در
کتابخانه
بازدید : 519887تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
شناسه کتاب
مقدمه: اسلام و مقتضیات زمان
Collapse اسلام و نیازهای زمان (1) اسلام و نیازهای زمان (1)
Expand علت تغییر مقتضیات زمانهاعلت تغییر مقتضیات زمانها
Expand دو نوع تغییر در زمان دو نوع تغییر در زمان
Expand جامعه ی در حال رشدجامعه ی در حال رشد
Expand افراط و تفریطهاافراط و تفریطها
Expand راه میانه راه میانه
Expand عقل و راه اعتدال عقل و راه اعتدال
Expand خوارج خوارج
Expand عوامل تصفیه تفكر اسلامی عوامل تصفیه تفكر اسلامی
Expand اخباریگری اخباریگری
Expand مشروطیّت مشروطیّت
Expand شئون پیامبر صلی الله علیه و آله: رسالت، قضاوت، حكومت شئون پیامبر صلی الله علیه و آله: رسالت، قضاوت، حكومت
Expand مقتضیات زمان (1) مقتضیات زمان (1)
Expand مقتضیات زمان (2) مقتضیات زمان (2)
Expand تغییرات زمان در تاریخ اسلام تغییرات زمان در تاریخ اسلام
Expand اجتهاد و تفقّه در دین اجتهاد و تفقّه در دین
Expand قاعده ی ملازمه قاعده ی ملازمه
Expand علی علیه السلام شخصیت همیشه تابان علی علیه السلام شخصیت همیشه تابان
Expand نسبیّت آداب نسبیّت آداب
Expand عبادت و پرستش، نیاز ثابت انسان عبادت و پرستش، نیاز ثابت انسان
Collapse نظریه ی نسبیّت عدالت نظریه ی نسبیّت عدالت
Expand ردّ نظریه ی نسبیّت عدالت ردّ نظریه ی نسبیّت عدالت
Expand بررسی نظریه ی نسبیّت اخلاق بررسی نظریه ی نسبیّت اخلاق
Expand مسئله ی نسخ و خاتمیت مسئله ی نسخ و خاتمیت
Expand خاتمیت خاتمیت
Expand وجدان و مسئله ی نسبیت اخلاق وجدان و مسئله ی نسبیت اخلاق
Expand جبر زمان و مسئله ی عدالت جبر زمان و مسئله ی عدالت
Expand اسلام و نیازهای زمان (2) اسلام و نیازهای زمان (2)
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
حال ممكن است شما سؤال دیگری بكنید بگویید چرا در خلقت، افراد متساوی آفریده نشده اند؟ چرا خدا در اصل، این عدالت را- العیاذ باللّه- عمل نكرد كه همه ی مردم را از هر جهت متساوی آفریده باشد؟ شكلها همه متساوی، اندامها متساوی، رنگها متساوی، استعدادها متساوی، ذوقها متساوی، درست مثل اجناس فابریك، مانند لوله های لامپا كه از كارخانه بیرون می آیند و تمامشان مثل یكدیگرند.

كمال از اختلاف پیدا می شود. این اختلاف سطح های مختلف است كه حركتها را به وجود آورده است. اصلاً اگر من و شما همه همشكل بودیم، همفكر بودیم، هم استعداد بودیم، هم ذوق بودیم، من دنبال همان كاری می رفتم كه شما رفته اید و شما دنبال همان كاری می رفتید كه من رفته ام، هیكل و قیافه ی من همان بود كه شما دارید و هیكل و قیافه ی شما همان بود كه من دارم، هرچه من دارم شما داشتید و هرچه شما دارید من داشتم، من اینجا چكار می كردم و شما اینجا چكار می كردید؟ اصلاً چرا شما رفتید دنبال تجارت و من رفتم دنبال تحصیل علم؟ هردو از یك راه می رفتیم. از اختلاف و تفاوت است. این اختلاف و تفاوت، نقص و كمال نیست.

نمی شود گفت یكی ناقصتر است و دیگری كاملتر. هركس در راه خودش كامل است ولی همه ناقصند. اجتماع كامل است، مجموع كامل است. گفت: ابروی كج ار راست بُدی كج بودی. بینی باید باشد، ابرو هم باید باشد. بینی باید راست باشد، ابرو باید كج باشد. بینی اگر مثل ابرو كج بود، بد بود. ابرو هم اگر مثل بینی راست بود، بد بود. ابرو همان كجش مطلوب است، بینی همان راستش مطلوب است.

جهان چون چشم و خال و خطّ و ابروست
كه هرچیزی به جای خویش نیكوست
در اثر اختلاف سطحهاست كه حركت پیدا می شود. تا كسی چیزی را نداند و دیگری آن چیز را فاقد نباشد، اصلاً تعلیم و تعلم صورت نمی گیرد. همینهاست كه
مجموعه آثار شهید مطهری . ج21، ص: 207
سبب شده افراد، یكدیگر را جذب كنند. علت اینكه افراد اجتماع یكدیگر را جذب كرده و دفع نمی كنند همین است. اگر همه علی السویه بودند امكان نداشت كه افراد اجتماع یكدیگر را جذب كنند. همین طور است كه سنگها همدیگر را جذب نمی كنند و به اصطلاح دور یكدیگر جمع نمی شوند. افراد بشر اگر همه همان چیزی را داشته باشند كه دیگران دارند، امكان ندارد كه یكدیگر را جذب كنند.

این اختلافی كه میان زن و مرد هست و میان زنها با یكدیگر و مردها با یكدیگر نیست، تدبیر بزرگی است در خلقت برای اینكه كانون خانوادگی تشكیل بشود، تا اینكه مردی زنی را به همسری و زنی مردی را به همسری انتخاب كند و قوانین تشكیل كانون خانوادگی صورت بگیرد. چون مرد چیزهایی دارد كه زن ندارد و زن چیزهایی دارد كه مرد ندارد، این تجاذب میان آنها وجود دارد. زنها همدیگر را جذب نمی كنند، مردها نیز همدیگر را جذب نمی كنند ولی زنها مردها را جذب می كنند و مردها زنها را. علتش همین اختلاف است. پس خیال نكنید كه زن و مرد در خلقت برابر باشند.

اصلاً قرآن همین اختلاف را یكی از آیات قدرت پروردگار ذكر می كند: وَ مِنْ آیاتِهِ خَلْقُ اَلسَّماواتِ وَ اَلْأَرْضِ وَ اِخْتِلافُ أَلْسِنَتِكُمْ وَ أَلْوانِكُمْ [1]یكی از آیات حكمت پروردگار [آفرینش آسمانها و زمین و نیز] این است كه همه ی شما یكزبان نیستید، یكرنگ نیستید، قیافه هایتان و آنچه دارید مختلف است. اجتماعات هم همین طور است: كانَ اَلنّاسُ أُمَّةً واحِدَةً فَبَعَثَ اَللّهُ اَلنَّبِیِّینَ مُبَشِّرِینَ وَ مُنْذِرِینَ [2]. آن حدیث هم هست كه فرمود: اِخْتِلافُ اُمَّتی رَحْمَةٌ كه در بعضی روایات وارد شده نه منظور جنگ است، بلكه تفاوت است. اینكه یك تفاوتهایی میانشان باشد خودش رحمت است.

پس اگر بخواهیم عدالت را به معنای مساوات تعریف كنیم و مساوات را هم مساوات در موهبتهای اجتماعی فرض كنیم، غلط است.
[1] روم/22
[2] بقره/213
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است