در
کتابخانه
بازدید : 519830تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
شناسه کتاب
مقدمه: اسلام و مقتضیات زمان
Expand اسلام و نیازهای زمان (1) اسلام و نیازهای زمان (1)
Collapse اسلام و نیازهای زمان (2) اسلام و نیازهای زمان (2)
Expand طرح اشكال و پاسخ اجمالی طرح اشكال و پاسخ اجمالی
Expand مقام عقل در استنباط احكام اسلامی مقام عقل در استنباط احكام اسلامی
Expand آیا اجتهاد نسبی است؟ آیا اجتهاد نسبی است؟
Expand جبر تاریخ از دو دیدگاه جبر تاریخ از دو دیدگاه
Expand نیروی محرّك تاریخ چیست؟ نیروی محرّك تاریخ چیست؟
Expand نظریه ی جبر اقتصادی تاریخ و بررسی آن (1) نظریه ی جبر اقتصادی تاریخ و بررسی آن (1)
Expand نظریه ی جبر اقتصادی تاریخ و بررسی آن (2) نظریه ی جبر اقتصادی تاریخ و بررسی آن (2)
Expand جامعه و تاریخ از نظر قرآن جامعه و تاریخ از نظر قرآن
Collapse آیا اخلاق، مطلق است یا نسبی؟ آیا اخلاق، مطلق است یا نسبی؟
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
این مطلب را باید بگوییم تا بحث نسبیت هم روشن شود. اساساً در باب معیار فعل اخلاقی كه ملاك اخلاقی بودن یك فعل چیست، اختلاف نظرهایی هست، یعنی نظریات مختلفی درباره ی این معیار بیان شده است.

بعضی ها معیار اخلاق را این قرار داده اند كه هدف از فعل انسان، غیر خودش باشد. در مقابل فعل اخلاقی، فعل طبیعی است. می گویند انسان یك فعل طبیعی دارد و یك فعل اخلاقی، كما اینكه حیوانها همه ی فعلهایشان طبیعی است. هر فعلی و هركاری كه غایت و هدف آن خود انسان باشد، این یك فعل طبیعی است و اخلاقی نیست، چه اینكه انسان بخواهد با آن كار جلب نفعی برای خودش كرده باشد و چه بخواهد دفع زیانی از خودش كرده باشد. ولی اگر هدف فعل، غیر شد، این فعل می شود اخلاقی؛ من كاری بكنم كه هدفم از آن، رسیدن نفع به یك نفر دیگر یا دفع زیان از یك نفر دیگر است.

این به ظاهر بیان خوبی به نظر می رسد، ولی مورد این اعتراض قرار گرفته است
مجموعه آثار شهید مطهری . ج21، ص: 436
كه ممكن است یك فعل هدفش غیر باشد و در عین حال اخلاقی هم نباشد، طبیعی باشد مثل افعال مادرانه كه مادر- اعم از انسان یا غیر انسان- انجام می دهد. بدون شك هدف مادر در مهربانی و زحمتهای مادرانه اش غیر است- كه فرزند خودش باشد- و در این جهت ما می بینیم حیوانات هم همین حالت را دارند، یعنی كارهای مادرانه را دارند. ولی كار مادرانه، یك كار طبیعی است؛ یعنی مادر به حكم یك غریزه ی طبیعی این خدمت را به غیر انجام می دهد و لهذا میان فرزند خودش و فرزند دیگر از زمین تا آسمان تفاوت قائل است، یعنی اساساً فرزند دیگری انگار چیزی نیست، برای فرزند خودش است كه این همه فداكاری می كند.

كار مادرانه از نظر عواطف، خیلی باعظمت و باشكوه و عالی و رقیق است. همه ی این صفات بجای خود، ولی ما نمی توانیم آن را یك فعل اخلاقی در مقابل فعل طبیعی بشماریم. فقط باید بگوییم كه مادر به حكم طبیعت، احساساتی بسیار رقیق و عواطفی عالی دارد نه اینكه این اخلاق مادر یك اخلاق خیلی عالی است. اگر اخلاق می بود، «فردی» نبود كه فقط وقتی به این فرد می رسد خدمتگزار باشد و در مقابل فرد دیگر بی تفاوت.

این است كه بعضی آمده اند یك قید اضافه كرده و گفته اند: فعل اخلاقی فعلی است كه هدف از آن، غیر باشد و در عین حال ناشی از یك خُلق طبیعی هم نباشد، یعنی یك امر اكتسابی باشد؛ یعنی انسان خودش را این جور ساخته باشد كه هدفش از عملش، نفع رساندن به غیر باشد. وقتی انسان بخواهد خودش را بسازد و یك خُلق در خودش ایجاد كند، قهراً دیگر فرقی نمی كند كه آن غیر مثلاً یكی از بستگان خودش باشد؛ پدر، مادر یا فرزندش باشد یا كسی دیگر. این یك معیار است كه برای فعل اخلاقی بیان كرده اند.
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است