در
کتابخانه
بازدید : 279198تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
شناسه کتاب
نقش بانوان در تاریخ معاصر ایران
مقدمه ی انجمن اسلامی پزشكان بر چاپ اول
مقدمه ی انجمن اسلامی پزشكان بر چاپ دوم
مقدمه ی مؤلف
مقدمه
بخش اول: تاریخچه ی حجاب
Collapse بخش دوم: علت پیدا شدن حجاب بخش دوم: علت پیدا شدن حجاب
Expand بخش سوم: فلسفه ی پوشش در اسلام بخش سوم: فلسفه ی پوشش در اسلام
Expand بخش چهارم: ایرادها و اشكالها: حجاب و منطق بخش چهارم: ایرادها و اشكالها: حجاب و منطق
Expand بخش پنجم: حجاب اسلامی بخش پنجم: حجاب اسلامی
Expand شركت زن در مجامع شركت زن در مجامع
نه حبس و نه اختلاط
Expand فتواهافتواها
كتمان یا اظهار؟
دو مسأله ی دیگر
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
ریشه ی دیگری كه برای پیدا شدن حجاب ذكر كرده اند جنبه ی اخلاقی دارد. در اینجا نیز مانند نظریه ی سابق علت پدیدآمدن حجاب را تسلط مرد و اسارت زن معرفی كرده اند، با این فرق كه در اینجا برای تسلطجویی مرد به جای ریشه ی اقتصادی ریشه ی اخلاقی ذكر شده است؛ گفته اند علت اینكه مرد زن را بدین شكل اسیر نگه می دارد حس خودپرستی و حسادت وی نسبت به مردان دیگر است. مرد نمی خواهد و رشك می برد كه مردان دیگر ولو با نگاه كردن یا همسخن شدن از زنی كه تحت اختیار اوست استفاده كنند.

به عقیده ی این دسته، قوانین دینی و مذهبی با اینكه در جاهای دیگر با خودخواهیها و خودپرستیها مبارزه كرده است در اینجا برعكس عمل كرده روی این خودخواهی مردان صحّه گذاشته منظور آنها را تأمین كرده است.

برتراند راسل می گوید: بشر توانسته است تاحدی در مورد مال و ثروت بر خودخواهی و بخل غالب گردد ولی در مورد زن نتوانسته است بر این خودخواهی تسلط پیدا كند. از نظر راسل «غیرت» صفت ممدوحی نیست و ریشه ی آن نوعی بخل و امساك است.

مفهوم سخن راسل این است كه اگر بذل و بخشش در مورد ثروت خوب است در
مجموعه آثار شهید مطهری . ج19، ص: 414
مورد زن هم خوب است. چرا بخل و امساك و حسادت در مورد مال نكوهیده و در مورد زن ستوده است؟ چرا نان و سفره داشتن و نمك خود را خورانیدن از لحاظ اخلاق اقتصادی مورد تمجید و ستایش است و همین بَذّالی و گذشت و كام دیگران را شیرین كردن در اخلاق جنسی مذموم است؟ به عقیده ی امثال راسل این تفاوت علت معقولی ندارد، اخلاق نتوانسته است در مورد امور جنسی بر خودخواهی و تسلطجویی بشر غلبه كند، برعكس تسلیم خودپرستی شده همان رذیله را به نام «غیرت» از طرف مرد و به نام «عفاف» و «حجاب» از طرف زن تحت عنوان «اخلاق حسنه» پذیرفته است.

بررسی.

از نظر ما در مرد تمایل به عفاف و پاكی زن وجود دارد، یعنی مرد رغبت خاصی دارد كه همسرش پاك و دست نخورده باشد، همچنانكه در خود زن نیز تمایل خاصی به عفاف وجود دارد. البته در زن تمایل به اینكه شوهر با زن دیگر رابطه و آمیزش نداشته باشد نیز وجود دارد ولی این تمایل به عقیده ی ما ریشه ی دیگری دارد مغایر با ریشه ی تمایل مشابهی كه در مرد است. آنچه در مرد وجود دارد غیرت است و یا آمیخته ای است از حسادت و غیرت، ولی آنچه در زن وجود دارد صرفاً حسادت است.

ما فعلاً درباره ی لزوم عفاف مرد و ارزشش از نظر خودش و از نظر زن بحث نمی كنیم.

سخن ما فعلاً درباره ی حسی است كه در مرد وجود دارد و به نام «غیرت» نامیده می شود كه: اولاً آیا غیرت همان حسادت است كه تغییر اسم داده است یا چیز دیگری است؟ ثانیاً آیا ریشه ی پوشش و حجاب اسلامی احترام به حس غیرت مرد است یا جهات دیگری منظور است؟ .

اما قسمت اول: ما معتقدیم كه حسادت و غیرت دو صفت كاملاً متفاوت اند و هر كدام ریشه ای جداگانه دارد. ریشه ی حسادت خودخواهی و از غرایز و احساسات شخصی می باشد ولی غیرت یك حس اجتماعی و نوعی است و فایده و هدفش متوجه دیگران است.

غیرت، نوعی پاسبانی است كه آفرینش برای مشخص بودن و مختلط نشدن
مجموعه آثار شهید مطهری . ج19، ص: 415
نسلها در وجود بشر نهاده است. سرّ اینكه مرد حساسیت فوق العاده در جلوگیری از آمیزش همسرش با دیگران دارد این است كه خلقت مأموریتی به او داده است تا نسب را در نسل آینده حفظ كند. این احساس مانند احساس علاقه ی به فرزند است. همه كس می داند كه فرزند چقدر رنج و زحمت و هزینه برای پدر و مادر دارد. اگر علاقه ی مفرط بشر به فرزند نبود احدی اقدام به تناسل و حفظ نسل نمی كرد. اگر حس غیرت هم در مرد نمی بود كه محل بذر را همیشه حفاظت و پاسبانی كند، رابطه ی نسلها با یكدیگر به كلی قطع می شد، هیچ پدری فرزند خود را نمی شناخت و هیچ فرزندی پدر خود را نمی دانست كیست. قطع این رابطه، اساس اجتماعی بودن بشر را متزلزل می سازد.

پیشنهاد اینكه انسان به عنوان مبارزه ی با خودخواهی غیرت را كنار بگذارد درست مثل این است كه پیشنهاد شود غریزه ی علاقه ی به فرزند را بلكه به طوركلی مطلق حس ترحم و عاطفه ی انسانی را به عنوان اینكه یك میل نفسانی است ریشه كن كنیم؛ درصورتی كه این یك میل نفسانی در درجات پایین حیوانی نیست بلكه یك احساس عالی بشری است.

علاقه ی به حفظ نسل در زن هم وجود دارد، ولی در آنجا احتیاج به پاسبان نیست، زیرا انتساب فرزند به مادر همیشه محفوظ است و اشتباه پذیر نیست. از اینجا می توان فهمید كه حساسیت زن در منع آمیزش شوهر با دیگران، ریشه ای غیر از حساسیت مرد در این مسأله دارد. احساس زن را می توان ناشی از خودخواهی و انحصارطلبی دانست ولی احساس مرد چنانكه گفتیم جنبه ی نوعی و اجتماعی دارد. ما منكر حس حسادت و انحصارطلبی مرد نیستیم. ما مدعی هستیم كه فرضاً مرد حسادت خود را با نیروی اخلاقی از میان ببرد یك نوع حس اجتماعی در او وجود دارد كه اجازه نمی دهد با آمیزش همسرش با مردان دیگر موافقت كند. ما مدعی هستیم منحصرشناختن علت حساسیت مرد به حس حسادت كه یك انحراف اخلاقی فردی است اشتباه است.

در برخی از روایات نیز بدین موضوع اشاره شده است كه آنچه در مردان است غیرت است و آنچه در زنان است حسادت.

برای توضیح این مطلب می توان یك نكته را افزود و آن این است كه زن همیشه می خواهد مطلوب و معشوق مرد باشد. جلوه گریها، دلبریها و خودنماییهای زن همه برای جلب نظر مرد است. زن آنقدر كه می خواهد مرد را عاشق دلخسته ی خویش كند
مجموعه آثار شهید مطهری . ج19، ص: 416
طالب وصال و لذت جنسی نیست. اگر زن نمی خواهد كه شوهرش با زنان دیگر آمیزش داشته باشد به این جهت است كه می خواهد مقام معشوق بودن و مطلوب بودن را خاص خود كند. ولی در مرد چنین احساسی وجود ندارد. این گونه انحصارطلبی در سرشت مرد نیست. لهذا اگر مانع آمیزش زنش با مردان دیگر است، ریشه اش همان حراست و نگهبانی نسل است.

زن را با ثروت هم نباید قیاس كرد. ثروت با مصرف كردن از بین می رود و لذا مورد تنازع و كشمكش واقع می شود و حس انحصارطلبی بشر جلو استفاده ی دیگران را می گیرد. ولی كامجویی جنسی یك نفر مانع استفاده ی دیگران نیست. در اینجا مسأله ی انباركردن و احتكار مطرح نیست.

انسان این حالت را دارد كه هرچه بیشتر در گرداب شهوات شخصی فرو رود و عفاف و تقوا و اراده ی اخلاقی را از كف بدهد احساس «غیرت» در وجودش ناتوان می گردد. شهوت پرستان از اینكه همسران آنها مورد استفاده های دیگران قرار بگیرند رنج نمی برند و احیاناً لذت می برند و از چنین كارهایی دفاع می كنند. برعكس، افرادی كه با خودخواهیها و شهوات نفسانی مبارزه می كنند و ریشه های حرص و آز و طمع و ماده پرستی را در وجود خود نابود می كنند و به تمام معنی «انسان» و «انساندوست» می گردند و خود را وقف خدمت به خلق می كنند و حس خدمت به نوع در آنان بیدار می شود، چنین اشخاصی غیورتر و نسبت به همسران خود حساستر می گردند. این گونه افراد حتی نسبت به ناموس دیگران نیز حساس می گردند، یعنی وجدانشان اجازه نمی دهد كه ناموس اجتماع مورد تجاوز قرار گیرد. ناموس اجتماع ناموس خودشان می شود.

علی علیه السلام جمله ی عجیبی دارد. می فرماید: «ما زَنی غَیورٌ قَط» [1]یعنی هرگز یك انسان شریف و غیور زنا نمی كند. نفرموده است: انسان حسود زنا نمی كند، بلكه فرمود انسان غیور زنا نمی كند، چرا؟ برای اینكه غیرت یك شرافت انسانی و یك حساسیت انسانی است نسبت به پاكی و طهارت جامعه. انسان غیور همان طور كه راضی نمی شود دامن ناموس خودش آلوده گردد، راضی نمی شود دامن ناموس اجتماع هم آلوده شود؛ زیرا غیرت غیر از حسادت است؛ حسادت یك امر شخصی و فردی و
مجموعه آثار شهید مطهری . ج19، ص: 417
ناشی از یك سلسله عقده های روحی است، اما غیرت یك احساس و عاطفه ی نوع بشری است.

این خود دلیل است كه «غیرت» از خودپرستی ناشی نمی شود، احساس خاصی است كه قانون خلقت برای تحكیم اساس زندگی خانوادگی كه یك زندگی طبیعی است نه قراردادی، ایجاد كرده است.

و اما اینكه آیا نظر اسلام درباره ی حجاب و پوشش احترام گزاردن به حس غیرت مرد است یا نه؟ .

جواب این است كه بدون شك اسلام همان فلسفه ای كه در حس غیرت هست یعنی حفاظت پاكی نسل و عدم اختلاط انساب را منظور نظر دارد، ولی علت حجاب اسلامی منحصر به این نیست. در بخش بعد كه تحت عنوان «فلسفه ی پوشش و حجاب در اسلام» بحث خواهیم كرد، این مطلب را توضیح خواهیم داد.
[1] . نهج البلاغه ، حكمت 305
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است