در
کتابخانه
بازدید : 1558175تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
شناسه کتاب
Expand <span class="HFormat">ادامه ی مرحله ی هفتم</span>ادامه ی مرحله ی هفتم
Collapse <span class="HFormat">مرحله ی هشتم</span>مرحله ی هشتم
Expand <span class="HFormat">فصل 1: </span>در مبدأ و منتهای حركت و وقوع تضاد بین این دوفصل 1: در مبدأ و منتهای حركت و وقوع تضاد بین این دو
Expand <span class="HFormat">فصل 2: </span>در نفی حركت بالذات از پنج مقوله دیگرفصل 2: در نفی حركت بالذات از پنج مقوله دیگر
Expand <span class="HFormat">فصل 3: </span>در حقیقت سكون فصل 3: در حقیقت سكون
Expand <span class="HFormat">فصل 4: </span>در وحدت عددی و نوعی و جنسی حركت فصل 4: در وحدت عددی و نوعی و جنسی حركت
Expand <span class="HFormat">فصل 5: </span>در حقیقت سرعت و بطؤفصل 5: در حقیقت سرعت و بطؤ
Expand <span class="HFormat">فصل 6: </span>چند مسأله درباره سرعت و بطؤفصل 6: چند مسأله درباره سرعت و بطؤ
Expand <span class="HFormat">فصل 7: </span>تضاد حركات فصل 7: تضاد حركات
Expand <span class="HFormat">فصل 8: </span>آیا حركات مستقیمه با حركات مستدیره تضاد دارند؟ فصل 8: آیا حركات مستقیمه با حركات مستدیره تضاد دارند؟
Expand <span class="HFormat">فصل 9: </span>آیا تخلل سكون بین دو حركت ضروری است؟ فصل 9: آیا تخلل سكون بین دو حركت ضروری است؟
Expand <span class="HFormat">فصل 10: </span>انقسام حركت به اعتبار فاعل آن فصل 10: انقسام حركت به اعتبار فاعل آن
Expand <span class="HFormat">فصل 11: </span>غایت حركت طبیعی چیست؟ فصل 11: غایت حركت طبیعی چیست؟
Expand <span class="HFormat">فصل 12: </span>آیا مبادی حركات مختلف می توانددر شی ء واحد وجود داشته باشد؟ فصل 12: آیا مبادی حركات مختلف می توانددر شی ء واحد وجود داشته باشد؟
Expand <span class="HFormat">فصل 13</span>مبدأ حركتهای قسری فصل 13مبدأ حركتهای قسری
Expand <span class="HFormat">فصل 14: </span>مبدأ میل مستقیم یا مستدیر در اجسام فصل 14: مبدأ میل مستقیم یا مستدیر در اجسام
Expand <span class="HFormat">فصل 15: </span>قوای محركه جسمانی از نظر تحریك متناهی اندفصل 15: قوای محركه جسمانی از نظر تحریك متناهی اند
Expand نگاهی دوباره به بحث حركت (1) نگاهی دوباره به بحث حركت (1)
Collapse نگاهی دوباره به بحث حركت (2) نگاهی دوباره به بحث حركت (2)
Expand نگاهی دوباره به بحث حركت (3) نگاهی دوباره به بحث حركت (3)
Expand <span class="HFormat">مرحله ی نهم</span>مرحله ی نهم
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
حكما مسأله را این گونه حل كرده بودند كه علت حركاتی كه در طبیعت است [خود] طبیعت است و طبیعت اگرچه ثابت است ولی به تنهایی علت نیست، بلكه با یك سلسله شرایط علت است و این شرایط متغیرند و تدریجا پیدا می شوند. بعد اگر می پرسیدیم «علت این شرایطی كه تدریجا برای طبیعت پیدا می شوند چیست؟ » پاسخ می دادند: علت این شرایط امری است كه ثابتٌ من جهةٍ و متغیرٌ من جهةٍ؛ یعنی ذات این امر از حیثی ثابت است و از حیثی متغیر. می پرسیدیم: آن امر چیست؟ جواب می دادند: خود حركت. همه این حركاتِ جزئی كه در عالم می بینید، ناشی از طبایع اشیاء است، اما طبایع اشیاء چرا آثارشان را تدریجا بروز می دهند؟ مثلا این حركتی كه در این درخت پیدا می شود، ناشی از طبیعت آن است، ولی چرا این طبیعت، این حركت را مثلا در بهار انجام می دهد و در زمستان انجام نمی دهد؟ می گفتند: این بستگی دارد به امری كه نسبتش به همه حركات علی السویه است و امری جاودانی است كه لا اوّلَ و لا آخر و امری است كه ثابت من جهةٍ و متغیر من جهةٍ و آن، حركت وضعی فلك است.
مجموعه آثار شهید مطهری . ج12، ص: 695
پس در عالم چیزی پیدا كردیم كه از یك حیث امری ثابت و ازلی و ابدی است و از حیث دیگر متغیر است، حادث می شود و فانی می شود. می گفتند: حركت به اعتبار ذات خودش امری ثابت است [1]، ولی این امر ثابت نسبتش به اشیاء دائما تغییر می كند و سبب می شود كه نسبت متحرك به اشیاء دائما تغییر كند. مثلا اگر كبوتری از این دیوار به آن دیوار بپرد، از همان آغازِ حركتش امری وجود پیدا كرده و آن «كون هذا الجسم متوسطا بین المبدأ و المنتهی» است كه یك حالت ثابت و یكنواخت است. نگویید «اگر هم این جسم بایستد، باز بین المبدأ و المنتهی است» ؛ چون اگر این جسم بایستد، نه این طرفْ مبدأ است نه آن طرفْ منتها. «كونه متوسطا بین المبدأ و المنتهی» یعنی بودنش به حیثی كه حالت توسط بین مبدأ و منتها را داشته باشد؛ یعنی هر حدی از حدود این مبدأ و منتها را كه در نظر بگیرید، این شی ء نه در آنِ قبل از وصول در آن جاست و نه در آنِ بعد از وصول؛ این خودش [یك ] حالت و كون ثابت است. هواپیمایی كه از آمریكا به طرف ایران حركت می كند (فرض كنید هجده ساعت طول می كشد) ، از اوّلی كه پرواز می كند چیزی به نام «حركت» وجود پیدا كرده كه امری ثابت است. این امر ثابت سبب می شود كه نسبت متحرك با اشیاء دیگر دائما عوض شود؛ یعنی این هواپیما نسبتش با حدودش دائما عوض می شود و در دو «آن» در یك نقطه وجود ندارد و این حالت یك حالت ثابت است. پس اگر قوه ای این حركت را در هواپیما ایجاد كند، امر ثابتی ایجاد كرده؛ یعنی هجده ساعت امر ثابت ایجاد كرده. آن قوه ای هم كه از ازل فلك را به حركت درآورده، خودش امری ثابت است، معلولش هم كه حركت [فلك ] است امری ثابت است، ولی این امر ثابت سبب می شود كه نسبت افلاك با عالم طبیعت دائما عوض شود و وقتی این طور شد، وضع و محاذاتها دائما در حال تغییر است. وقتی وضع و محاذاتها تغییر كرد حرارتها دائما در حال تغییر است. مثلا خورشید كه در هر آنی نسبتش با عالم تغییر می كند و نیز ماه و ستارگان كه در هر آنی نسبتشان با طبیعت تغییر می كند، قهرا نوع تأثر طبیعت از آنها تغییر می كند و اشیاء در هر آنی درجه خاصی از حرارت را می گیرند. این اختلاف حرارتها سبب هزاران حركت می شود، هوا را به حركت درمی آورد و باد را به وجود می آورد و منشأ پیدایش بارانها و هزاران چیز دیگر
مجموعه آثار شهید مطهری . ج12، ص: 696
می شود و حادثها مرتبا پشت سر یكدیگر پیدا می شوند.
پس به این ترتیب ربط متغیر به ثابت توجیه می شود.

[1] - . آنها به حركت توسطیه قائل بودند.
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است