در
کتابخانه
بازدید : 1557937تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
شناسه کتاب
Expand <span class="HFormat">ادامه ی مرحله ی هفتم</span>ادامه ی مرحله ی هفتم
Expand <span class="HFormat">مرحله ی هشتم</span>مرحله ی هشتم
Collapse <span class="HFormat">مرحله ی نهم</span>مرحله ی نهم
Expand <span class="HFormat">فصل 1</span>در بیان حقیقت حدوث و قدم فصل 1در بیان حقیقت حدوث و قدم
Expand <span class="HFormat">فصل 2: </span>در اثبات حدوث ذاتی فصل 2: در اثبات حدوث ذاتی
Collapse <span class="HFormat">فصل 3: </span>آیا حدوث زمانی كیفیتی زائد بر وجود حادث است؟ فصل 3: آیا حدوث زمانی كیفیتی زائد بر وجود حادث است؟
Expand <span class="HFormat">فصل 4: </span>حدوث، علت نیاز به علت نیست فصل 4: حدوث، علت نیاز به علت نیست
Expand <span class="HFormat">فصل 5: </span>تقدم و تأخر و اقسام این دوفصل 5: تقدم و تأخر و اقسام این دو
Expand <span class="HFormat">فصل 6: </span>آیا اقسام تقدم و تأخر مشترك معنوی اند یا لفظی؟ فصل 6: آیا اقسام تقدم و تأخر مشترك معنوی اند یا لفظی؟
Expand <span class="HFormat">فصل 7: </span>آیا اطلاق تقدم بر اقسامش به تشكیك است؟ فصل 7: آیا اطلاق تقدم بر اقسامش به تشكیك است؟
Expand <span class="HFormat">فصل 8: </span>در اقسام معیّت فصل 8: در اقسام معیّت
Expand <span class="HFormat">فصل 9: </span>تكمیل بحث حدوث ذاتی فصل 9: تكمیل بحث حدوث ذاتی
Expand متن اسفار (همراه توضیحات استاد هنگام تدریس متن اسفار (همراه توضیحات استاد هنگام تدریس
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
عنوان فصل سوم چنین است: «فی أنّ الحدوث الزمانی هل هو كیفیة زائدة علی وجود الحادث؟ » یعنی: آیا حدوث زمانی كیفیتی است زائد بر وجود حادث؟ مقصود از «كیفیت» معلوم است. اما معنی «زائد بودن چیزی بر چیزی» در اصطلاح فلاسفه مغایرت است. مثلا در باب وجود و ماهیت تحت عنوان «فی زیادة الوجود علی الماهیة» بحث بر سر این است كه «آیا وجود مغایر با ماهیت است یا نه؟ » . در آنجا جواب می دهند كه وجود در ذهن مغایر است با ماهیت و در خارج مغایر نیست، بلكه عین ماهیت است. پس مقصود از اصطلاح «زیاده» مغایرت است و نه چیز دیگر.
بنابراین اینجا سخن در این است كه آیا حدوث كیفیتی است مغایر با وجود حادث؟ یعنی آیا هر جا كه وجودی حادث می شود كیفیتی هم پیدا می شود به نام حدوث و آن كیفیت با وجود حادث مغایرت دارد؟ پس سؤال این است، و البته سؤال سخیفی هم هست و معلوم است كه چنین نیست.
مرحوم آخوند می فرماید: بعضی از فضلا [1]بحث كرده اند كه اصلا حدوث چیست؟ آیا حدوث حادث همان وجود حادث است و حدوث یعنی وجود؟ اگر این طور باشد پس هر جا كه وجود هست باید بگوییم حدوث هم هست، پس به وجود قدیم هم باید بگوییم حدوث. آیا حدوث عبارت است از عدمِ قبل از وجود و به آن عدم قبلی می گوییم حدوث؟ واضح است كه این هم نیست و اگر این طور باشد باید هر عدمی را حدوث بنامیم. پس حدوث چیست؟ گفته است: حدوث عبارت است از مسبوقیت وجود شی ء به عدم (این حرف درستی است) ؛ یعنی آنجا كه وجودی برای شیئی هست و عدمی برای آن شی ء اعتبار می شود و این عدم تقدم دارد بر آن وجود و آن وجود تأخر دارد از این عدم [2]، به مسبوقیت وجود شی ء به عدمش می گوییم حدوث. بنا بر این بیان وقتی میان وجود و عدم شی ء رابطه سابقیت و مسبوقیت در كار بود، به مسبوقیت وجود شی ء به عدمش می گوییم
مجموعه آثار شهید مطهری . ج12، ص: 737
حدوث. در حقیقت می توان گفت [حدوث ] نوعی اضافه است. بعد از آنكه شی ء وجود پیدا كرد و عدمی هم برایش اعتبار كردیم و آن عدمِ اعتبارشده سبقی داشت بر این وجود و این وجود تأخری داشت از آن عدم، به این رابطه مسبوقیت وجود به عدم می گوییم حدوث.
حرف این بعض فضلا تا اینجا درست است، ولی بعد چیزی گفته كه به قول مرحوم آخوند صدر و ذیل حرفش تناقض دارد. این شخص گفته است: این مسبوقیت نوعی كیفیت است. آنوقت به خودش اشكال كرده و گفته است: خود این مسبوقیت كه نوعی كیفیت است آیا حادث است یا قدیم؟ (از این دو خارج نیست. ) اگر حادث باشد نقل كلام به حدوث این حادث می كنیم. حدوث اگر حادث باشد به این معناست كه له حدوثٌ [3]؛ ما نقل كلام به این حدوث می كنیم و می گوییم: این حدوث [دوم ] آیا حادث است یا قدیم؟ (بالاخره یا حادث است و یا قدیم و از این دو بیرون نیست. ) اگر حادث باشد باز نقل كلام به حدوث این حادث می كنیم.

تسلسل پیدا می شود الی غیرالنهایه. علاوه بر اینكه تسلسل محال است، بدیهی است كه وقتی شیئی حادث می شود یك شی ءْ حادث شده و بیش از یك شی ء حادث نشده است. معلوم است كه وقتی الف حدوث پیدا می كند این گونه نیست كه همراه حدوث الف میلیونها حدوث دیگر هم پیدا شده باشد.
بعد می گوید: اما اگر بگویید «این حدوث، قدیم است» این هم امر محالی است.

چطور می شود وجود یك شی ء حادث باشد، ولی حدوثش قدیم باشد؟ ! اگر حدوث شی ء قدیم باشد وجودش هم باید قدیم باشد.
بعد از اینكه این شخص در مطلب گیر كرده، گفته است: جواب مطلب این است كه حدوث، حادث است به ذات خودش، نه اینكه حادث باشد به حدوثی دیگر. پس در واقع كأنّه دو چیز داریم: وجود الف حادث شد و آن حدوث وجود الف هم حادث شد و همین جا خاتمه پیدا می كند؛ چون وجود الف حادث است به تبع حدوث، ولی حدوثْ حادث است بذاته.
آنچه این شخص می گوید، نظیر چیزی است كه قائلین به اصالت وجود، در مورد وجود و ماهیت می گویند. آنها می گویند «ماهیت موجود است به تبع وجود،
مجموعه آثار شهید مطهری . ج12، ص: 738
ولی وجود موجود است بذاته» . بنابراین تسلسل لازم نمی آید.

[1] - . ایشان از این بعض فضلا اسمی نمی برد، ولی احتمالا از فضلای بعد از دوره خواجه نصیرالدین طوسی باشد، مثل همان شیرازیهای همشهری خودش از قبیل محقق دوانی و سیـ- د صدرالدین دشتكـ- ی و پسرش میر غیاث الدین و خفری.
[2] - . به تقدم می گوییم سابقیت، و به تأخر می گوییم مسبوقیت.
[3] - . حكم الأمثال فی ما یجوز و فی ما لایجوز واحد.
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است