در
کتابخانه
بازدید : 519882تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
شناسه کتاب
مقدمه: اسلام و مقتضیات زمان
Collapse اسلام و نیازهای زمان (1) اسلام و نیازهای زمان (1)
Expand علت تغییر مقتضیات زمانهاعلت تغییر مقتضیات زمانها
Collapse دو نوع تغییر در زمان دو نوع تغییر در زمان
Expand جامعه ی در حال رشدجامعه ی در حال رشد
Expand افراط و تفریطهاافراط و تفریطها
Expand راه میانه راه میانه
Expand عقل و راه اعتدال عقل و راه اعتدال
Expand خوارج خوارج
Expand عوامل تصفیه تفكر اسلامی عوامل تصفیه تفكر اسلامی
Expand اخباریگری اخباریگری
Expand مشروطیّت مشروطیّت
Expand شئون پیامبر صلی الله علیه و آله: رسالت، قضاوت، حكومت شئون پیامبر صلی الله علیه و آله: رسالت، قضاوت، حكومت
Expand مقتضیات زمان (1) مقتضیات زمان (1)
Expand مقتضیات زمان (2) مقتضیات زمان (2)
Expand تغییرات زمان در تاریخ اسلام تغییرات زمان در تاریخ اسلام
Expand اجتهاد و تفقّه در دین اجتهاد و تفقّه در دین
Expand قاعده ی ملازمه قاعده ی ملازمه
Expand علی علیه السلام شخصیت همیشه تابان علی علیه السلام شخصیت همیشه تابان
Expand نسبیّت آداب نسبیّت آداب
Expand عبادت و پرستش، نیاز ثابت انسان عبادت و پرستش، نیاز ثابت انسان
Expand نظریه ی نسبیّت عدالت نظریه ی نسبیّت عدالت
Expand ردّ نظریه ی نسبیّت عدالت ردّ نظریه ی نسبیّت عدالت
Expand بررسی نظریه ی نسبیّت اخلاق بررسی نظریه ی نسبیّت اخلاق
Expand مسئله ی نسخ و خاتمیت مسئله ی نسخ و خاتمیت
Expand خاتمیت خاتمیت
Expand وجدان و مسئله ی نسبیت اخلاق وجدان و مسئله ی نسبیت اخلاق
Expand جبر زمان و مسئله ی عدالت جبر زمان و مسئله ی عدالت
Expand اسلام و نیازهای زمان (2) اسلام و نیازهای زمان (2)
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
اكنون سؤال دیگری پیش می آید: كدام تغییرات است كه باید آنها را به حساب ترقی و اعتلا بگذاریم و كدام تغییرات است كه باید آنها را به حساب فساد و انحراف بگذاریم؟ ما از كجا بفهمیم كه یك تغییر اوضاع، خوب است و ما باید هماهنگی بكنیم یا بد است و باید مخالفت بكنیم؟ مقیاس آن چیست؟ .

عقل برای انسان راهنمای خوبی است. عقل را خداوند به انسان داده است برای اینكه راه كمال را از راههای انحراف تشخیص بدهد. وضع بشر نشان می دهد كه بشر گاهی به حكم عقل راه صحیح را طی می كند، گاهی به حكم اشتباه و جهالت و هواپرستی راه انحراف را طی می كند.

یك مقیاس كلی این است كه ببینیم پدیده هایی كه در زمان به وجود می آید چه عواملی باعث به وجود آمدن آنها شده است و در چه جهتی به وجود آمده است، یعنی عامل پدیده ی مورد نظر كدام استعداد از استعدادهای گوناگون انسانی است، و برای چه منظوری به وجود آمده و چه آثاری دارد؟ باید ببینیم آنچه كه در زمان پیدا شد آیا محصول عقل و علم بشر است یا چیز دیگری دخالت كرده است؟ شما هرچیزی را كه دیدید در زمان پیدا شد اگر روی آن حساب بكنید، گاهی می بینید صددرصد محصول علم و عقل است و گاهی می بینید محصول علم هست اما نه علم آزاد بلكه علم بیچاره ی اسیر.

مثلاً علمی در دنیا هست به نام علم فیزیك. بعضی از علما زحمت كشیده اند و این علم را پیش برده اند. یكی از مباحث این علم بحث مربوط به نور است. مبحث نور از مباحثی است كه هزاران سال است بشر درباره ی آن تحقیقاتی دارد كه حقیقت نور چیست؟ انسان كه می بیند، چطور می شود كه می بیند؟ انعكاس و انكسار نور چگونه است؟ نور چه قوانینی دارد؟ یكی از علمای اسلامی مردی است به نام ابن الهیثم كه یك ریاضیدان و فیزیكدان فوق العاده ای می باشد. مخصوصاً درباره ی نور مطالعات عجیبی كرده است كه اروپاییها بسیاری از عقایدشان درباره ی نور را به اقرار خودشان از این مرد گرفته اند. كتاب المناظر ابن الهیثم اكنون در دست است. یكی از اكابر دانشمندان اروپایی راجر بیكن است كه از معاریف نوابغ اروپاست و در حدود
مجموعه آثار شهید مطهری . ج21، ص: 45
قرن دوازدهم میلادی می زیسته است. این مرد از حوزه ی اندلس اسلامی استفاده كرده است و همه چیز خود را مدیون ابن الهیثم می داند. ویل دورانت در كتاب تاریخ تمدن و همچنین گوستاو لوبون در تمدن اسلام و عرب از قول خود راجر بیكن می نویسد كه این مرد با صراحت می گوید: استاد اصلی من در این علم ابن الهیثم است و من از كتابهای او استفاده كرده ام. البته بعدها مبحث نور را خیلی ها پیش برده اند.

در اثر شناختن نور و كیفیات نور، بشر مسئله ی عكس و عكسبرداری و فیلمبرداری را آموخته است. این موضوع كار علم است. آیا علم در اینجا پیشروی كرد یا نه؟ البته كه پیشروی كرد. از این راه چه استفاده ها كه بشر می تواند ببرد! .

علم كار خودش را می كند، كشف و اختراع خودش را می كند. یكدفعه یك آدم پول پرست هواپرست پیدا می شود و آن را وسیله برای خالی كردن جیب مردم و ضمناً فاسد كردن اخلاق مردم قرار می دهد، از این علمی كه بشر پیدا كرده است فیلمهای فاسدكننده ی منحرف كننده ایجاد می كند؛ یعنی علم را به اسارت می برد، از این علم فیلمهای فاسدی تهیه می كند كه نتیجه اش خراب كردن اخلاق مردم است.

آنوقت آیا ما می توانیم فلان فیلم سینمایی را قبول بكنیم و بگوییم پدیده ی این قرن است، محصول علم است؟ می گوییم نه، این فقط محصول علم نیست، محصول علم و چیز دیگری است، محصول شهوتِ شهوت پرستان است كه علم را در خدمت خودش گرفته است و یك چنین چیزی به وجود آورده است.

مثال دیگری عرض می كنم: علم دیگری در دنیا پیشروی می كند به نام علم شیمی، علمی كه خواص تركیبات اجسام را نشان می دهد و بشر را قادر می كند كه بتواند از عناصر تركیبات عجیبی بسازد مانند دواها. علم پیشرفت می كند، خواص تركیبات را طرح می كند. تا آنجا كه حساب علم است، ترقی و پیشروی است. آیا ما باید با این پیشروی علم هماهنگی بكنیم؟ بله باید هماهنگی بكنیم. اما به مرحله ای می رسد كه می بینیم علم در خدمت هوس افراد فاسدی قرار گرفت. افرادی تحصیل كردند، متخصص شیمی شدند و با خواص تركیب اشیاء آشنا شدند، علم بیچاره را وسیله ای ساختند برای ساختن ماده ای به نام هروئین كه پدرجدّ تریاك است؛ یعنی از هر جهت قدرتش چندین برابر تریاك است، هم از لحاظ نشئه ای كه ایجاد می كند و هم از لحاظ خماری. عفیف ترین زنهای دنیا اگر خدای ناخواسته مبتلا به هروئین
مجموعه آثار شهید مطهری . ج21، ص: 46
بشود، در موقع احتیاج حاضر است خود را تسلیم بكند و مقداری از آن را بگیرد.

بلای بشریت است. آیا در ساختن هروئین علم دخالت كرده است یا نه؟ بله علم دخالت داشته است ولی علم آن را نساخته است، شهوت بشر آن را ساخته است، هواپرستی بشر آن را ساخته است. علم چراغ است در دست بشر. چراغ را در هرجا ببری و به هر راه ببری، همان جا و همان راه را روشن می كند. عمده این است كه آن كه چراغ را در دست دارد به كجا و به چه راهی برود. یك دكتر داروساز با خودش فكر می كند حالا كه من تحصیلات عالیه ی داروسازی را انجام داده ام، بجای اینكه یك داروخانه باز كنم كه درآمدم فقط روزی پنجاه تا صدتومان باشد، می آیم هروئین می سازم كه بجای ماهی سه چهار هزارتومان بتوانم در ماه بیست سی هزار تومان درآمد داشته باشم. آیا ما در اینجا می توانیم هروئین را محصول پیشرفت زمان بدانیم و بگوییم این ماده محصول قرن است، به نام مقتضیات زمان و پیشرفت زمان باید هروئین بكشیم؟ ! .

در اینجا این دو استعدادی كه قرآن می گوید، یكی تحت عنوانإِنّا عَرَضْنَا اَلْأَمانَةَ و دیگری تحت عنوانإِنَّهُ كانَ ظَلُوماً جَهُولاًبا هم آمیخته شده است. استعداد ابتكار بشر با استعداد ظلم و ستمگری و جهل بشر اتحاد پیدا كرده اند؛ یعنی قدرت ستمگری بشر، قدرت ابتكار بشر را در خدمت خود گماشته است. آنجا كه قدرت ابتكار در خدمت قدرت شهوت قرار می گیرد محصول آن فیلمهای خانمان برانداز و هروئین است.

مثال دیگر عرض می كنم: بزرگترین تعریفی كه برای این قرن می كنند این است كه می گویند قرن اتم است. اما تا بشر رفت كه از نیروی اتم كوچكترین استفاده را بكند، قدرت طلب های دنیا علما را وادار كردند كه از این نیرو بمب بسازند كه این بمب وسیله ای در دست افراد جاه طلب دنیا باشد تا هركسی كه خواست نفس بكشد فوراً او را تهدید كنند. آیا می شود گفت چون این بمب محصول كشف اتم است و محصول این قرن است، صلاح بشریت است، از مقتضیات زمان است؟ اگر باید با تمام مقتضیات زمان هماهنگی كرد، پس چرا تمام بشریت ناله می كند از این مسابقه ی تسلیحاتی كه الآن وجود دارد و تمام خیرخواهان بشر می گویند بیایید اسلحه سازی را تحریم كنیم، آنهم این جور اسلحه را؟ پس چرا می گویند بیایید با اینها مبارزه بكنیم؟ این، مسیر علم هست اما نه علم آزاد. در اینجا نیز قدرت ابتكار
مجموعه آثار شهید مطهری . ج21، ص: 47
بشر در اختیار قدرت جاه طلبی بشر قرار گرفته است، یعنی ابتكار اسیر جاه طلبی بشر شده است.

می گویند برای اینشتین در آمریكا جشنی گرفتند و دانشمندانی كه حضور داشتند، در فضایل این مرد داد سخن دادند. نوبت به خودش رسید، گفت: شما برای كسی دارید جشن می گیرید كه وسیله شد بمب اتم در دنیا بسازند.

البته این شخص كه این كشف را كرد، هیچ وقت فكر نمی كرد و منظورش این نبود كه بمب اتم بسازند. این كشف را كرد كه این نیرو در راه مصالح بشریت به كار بیفتد. اما قبل از اینكه او تكان بخورد، روزولت ها، استالین ها، خروشچف ها، آیزنهاورها، چرچیل ها، این جاه طلب های دنیا فوراً از این قدرت به نفع قدرت طلبی خودشان استفاده كردند.

آن كسی كه صنعت ضبط صوت را اختراع كرد هدفش این بود كه درسهای مفیدی داده می شود، خطابه ها و كنفرانسها داده می شود، خوب است كه وسیله ای باشد كه صوت را ضبط كنند تا آن درسها و خطابه ها در این وسیله ضبط بشود و مردم بیشتر استفاده كنند. ولی هنوز دوتا خطابه و كنفرانس ضبط نشده بود، هنوز دوتا درس ضبط نشده بود كه تصنیفهای شهوت انگیز، دنیا را پر كرد. این چه بود؟ نیروی شهوت پرستی بشر بود كه در كمین است تا استفاده كند و علم را در خدمت خودش قرار بدهد.
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است