در
کتابخانه
بازدید : 519764تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
شناسه کتاب
مقدمه: اسلام و مقتضیات زمان
Collapse اسلام و نیازهای زمان (1) اسلام و نیازهای زمان (1)
Expand علت تغییر مقتضیات زمانهاعلت تغییر مقتضیات زمانها
Expand دو نوع تغییر در زمان دو نوع تغییر در زمان
Expand جامعه ی در حال رشدجامعه ی در حال رشد
Expand افراط و تفریطهاافراط و تفریطها
Expand راه میانه راه میانه
Expand عقل و راه اعتدال عقل و راه اعتدال
Expand خوارج خوارج
Expand عوامل تصفیه تفكر اسلامی عوامل تصفیه تفكر اسلامی
Collapse اخباریگری اخباریگری
Expand مشروطیّت مشروطیّت
Expand شئون پیامبر صلی الله علیه و آله: رسالت، قضاوت، حكومت شئون پیامبر صلی الله علیه و آله: رسالت، قضاوت، حكومت
Expand مقتضیات زمان (1) مقتضیات زمان (1)
Expand مقتضیات زمان (2) مقتضیات زمان (2)
Expand تغییرات زمان در تاریخ اسلام تغییرات زمان در تاریخ اسلام
Expand اجتهاد و تفقّه در دین اجتهاد و تفقّه در دین
Expand قاعده ی ملازمه قاعده ی ملازمه
Expand علی علیه السلام شخصیت همیشه تابان علی علیه السلام شخصیت همیشه تابان
Expand نسبیّت آداب نسبیّت آداب
Expand عبادت و پرستش، نیاز ثابت انسان عبادت و پرستش، نیاز ثابت انسان
Expand نظریه ی نسبیّت عدالت نظریه ی نسبیّت عدالت
Expand ردّ نظریه ی نسبیّت عدالت ردّ نظریه ی نسبیّت عدالت
Expand بررسی نظریه ی نسبیّت اخلاق بررسی نظریه ی نسبیّت اخلاق
Expand مسئله ی نسخ و خاتمیت مسئله ی نسخ و خاتمیت
Expand خاتمیت خاتمیت
Expand وجدان و مسئله ی نسبیت اخلاق وجدان و مسئله ی نسبیت اخلاق
Expand جبر زمان و مسئله ی عدالت جبر زمان و مسئله ی عدالت
Expand اسلام و نیازهای زمان (2) اسلام و نیازهای زمان (2)
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
رسیدیم به قرآن. حالا قرآن را چگونه از بین ببرند برای اینكه به اخبار حجّیت بدهند؟ قرآن را كه نمی توانستند بگویند كتاب خدا نیست. گفتند قرآن مقامش بالاتر از این است كه افراد عادی بشر آن را بفهمند. قرآن را فقط ائمه حق دارند بفهمند و بس. قرآن نازل شده است برای آنكه آنها بفهمند. ما باید ببینیم در اخبار ائمه چه آمده. به اصطلاح مجتهدین، گفتند ظواهر قرآن حجت نیست. مثلاً اگر قرآن می گوید: إِنَّمَا اَلْخَمْرُ وَ اَلْمَیْسِرُ وَ اَلْأَنْصابُ وَ اَلْأَزْلامُ رِجْسٌ مِنْ عَمَلِ اَلشَّیْطانِ فَاجْتَنِبُوهُ [1]و ما معنی آن را این می دانیم كه شراب و قمار حرام است، می گویند نه، تو باید به اخبار مراجعه كنی ببینی كه آیا در اخبار آمده است كه شراب و قمار حرام است یا نه؟ می گویند اساساً مخاطب قرآن، ما نیستیم.

به این ترتیب برای مردم قرآن را هم از اعتبار و حجّیت انداختند تا این طور فكر كنند كه تنها مرجعی كه باید به آن رجوع كرد اخبار و روایات است و اجتهاد دیگر معنی ندارد، چون اجتهاد یعنی انسان اِعمال فكر و اِعمال نظر كند. معنای اجتهادِ یك اصل این است كه ببینیم قرآن چه گفته است، احادیث كدامش صحیح و كدامش ضعیف است، عقل را به كار برده ببینیم چه تشخیص می دهد، ببینیم علمای شیعه اجماعی دارند یا نه؟ گفتند همه ی این حرفها را بریزید دور. آنوقت در اخبار چیزهایی هست كه احیاناً خود قرآن را از اعتبار می اندازد. مثلاً فلان كس آمده گفته است كه سوره ی حمد این جور نیست كه شما می خوانید، جور دیگری است. شما می خوانید: صِراطَ اَلَّذِینَ أَنْعَمْتَ عَلَیْهِمْ غَیْرِ اَلْمَغْضُوبِ عَلَیْهِمْ وَ لاَ اَلضّالِّینَ. می گفتند در
مجموعه آثار شهید مطهری . ج21، ص: 109
حدیث آمده است: صِراطَ مَنْ اَنْعَمْتَ عَلَیْهِمْ غَیْرِ الْمَغْضوبِ عَلَیْهِمْ وَ غَیْرِ الضّالّینَ و باید این طور خواند. آنگاه كلمات قرآنهای خودشان را در حاشیه ی آنها عوض می كردند. چند سال پیش اینها مشغول شدند به چاپ كردن قرآن خودشان، آیت اللّه بروجردی متوجه شدند و فوراً جلو چاپش را گرفتند و بردند در دریا ریختند. وای به حال اینكه قرآنها چاپ می شد و به دست یهودیها و مسیحیها می رسید و می گفتند مسلمانها كه می گویند قرآن ما تحریف نشده است، حالا خودشان یك قرآن دیگر در آورده اند كه با قرآنی كه دارند خیلی اختلاف دارد.

چند سال پیش طلبه ای بود در قم و در آن موقع چیزی كه من در قیافه ی او نمی دیدم نجابت بود. می دیدم همه از او دوری می كنند، و تا حدود مطوّل هم بیشتر نخواند و بعد رفت. یك وقت ما متوجه شدیم كه در آباده ی شیراز برای خودش [2]. . .

این جور ضربه ها اینها به پیكر دین زدند. گفتند قرآن اعتبار ندارد. البته نگفتند قرآن را نخوانید؛ گفتند قرآن را بخوانید، قرآن را ببوسید، اما قرآن را نفهمید. این یك ضربه ی بزرگی به عالم اسلام بالاخص به عالم تشیع زد به طوری كه بعدها اساساً مفسرین شیعه رعبشان برداشت كه قرآن را تفسیر كنند، از تفسیر كردن ترسیدند.

جریان اخباریگری، این تعصب افراطی احمقانه ای كه راجع به اخبار پیدا كردند كه صحیح و ضعیف را با هم یكی دانستند، یكی از آن جریانهای فكری خطرناكی است كه در دنیای اسلام پیدا شد و اثرش هم جمود فكری است، همان چیزی كه الآن ما به آن مبتلا هستیم. اینها به عالم تشیع سرایت می كند.
[1] مائده/90
[2] [در اینجا متن پیاده شده از نوار افتادگی دارد. ]
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است