در
کتابخانه
بازدید : 279220تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
شناسه کتاب
نقش بانوان در تاریخ معاصر ایران
مقدمه ی انجمن اسلامی پزشكان بر چاپ اول
مقدمه ی انجمن اسلامی پزشكان بر چاپ دوم
مقدمه ی مؤلف
مقدمه
بخش اول: تاریخچه ی حجاب
Collapse بخش دوم: علت پیدا شدن حجاب بخش دوم: علت پیدا شدن حجاب
Expand بخش سوم: فلسفه ی پوشش در اسلام بخش سوم: فلسفه ی پوشش در اسلام
Expand بخش چهارم: ایرادها و اشكالها: حجاب و منطق بخش چهارم: ایرادها و اشكالها: حجاب و منطق
Expand بخش پنجم: حجاب اسلامی بخش پنجم: حجاب اسلامی
Expand شركت زن در مجامع شركت زن در مجامع
نه حبس و نه اختلاط
Expand فتواهافتواها
كتمان یا اظهار؟
دو مسأله ی دیگر
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
ریشه ی دیگری كه برای به وجود آمدن پوشش ذكر كرده اند ناامنی است. در زمانهای قدیم بی عدالتی و ناامنی بسیار بوده است. دست تجاوز زورمندان و قلدران به مال و ناموس مردم بیباكانه دراز بوده است. مردم اگر پول و ثروتی داشتند ناچار بودند به صورت دفینه در زیر خاك پنهان كنند. علت مخفی ماندن گنجها این است كه صاحبان طلا و ثروت جرأت نمی كردند كه حتی بچه های خود را از پنهانگاه ثروت خود آگاه سازند؛ می ترسیدند كه راز آنها به وسیله ی بچه ها فاش شود و مورد تجاوز و گزند قلدران واقع شوند. بدین ترتیب گاهی اتفاق می افتاد كه پدر با مرگ ناگهانی از دنیا می رفت و فرصت نمی كرد اسرار خود را به فرزندش بسپارد. قهراً دارایی او در زیر خاكها مدفون می ماند. جمله ی معروف «اُسْتُرْ ذَهَبَكَ وَ ذَهابَكَ وَ مَذْهَبَكَ» (پول و مسافرت و عقیده ی خود را آشكار نكن) یادگار آن زمانهاست.

همان طور كه در مورد ثروت امنیت نبود، راجع به زن هم امنیت وجود نداشت. هر كس زن زیبایی داشت ناچار بود او را از نظر زورمندان مخفی نگه دارد، زیرا اگر آنها اطلاع پیدا می كردند، او دیگر مالك زن خود نبود.

ایران دوره ی ساسانی ناظر جنایتها و فجایع عجیبی در این زمینه بوده است.

شاهزادگان و موبدان و حتی كدخداها و اربابها هرگاه از وجود زن زیبایی در یك خانه
مجموعه آثار شهید مطهری . ج19، ص: 405
مطلع می شدند به آن خانه می ریختند و زن را از خانه ی شوهرش بیرون می كشیدند. در آن موقع سخن از پوشش و حجاب نبود، سخن از به اصطلاح قایم كردن و مخفی داشتن زن بود كه احدی نفهمد. ویل دورانت در كتاب تاریخ تمدن قضایای شرم آوری دراین باره از ایران قدیم نقل می كند. كنت گوبینو در كتاب سه سال در ایران می گوید:

«حجابی كه هم اكنون در ایران است بیش از آن اندازه كه مستند به اسلام باشد مستند به ایران قبل از اسلام است. » و می نویسد كه در ایران قدیم مردم هیچ امنیتی در مورد زنها نداشتند.

درباره ی انوشیروان- كه به غلط او را «عادل» خوانده اند- نقل شده كه وقتی یكی از سرهنگان ارتش او زنی زیبا داشت. انوشیروان به قصد تجاوز به زن او در غیاب او به خانه اش رفت. زن جریان را برای شوهر خود نقل كرد. بیچاره شوهر دید زنش را كه از دست داده سهل است جانش نیز در خطر است. فوراً زن خویش را طلاق گفت. وقتی انوشیروان مطلع شد كه وی زنش را طلاق داده است به او گفت شنیدم یك بوستان بسیار زیبایی داشته ای و اخیراً آن را رها كرده ای، چرا؟ گفت جای پای شیر در آن بوستان دیدم ترسیدم مرا بدرد. انوشیروان خندید و گفت دیگر آن شیر به آن بوستان نخواهد آمد.

این ناامنی ها اختصاص به ایران و به زمانهای قدیم نداشته است. داستان اذان نیمه شب كه در داستان راستان آورده ایم نشان می دهد كه چگونه مشابه این جریانها در دوران تسلط مردم ماوراء النهر بر دستگاه خلافت بغداد، در بغداد هم رواج داشته است. در همین زمانهای نزدیك خودمان یكی از شاهزادگان در اصفهان از این گونه تجاوزها زیاد داشته است و مردم اصفهان قصه های زیادی از زمان حكومت او نقل می كنند.

بررسی. ما وجود ناامنی ها و بی عدالتی های زمان گذشته و تأثیر آنها را در مخفی كردن زن منكر نیستیم.

مسلّماً حجابهای افراطی و عقاید افراطی درباره ی پوشیدن زن معلول همین نوع جریانهای تاریخی است. ولی باید ببینیم آیا فلسفه ی پوشش زن در اسلام همین امر بوده است؟
مجموعه آثار شهید مطهری . ج19، ص: 406
اولاً این سخن درست نیست كه در عصر ما امنیت كامل از نظر زن برقرار است. در همین دنیای صنعتی اروپا و آمریكا كه به غلط آن را «دنیای متمدن» می نامیم، احیاناً آمارهای وحشت آوری از زنای به عُنف می خوانیم، چه رسد به دنیای به اصطلاح نیمه متمدن و تمام وحشی. تا در جهان حكومت شهوت برقرار است هرگز امنیت ناموسی وجود نخواهد داشت. منتها شكل قضیه تفاوت می كند. یك وقت كسی مانند فلان خان و فلان قلدر مأمور مسلح می فرستد و زن كسی را از خانه اش بیرون می كشند، یك وقت دیگر زنی را در یك مجلس شب نشینی و در خلال رقص و دانس «قر» می زنند و او را از شوهر و فرزند آواره می كنند. این گونه حوادث و یا حوادثی از قبیل ربودن زنان و دختران به وسیله ی تاكسی یا وسیله ی دیگر زیاد اتفاق می افتد و در روزنامه ها می خوانیم. در روزنامه ی اطلاعات مورخ /47/96 تحت عنوان «زنان امریكا در معرض خطر حملات جنسی» می نویسد:

«واشنگتن آسوشیتدپرس- سه پزشك محقق امریكایی در گزارشی كه برای دولت امریكا تهیه كرده اند اعلام نموده اند كه در میان ایالات امریكا لوس آنجلس از لحاظ میزان «زنای به عنف» مقام اول را دارد و واشنگتن مقام سیزدهم را حائز است. البته این بدان معنی نیست كه زنان و دختران در واشنگتن از حملات جنسی درامانند، اما امنیت آنها از بسیاری از شهرهای بزرگ امریكا بیشتر است. در هر صد هزار جمعیت لوس آنجلس 52 مورد زنای به عنف وجود دارد درحالی كه در واشنگتن این رقم /177 می باشد. در نیویورك در مدت شش ماه 3000 شكایت از هتك ناموس به زور به اداره ی پلیس رسیده است. سن این عده شاكیان بین شش سال تا هشتاد و هشت سال بوده و قسمت اعظم شاكیان چهارده ساله بوده اند. » .

پس این ادعا كه در عصر ما امنیت ناموسی كامل برقرار است و صاحبان نوامیس باید از این نظر خاطرشان جمع باشد یاوه ای بیش نیست.

ثانیاً فرض كنیم امنیت ناموسی كامل در جهان برقرار شده و تجاوز به عنف دیگر وجود ندارد و هر تجاوزی كه به نوامیس مردم می شود از روی رضای طرفین است، ریشه ی نظر اسلام درباره ی پوشش چیست؟ آیا نظر اسلام به عدم امنیت بوده تا گفته شود اكنون كه امنیت كامل برقرار شده دلیلی برای پوشش نیست؟
مجموعه آثار شهید مطهری . ج19، ص: 407
مسلماً علت دستور پوشش در اسلام عدم امنیت نبوده است. لااقل علت منحصر و اساسی عدم امنیت نبوده است، زیرا این امر نه در آثار اسلامی به عنوان علت پوشش معرفی شده است و نه چنین چیزی با تاریخ تطبیق می كند. در میان اعراب جاهلیت پوشش نبود و در عین حال امنیت فردی به واسطه ی زندگی خاص قبیله ای و بدوی وجود داشت؛ یعنی در همان وقت كه در ایران ناامنی فردی و تجاوز به ناموس به حد اعلی وجود داشت و پوشش هم بود، در عربستان این گونه تجاوز بین افراد قبائل وجود نداشت.

امنیتی كه در زندگی قبیله ای وجود نداشت امنیت اجتماعی یعنی امنیت گروهی بود و این گونه عدم امنیت ها را پوشش نمی تواند چاره نماید. به این معنی كه قبیله ای به قبیله ی دیگر شبیخون می زد. در این شبیخونها كه به وسیله ی قبیله ی بیگانه انجام می شد همه چیز دستخوش غارت می گردید، هم مرد اسیر می شد و هم زن، پوشش زن برای او امنیت نمی آورد.

زندگی اعراب جاهلیت با همه ی تفاوت عظیم و فاحشی كه با زندگی صنعتی و ماشینی عصر ما داشته، از این جهت مانند عصر ما بوده یعنی فحشا و زنا حتی در مورد زنان شوهردار فراوان بوده است. ولی به خاطر یك نوع دموكراسی و نبودن حكومت استبدادی كسی زن كسی را به زور از خانه اش بیرون نمی كشید. با این تفاوت كه نوعی عدم امنیت فردی در زندگی ماشینی امروز هست كه در آن عصر نبود.

پوشش برای جلوگیری از تجاوز كسانی است كه در یك جا زندگی می كنند.

برحسب خوی و عادت قبیله ای بین افراد یك قبیله این جور تجاوزها وجود نداشته است. لهذا نمی توانیم بگوییم كه اسلام صرفاً به خاطر برقرار ساختن امنیت دستور پوشش را وضع كرد.

فلسفه ی اساسی پوشش چیز دیگر است كه توضیح خواهیم داد. در عین حال نمی خواهیم بگوییم كه مسأله ی امنیت زن از گزند تجاوز مرد به هیچ وجه مورد توجه نبوده است. بعداً در آنجا كه به تفسیر آیه ی «جِلباب» می پردازیم خواهیم دید كه قرآن كریم بدین اصل توجه داشته است. مدعی این موضوع نیز نیستیم كه در عصر ما این فلسفه بی مورد است و امنیت كامل برای زن از ناحیه ی تجاوزات مردانه برقرار است.

تجاوزات به عنف كه در كشورهای به اصطلاح پیشرفته همه روزه رخ می دهد، در روزنامه های ما هم منعكس است.
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است