اینجا آن جایی است كه واقعاً بر فقها و مجتهدین واجب می شود كه شرایط زمان
خودشان را بشناسند، یعنی اهم و مهم ها را در زمانهای مختلف بشناسند. اگر
بشناسند، بسیاری از مشكلاتی كه امروز طرح می شود و واقعاً به صورت یك
موضوع مشكل و یك بن بست وجود دارد از میان می رود. این، یك راه است در
انطباق اسلام با مقتضیات زمان: تغییر قانون اسلامی، اما تغییری كه نسخ نیست،
تغییری كه خود اسلام اجازه داده است. خودش وضع قوانین خود را به گونه ای قرار
داده است كه بالنتیجه در شرایط مختلف، زمانهای مختلف، مكانهای مختلف فرق
می كند. حتی خوردن شراب؛ چقدر در اسلام روی این حرام تأكید شده؟ ! این دیگر
قابل بحث نیست. ولی واقعاً اگر در جایی حفظ جانی موقوف به آن بود- كه
تشخیص آن هم با پزشكان است و با فقها نیست- و پزشكی گفت حفظ این جانِ
محترم و این مسلمان- غیر مسلمان را كه اسلام می گوید او به شریعت و قانون
خودش عمل می كند- منحصراً موقوف به این است كه مشروب بخورد، [فقها]
می گویند بخورد، چرا؟ چون از نظر اسلام حفظ جان او از نخوردن مشروب مهمتر
است.
[حال ] مسئله ی پزشكی نباشد: اگر كسی در شرایطی قرار گرفته كه دارد از تشنگی
از میان می رود و باید مایعی- به هر شكلی كه می خواهد باشد- به او برسد و
مجموعه آثار شهید مطهری . ج21، ص: 293
مایع
منحصر هم كه جانش را نجات می دهد مشروب است؛ چه باید بكند؟ آیا
مقدسی اش گُل كند و بگوید: من می میرم و مشروب نمی خورم؟ یا باید بخورد؟ اگر
مشروب نخورَد و بمیرد، در قتل خودش كمك كرده است. در این زمینه در موارد
مختلف، مثالْ بسیار زیاد داریم. این یكی از راههای انطباق اسلام با مقتضیات
زمان.