در
کتابخانه
بازدید : 279175تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
شناسه کتاب
نقش بانوان در تاریخ معاصر ایران
مقدمه ی انجمن اسلامی پزشكان بر چاپ اول
مقدمه ی انجمن اسلامی پزشكان بر چاپ دوم
مقدمه ی مؤلف
مقدمه
بخش اول: تاریخچه ی حجاب
Expand بخش دوم: علت پیدا شدن حجاب بخش دوم: علت پیدا شدن حجاب
Expand بخش سوم: فلسفه ی پوشش در اسلام بخش سوم: فلسفه ی پوشش در اسلام
Expand بخش چهارم: ایرادها و اشكالها: حجاب و منطق بخش چهارم: ایرادها و اشكالها: حجاب و منطق
Collapse بخش پنجم: حجاب اسلامی بخش پنجم: حجاب اسلامی
Expand شركت زن در مجامع شركت زن در مجامع
نه حبس و نه اختلاط
Expand فتواهافتواها
كتمان یا اظهار؟
دو مسأله ی دیگر
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
از نظر اسلام هیچ كس حق ندارد بدون اطلاع و اجازه ی قبلی به خانه ی دیگری داخل شود.

در بین اعراب، در محیطی كه قرآن نازل شده است، معمول نبوده كه كسی برای ورود در منزل دیگران اذن بخواهد. درِ خانه ها باز بوده. همان طوری كه الآن هم در دهات دیده می شود هیچ وقت رسم نبوده است، چه شب و چه روز، كه درها را ببندند، زیرا بستن درها از ترس دزد است و در آنجاها چنین ترسی وجود نداشته است. اولین كسی كه دستور داد برای خانه های مكه مصراعین یعنی دو لنگه در قرار دهند معاویه بود و هم او دستور داد كه درها را ببندند.

به هر حال چون درِ خانه ها همیشه باز بود و اجازه گرفتن هم بین عربها متداول نبود و حتی اجازه خواستن را نوعی اهانت نسبت به خود می دانستند سرزده و بی اطلاع قبلی وارد خانه های یكدیگر می شدند.

اسلام این رسم غلط را منسوخ كرد، دستور داد سرزده داخل خانه های مورد سكونت دیگران نشوند. روشن است كه فلسفه ی این حكم دو چیز است: یكی موضوع ناموس یعنی پوشیده بودن زن، و از همین جهت این دستور با آیات پوشش یكجا ذكر شده است. دیگر اینكه هر كسی در محل سكونت خود اسراری دارد و مایل نیست
مجموعه آثار شهید مطهری . ج19، ص: 469
دیگران بفهمند. حتی دو نفر رفیق صمیمی هم باید این نكته را رعایت كنند زیرا ممكن است دو دوست یكرنگ در عین یگانگی و یكرنگی هر كدام از نظر زندگی خصوصی اسراری داشته باشند كه نخواهند دیگری بفهمد.

بنابراین نباید فكر كرد كه دستور استیذان اختصاص دارد به خانه هایی كه در آنها زن زندگی می كند. این وظیفه، مطلق و عام است. مردان و زنانی كه مقید به پوشش هم نیستند ممكن است در خانه ی خود وضعی داشته باشند كه نخواهند دیگران آنان را به آن حال ببینند. به هر حال این دستوری است كلّی تر از حجاب، فلسفه اش هم كلّی تر از فلسفه ی حجاب است.

جمله ی «حَتّی تَسْتَأْنِسُوا» كه به معنی این است: «تا استعلام نكرده اید وارد نشوید» به عیب سرزده وارد شدن اشعار دارد. این كلمه از ماده ی «انس» است كه نقطه ی مقابل وحشت و فزع است. این كلمه می فهماند كه ورود شما به خانه ای كه دیگران در آن سكونت دارند می باید با استعلام و جلب انس باشد، نباید سرزده وارد شوید كه موجب وحشت و فزع و ناراحتی گردد.

روایاتی وارد شده كه پیغمبر اكرم صلی الله علیه و آله دستور فرمودند برای استعلام ذكر خدا گفته شود مانند سبحان اللّه ، یا اللّه اكبر و غیره. در بین ما معمول است یا اللّه می گوییم. این رسم از همین دستور الهام می گیرد.

از رسول اكرم صلی الله علیه و آله سؤال شد آیا حكم اجازه خواستن شامل خانه ی فامیل و خویشان نزدیك هم می شود؟ آیا برای ورود در خانه ی مادر یا دخترمان هم باید اذن بگیریم؟ در جواب فرمود آیا اگر مادر تو در اتاق خود برهنه باشد و تو سرزده وارد شوی پسندیده است؟ عرض شد: نه. فرمود پس اذن بگیرید.

رسول اكرم شخصاً این دستور را اجرا می كردند و به اصحاب خویش هم توصیه و تأكید می كردند. دانشمندان شیعه و سنی نقل كرده اند كه رسم پیغمبر اكرم این بود كه پشت در خانه می ایستاد و می فرمود: السَّلامُ عَلَیْكُمْ یا اَهْلَ الْبَیْتِ. اگر اجازه ی ورود می دادند وارد می شد و اگر جواب نمی شنید نوبت دوم و سوم سلام را تكرار می فرمود، زیرا واقعاً امكان دارد شخصی كه در خانه است در نوبت اول یا دوم صدا را نشنیده باشد. ولی اگر در نوبت سوم هم جواب نمی شنید مراجعت می كرد و می فرمود یا در خانه نیستند و یا آنكه میل ندارند ما وارد بشویم. این دستور را در مورد خانه ی دخترش زهرا رضی الله عنه نیز اجرا می فرمود.
مجموعه آثار شهید مطهری . ج19، ص: 470
یك نكته كه باید در تفسیر این آیه متذكر شویم این است كه كلمه ی «بیوت» جمع «بیت» به معنای اتاق است. در زبان عربی لغتی كه به معنی «خانه» در اصطلاح امروز فارسی به كار می رود لفظ «دار» است. البته در قسمتی از نقاط ایران مانند خراسان كلمه ی «خانه» را نیز به اتاق اطلاق می كنند. به هر حال بیوت به معنای اتاقهاست و از اینجا چنین نتیجه گرفته می شود كه استیذان مربوط به داخل شدن در اتاق اشخاص است نه به ورود در حیاط منزلها.

ولی باید توجه داشت كه در بین اعراب چون در خانه ها همیشه باز بود قهراً حیاط جنبه ی خصوصی پیدا نمی كرد و اگر كسی می خواست در خانه ی خود فرضاً لخت شود به داخل اتاق می رفت. ولی در جایی كه حیاط حكم اتاق را پیدا كرده است- چنانكه الآن در زندگی ما این طور است- زیرا در بسته است و دیوارها هم بلند است و اگرچه كاملاً مانند اتاق پناهگاه و خلوت شمرده نمی شود ولی بالأخره تاحدی جنبه ی خصوصی دارد، در چنین جاهایی حكم وجوب استیذان در حیاط هم جاری است.

در پایان آیه می فرماید: «ذلِكُمْ خَیْرٌ لَكُمْ لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ » یعنی این برای شما بهتر است (یعنی دستوری كه به شما دادیم بی دلیل نیست، فلسفه دارد، مصلحت شما در آن است) باشد كه متوجه شوید و مصلحت آن را دریابید.

سپس در آیه ی دوم می فرماید: اگر پس از استعلام و استجازه دریافتید كه كسی در خانه نیست، وارد نشوید مگر اینكه به شما اجازه داده شود، مثلاً صاحب خانه كلید خانه را به شما بدهد یا خودش حضور داشته باشد و اجازه بدهد.

بعد می فرماید: «وَ إِنْ قِیلَ لَكُمُ اِرْجِعُوا فَارْجِعُوا» اگر صاحب خانه به شما گفت برگردید نمی توانیم شما را بپذیریم، شما هم برگردید و ناراحت نشوید.

قبلاً گفتیم اعراب اجازه خواستن را ننگ می شمردند. و این از نادانی آنها بود، كما اینكه الآن هم در اجتماع ما نپذیرفتن وارد، هر چند به موجب عذری باشد، اهانت به وارد تلقی می شود و این از نادانی ماست. اگر كسی به در خانه ای برود و صاحب خانه بگوید من الآن وقت ندارم شما را بپذیرم، به او برمی خورد و چه بسا قهر كند و هر جا بنشیند بگوید من رفتم به در منزل فلانی، مرا راه نداد. این هم یك نادانی و جهالت است.

ما باید دستور قرآن را در این باره به كار ببندیم. به كار بستن این دستور تكلّفات و ناراحتیهای زیادی را از ما دور می سازد. یك سلسله دروغها و خلاف گویی ها معلول
مجموعه آثار شهید مطهری . ج19، ص: 471
همین رفتار نادرست و توقعهای نابجاست كه در بین ما رایج می باشد.

شخصی بدون اطلاع قبلی درِ خانه ی شخص دیگری را می زند. صاحب خانه میل ندارد او را بپذیرد، بسا هست كه كارهای لازمی دارد و آمدن این شخص مزاحمت است، می گوید بگویید فلانی در خانه نیست. شخص وارد غالباً این دروغها را می فهمد. شخص وارد خلاف می كند كه بدون تعیین وقت قبلی توقع دارد او را بپذیرند و صاحب خانه هم آن قدر شهامت و صراحت ندارد كه بگوید معذرت می خواهم فعلاً وقت ندارم بپذیرم، و اگر بگوید وقت ندارم، باز آن شخص وارد آن قدر فهم ندارد كه عذر او را بپذیرد، تا آخر عمر گله می كند كه رفتم به در خانه ی فلان شخص و او مرا نپذیرفت.

این است كه در این گونه مواقع، هم دروغ گفته می شود و هم رنجش پدید می آید.

ولی اگر دستور قرآن رعایت شود نه دروغی گفته می شود و نه رنجشی پدید می آید.

لهذا می فرماید: «ذلِكُمْ أَزْكی لَكُمْ » یعنی این روش كه به شما یاد دادیم برای شما پاكیزه تر است.

«وَ اَللّهُ بِما تَعْمَلُونَ عَلِیمٌ » یعنی خدا به آنچه می كنید داناست.

در اینجا قضیه ای مربوط به مرحوم آیة اللّه بروجردی به یاد دارم نقل می كنم:

در سالهایی كه در قم بودم یك وقت یكی از خطبای معروف ایران به قم آمد و اتفاقاً دید و بازدید ایشان در حجره ی بنده بود. در آنجا از ایشان دیدن می شد. یك روز در مدت اقامت ایشان در قم، شخصی در وقت نامناسبی ایشان را به خانه ی آیة اللّه بروجردی برده بود. آن موقع یك ساعت قبل از وقت درس ایشان بود و معمولاً ایشان در آن وقت مطالعه می كردند و كسی را نمی پذیرفتند. در می زنند و به نوكر می گویند به آقا بگویید فلانی به ملاقات شما آمده است. نوكر پیغام را می رساند و برمی گردد و می گوید آقا فرمودند من فعلاً مطالعه دارم، وقت دیگری تشریف بیاورید. آن شخص محترم هم برگشت و اتفاقاً همان روز به شهر خود مراجعت كرد. همان روز آیة اللّه بروجردی برای درس آمدند، من را در صحن دیدند و فرمودند: «من بعد از درس برای دیدن فلانی به حجره ی شما می آیم. » گفتم ایشان رفتند. فرمودند:

«پس وقتی ایشان را دیدی بگو: حال من وقتی تو به دیدن من آمدی مانند حال تو بود وقتی می خواهی برای ایراد سخنرانی آماده شوی. من دلم می خواست وقتی با هم ملاقات كنیم كه حواس من جمع باشد و با هم صحبت كنیم و در آن موقع من مطالعه
مجموعه آثار شهید مطهری . ج19، ص: 472
داشتم و می خواستم برای درس بیایم. » .

پس از مدتی من آن شخص را ملاقات كردم و معذرتخواهی آیة اللّه بروجردی را ابلاغ كردم، و شنیده بودم كه بعضی از افراد وسوسه كرده بودند و به این مرد محترم گفته بودند: تعمدی در كار بوده كه به تو توهین شود و تو را از در خانه برگردانند. من به آن مرد محترم گفتم:

«آیة اللّه بروجردی می خواستند به دیدن شما بیایند و چون مطلع شدند كه شما حركت كردید معذرتخواهی كردند. » .

آن مرد جمله ای گفت كه برای من جالب بود. گفت: «نه تنها به من یك ذره برنخورد، بلكه خیلی هم خوشحال شدم؛ زیرا ما اروپاییها را می ستاییم كه مردمی صریح هستند و رودرواسیهای بیجا ندارند. من كه قبلاً از ایشان وقت نگرفته بودم، غفلت كرده در وقت نامناسبی رفته بودم. من از صراحت این مرد خوشم آمد كه گفت حالا من كار دارم. آیا این بهتر بود یا اینكه با ناراحتی مرا می پذیرفت و دائماً در دلش ناراحت بود و با خود می گفت این بلا چه بود كه بر من نازل شد، وقت مرا گرفت و درس مرا خراب كرد؟ ! من بسیار خوشحال شدم كه در كمال صراحت و رُك گویی مرا نپذیرفت. چقدر خوب است مرجع مسلمین این طور صریح باشد. » .

برگردیم به تفسیر آیات: در آیه ی بعد می فرماید: لَیْسَ عَلَیْكُمْ جُناحٌ أَنْ تَدْخُلُوا بُیُوتاً غَیْرَ مَسْكُونَةٍ فِیها مَتاعٌ لَكُمْ. در این آیه استثنا قائل شده است. مفاد آیه این است كه دستوری كه درباره ی كسب اذن داده شد مخصوص خانه های مسكونی افراد است و جنبه ی خلوتگاه دارد، اما جاهایی كه این طور نیست و رفت و آمد در آنجا عمومی است این حكم را ندارد ولو آنكه متعلق به دیگران باشد.

مثلاً اگر شما در یك پاساژ یا شركت یا مغازه كار دارید لازم نیست جلو در بایستید و اذن ورود بخواهید. همچنین حمّام عمومی كه درش باز است. در این موارد كسب اذن لازم نیست. بر شما باكی نیست در خانه هایی كه مسكون نیست و در آنجا كاری دارید بدون اجازه وارد شوید.

از قید «فِیها مَتاعٌ لَكُمْ » فهمیده می شود كه ورود انسان در این گونه مكانها درصورتی است كه كاری دارد والاّ مزاحمت برای صاحبان آن مكانها نباید فراهم شود.

«وَ اَللّهُ یَعْلَمُ ما تُبْدُونَ وَ ما تَكْتُمُونَ » یعنی و خدا به آشكار و نهان شما آگاه است، از
مجموعه آثار شهید مطهری . ج19، ص: 473
قصد و نیت شما باخبر است كه به چه منظور وارد خانه و محل كار كسی می شوید.

آیه ی بعد می فرماید: «قُلْ لِلْمُؤْمِنِینَ یَغُضُّوا مِنْ أَبْصارِهِمْ وَ یَحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ. . . » یعنی بگو به مردان مؤمن كه دیده های خود را بخوابانند و عورت خویش را حفظ كنند. . .

کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است