاینفكّ از علت خودش است. اینجا جعل در كار است ولی نه اینكه جعل متخلل شده بین علت و معلول، بلكه خودِ علت جاعل معلول خودش است.
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است