در
کتابخانه
بازدید : 279229تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
شناسه کتاب
نقش بانوان در تاریخ معاصر ایران
مقدمه ی انجمن اسلامی پزشكان بر چاپ اول
مقدمه ی انجمن اسلامی پزشكان بر چاپ دوم
مقدمه ی مؤلف
مقدمه
بخش اول: تاریخچه ی حجاب
Expand بخش دوم: علت پیدا شدن حجاب بخش دوم: علت پیدا شدن حجاب
Expand بخش سوم: فلسفه ی پوشش در اسلام بخش سوم: فلسفه ی پوشش در اسلام
Expand بخش چهارم: ایرادها و اشكالها: حجاب و منطق بخش چهارم: ایرادها و اشكالها: حجاب و منطق
Collapse بخش پنجم: حجاب اسلامی بخش پنجم: حجاب اسلامی
Expand شركت زن در مجامع شركت زن در مجامع
نه حبس و نه اختلاط
Expand فتواهافتواها
كتمان یا اظهار؟
دو مسأله ی دیگر
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
یعنی جز زینتهایی كه آشكار است. از این عبارت چنین استفاده می شود كه زینتهای زن دو نوع است. یك نوع زینتی است كه آشكار است. نوع دیگر زینتی است كه مخفی است مگر آنكه زن عمداً و قصداً بخواهد آن را آشكار كند.

پوشانیدن زینت نوع اول واجب نیست، اما پوشانیدن زینتهای نوع دوم واجب است.

اینجاست كه این پرسش به صورت یك مشكل پیش می آید كه زینت آشكار كدام است و زینت نهان كدام؟ .

درباره ی این استثنا از قدیم ترین زمانها از صحابه و تابعین و ائمه ی طاهرین علیهم السلام سؤال می شده و به آن جواب داده شده است. در تفسیر مجمع البیان می گوید:

«درباره ی این استثنا سه قول است:

اول اینكه مراد از «زینت آشكار» جامه هاست (جامه های رو) و مراد از «زینت نهان» پای برنجن [1]و گوشواره و دستبند است. این قول از ابن مسعود صحابی معروف نقل شده است.

قول دوم اینكه مراد از زینت ظاهره سرمه و انگشتر و خضاب دست است، یعنی زینتهایی كه در چهره و دو دست تا مچ واقع می شود. این، قول ابن عباس است.

قول سوم این است كه مراد از زینت آشكار، خود چهره و دو دست تا مچ است. این،
مجموعه آثار شهید مطهری . ج19، ص: 480
قول ضحّاك و عطاست. » .

در تفسیر صافی ذیل این جمله یك عده روایات از ائمه ی اطهار نقل می كند كه ما بعد نقل خواهیم كرد.

در تفسیر كشّاف می گوید:

«زینت عبارت است از چیزهایی كه زن خود را بدانها می آراید از قبیل طلاآلات، سرمه، خضاب. زینتهای آشكار از قبیل انگشتر، حلقه، سرمه و خضاب مانعی نیست كه آشكار بشود و اما زینتهای پنهان از قبیل دست برنجن، پای برنجن، بازوبند، گردنبند، تاج، كمربند، گوشواره باید پوشانیده شود مگر از عده ای كه در خود آیه استثنا شده اند. » .

می گوید:

«در آیه پوشانیدن خود زینتهای باطنه مطرح شده است نه محلهای آنها از بدن. این به خاطر مبالغه در لزوم پوشانیدن آن قسمتهای از بدن است از قبیل ذراع، ساق پا، بازو، گردن، سر، سینه، گوش. » .

آنگاه صاحب كشّاف پس از بحثی درباره ی موهای عاریتی كه به موی زن وصل می شود، و بحث دیگری درباره ی تعیین مواضع زینت ظاهره این بحث را پیش می كشد كه فلسفه ی استثنای زینتهای ظاهره از قبیل سرمه و خضاب و گلگونه و انگشتر و حلقه و مواضع آنها از قبیل چهره و دو دست چیست؟ .

در جواب می گوید:

«فلسفه اش این است كه پوشانیدن اینها حَرَج است، كار دشواری است بر زن. زن چاره ای ندارد از اینكه با دو دستش اشیاء را بردارد یا بگیرد و چهره اش را بگشاید، خصوصاً در مقام شهادت دادن و در محاكمات و در موقع ازدواج. چاره ای ندارد از اینكه در كوچه ها راه برود و خواه ناخواه از ساق به پایین تر یعنی قدمهایش معلوم
مجموعه آثار شهید مطهری . ج19، ص: 481
میشود، خصوصاً زنان فقیر (كه جوراب و احیاناً كفش ندارند) . و این است معنی جمله ی «إِلاّ ما ظَهَرَ مِنْها» . درحقیقت مقصود این است: مگر آنچه عادتاً و طبعاً آشكار است و اصل اول ایجاب می كند كه آشكار باشد. » .

صاحب كشّاف آنگاه وارد فلسفه ی استثنای دوم (محارم) می شود. سپس وضع زنان را قبل از نزول این آیات شرح می دهد كه گریبانهایشان گشاد و باز بود، گردن و سینه و اطراف سینه شان دیده می شد و دامن روسریها را معمولاً از پشت سر برمی گرداندند و قهراً قسمتهای گردن و بناگوش و سینه دیده می شد.

فخررازی در تفسیر كبیر پس از اینكه بحثی می كند درباره ی اینكه آیا لغت «زینت» تنها به زیباییهای مصنوعی گفته می شود و یا زیباییهای طبیعی را هم شامل است و خود رأی دوم را انتخاب می كند، می گوید:

«به عقیده ی كسانی مانند قفال كه می گویند مراد زیباییهای طبیعی است، مقصود از زینت آشكار، چهره و دو دست تا مچ است در زنها، و چهره و دو دست و دو پاست در مردها. به عقیده ی قفال چون ضرورت معاشرت ایجاب می كرده كه چهره و دو دست تا مچ باز باشد و شریعت اسلام شریعت سهل و آسان است پوشانیدن چهره و دو دست تا مچ واجب نشده است. . . و اما كسانی كه زینت را به امور مصنوعی حمل كرده اند گفته اند مقصود از زینت ظاهره زینت چهره و دستهاست از قبیل وسمه و گلگونه و خضاب و انگشتر. و علت این استثنا این است كه پوشانیدن اینها برای زن دشوار است. زن ناچار است كه با دستهای خود اشیاء را بردارد و در مقام شهادت و محاكمه و ازدواج ناچار است چهره ی خویش بگشاید. » .

درباره ی این استثنا از ائمه اطهار علیهم السلام زیاد پرسش شده است و آنها جواب داده اند.

ما چند روایت از كتب حدیث نقل می كنیم. در تفسیر صافی نیز همین روایتها غالباً نقل شده است. ظاهراً در روایات شیعه در این جهت اختلافی نیست. اینك روایتها:

1. عَنْ زُرارَةَ عَنْ اَبی عَبْدِاللّهِ عَلَیْهِ السَّلامُ فی قَوْلِهِ تَعالی : «اِلاّ ما ظَهَرَ مِنْها» قالَ:
مجموعه آثار شهید مطهری . ج19، ص: 482
اَلزّینَةُ الظّاهِرَةُ الْكُحْلُ وَالْخاتَمُ [2].

از امام صادق سؤال شد كه مقصود از زینت آشكار كه پوشیدنش برای زن واجب نیست چیست؟ فرمود زینت آشكار عبارت است از سرمه و انگشتر.

2. عَنْ عَلیِّ بْنِ اِبْراهیمَ الْقُمّیِّ عَنْ اَبی جَعْفَرٍ علیه السلام فی هذِهِ الْایَةِ، قالَ: هِیَ الثِّیابُ وَالْكُحْلُ وَ الْخاتَمُ وَ خِضابُ الْكَفِّ وَ السِّوارُ. وَالزّینَةُ ثَلاثٌ: زینَةٌ لِلنّاسِ وَ زینَةٌ لِلْمَحْرَمِ وَ زینَةٌ لِلزَّوْجِ، فَاَمّا زینَةُ النّاسِ فَقَدْ ذَكَرْناها، وَ اَمّا زینَةُ الَْمحْرَمِ فَمَوْضِعُ الْقِلادَةِ فَما فَوْقَها وَ الدُّمْلُجُ وَ مادونَهُ وَالْخَلْخالُ وَ ما اَسْفَلُ مِنْهُ، وَ اَمّا زینَةُ الزَّوْجِ فَالْجَسَدُ كُلُّهُ [3].

امام باقر علیه السلام فرمود: زینت ظاهر عبارت است از جامه، سرمه، انگشتر، خضاب دستها، النگو. سپس فرمود زینت سه نوع است: یكی برای همه ی مردم است و آن همین است كه گفتیم. دوم برای محرمهاست و آن جای گردنبند به بالاتر و جای بازوبند به پایین و خلخال به پایین است. سوم زینتی است كه اختصاص به شوهر دارد و آن تمام بدن زن است.

3. عَنْ اَبی بَصیرٍ عَنْ اَبی عَبْدِاللّهِ علیه السلام قالَ سَأَلْتُهُ عَنْ قَوْلِ اللّهِ عَزَّوَجَلَّ:

«وَ لا یُبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلاّ ما ظَهَرَ مِنْها» . قالَ: اَلْخاتَمُ وَالْمَسَكَةُ وَ هِیَ الْقُلْبُ [4].

ابوبصیر می گوید از امام صادق علیه السلام تفسیر «إِلاّ ما ظَهَرَ» را خواستم، فرمود عبارت است از انگشتر و دستبند.

4. عَنْ بَعْضِ اَصْحابِنا عَنْ اَبی عَبْدِاللّهِ علیه السلام قال: قُلْتُ لَهُ: ما یَحِلُّ لِلرَّجُلِ مِنَ الْمَرْأَةِ اَنْ یَری اِذا لَمْ یَكُنْ مَحْرَماً؟ قالَ: اَلْوَجْهُ وَ الْكَفّانِ وَ الْقَدَمانِ [5].

راوی كه یك شیعه است می گوید: از حضرت صادق علیه السلام پرسیدم كه برای مرد نگاه كردن به چه قسمت از بدن زن جایز است درصورتی كه محرم او نباشد؟ فرمود چهره و دو كف دست و دو قدم.

این روایت متضمّن حكم جواز نظر بر وجه و كفّین است نه حكم عدم وجوب
مجموعه آثار شهید مطهری . ج19، ص: 483
پوشیدن آنها، و اینها دو مسأله ی جداگانه می باشند ولی بعداً خواهیم گفت اشكال بیشتر در جواز نظر است نه در عدم وجوب پوشیدن. اگر نظر جایز باشد به طریق اولی پوشیدن واجب نیست. بعداً دراین باره بحث خواهیم كرد.

5. «اسماء» دختر ابوبكر- كه خواهر عایشه بود- به خانه ی پیغمبر اكرم آمد درحالی كه جامه های نازك و بدن نما پوشیده بود. رسول اكرم روی خویش را از او برگرداند و فرمود:

یا اَسْماءُ اِنَّ الْمَرْأَةَ اِذا بَلَغَتِ الْمَحیضَ لَمْ تَصْلُحْ اَنْ یُری مِنْها اِلاّ هذا و هذا- وَ اَشارَاِلی كَفِّهِ وَ وَجْهِهِ. .

ای اسماء! همینكه زن به حد بلوغ رسید سزاوار نیست چیزی از بدن او دیده شود مگر این و این- اشاره فرمود به چهره و قسمت مچ به پایین دست خودش [6] این روایات با نظر ابن عباس و ضحّاك و عطا منطبق است نه با نظر ابن مسعود كه مدعی بوده است مقصود از زینت ظاهره جامه است.

اساساً نظر ابن مسعود قابل توجیه نیست، زیرا جامه ای كه خودبه خود آشكار است جامه ی رو است نه جامه ی زیر، و در این صورت معنی ندارد كه گفته شود زنان زینتهای خود را آشكار نكنند مگر جامه ی رو را. جامه ی رو قابل پوشاندن نیست تا استثنا شود؛ برخلاف چیزهایی كه در كلمات ابن عباس و ضحّاك و عطاست و در روایات شیعه ی امامیه آمده است؛ اینها اموری است كه قابل این هست كه دستور پوشانیدن یا نپوشانیدن آنها داده شود.

به هر حال این روایات می فهماند كه برای زن پوشانیدن چهره و دستها تا مچ واجب نیست، حتی آشكار بودن آرایشهای عادی و معمولی كه در این قسمتها وجود دارد نظیر سرمه و خضاب كه معمولاً زن از آنها خالی نیست و پاك كردن آنها یك عمل فوق العاده به شمار می رود نیز مانعی ندارد.

این مطلب را توضیح می دهیم كه ما این مسأله را از نظر خودمان بیان می كنیم و استنباط خودمان را ذكر می نماییم و اما هر یك از آقایان و خانمها از هركس كه تقلید
مجموعه آثار شهید مطهری . ج19، ص: 484
می كنند عملاً باید تابع فتوای مرجع تقلید خودشان باشند. آنچه ما می گوییم با فتوای بعضی از مراجع تقلید تطبیق می كند و ممكن است با فتوای بعضی دیگر تطبیق نكند (هرچند فتوای مخالفی وجود ندارد، هرچه هست به اصطلاح احتیاط است نه فتوای صریح) . غرض ما از این بحث این است كه شما با متون اسلام از نزدیك آشنا شوید و به منطق متین و محكم اسلام مجهز گردید.

همه می دانیم امروز قشر عظیمی از اجتماع كه به غلط خود را «روشنفكر» معرفی می كنند با نظر بدبینی به اسلام در مسائل مربوط به زن نگاه می كنند، نمی دانند اسلام چه گفته است و با فلسفه ی اجتماعی اسلام آشنا نیستند و لهذا بدبینی های آنها صددرصد بی اساس است. این دسته نه تنها به پیروی از شهوات خود عملاً مقید به حجاب و عفاف نیستند بلكه چون با حجاب اسلامی و منطق آن آشنا نیستند اعتقاد پیدا كرده اند كه این یك خرافه است، دستوری است كه موجب بدبختی بشر است و همین فكر سبب دوری بلكه بیگانگی و خروج آنها از اسلام شده است.

اگر تنها عمل نكردن و پیروی از شهوات بود سهل بود؛ موضوع، موضوع انكار اسلام و بی اعتقادی است. شما باید با منطق و فلسفه ی اجتماعی اسلام از نزدیك آشنا شوید تا بتوانید جواب آن اشخاص را در برخوردها بدهید.

بدیهی است تنها خواندن رساله های عملیّه و آگاهی بر متون فتواها برای این منظور كافی نیست، بحثی استدلالی، هم از جنبه ی نقل و هم از جنبه ی فلسفه ی اجتماعی لازم است.

این جهت است كه این بحث را بر ما ضروری و لازم كرده است و این است محرك ما در بحث استدلالی با بیان ادلّه و مدارك این مسأله.

اما اینكه زن نسبت به محارم خود تا چه اندازه حق دارد پوشش نداشته باشد، روایات و فتاوی مختلف است. آنچه از یك عده روایات استنباط می شود و بر طبق آن نیز بعضی از فقها فتوا داده اند این است كه از ناف تا زانو از محارم غیرشوهر باید پوشیده شود.


[1] . نوعی زینت نظیر دستبند كه به مچ پا می بسته اند
[2] . كافی ، ج /5ص 521 و وسائل ج /3ص 25
[3] . تفسیر صافی ذیل آیه ی 31 از سوره ی نور، نقل از تفسیر علی بن ابراهیم قمی
[4] . كافی ج /5ص 521 و وسائل ج /3ص 25
[5] . كافی ، ج /5ص 521 و وسائل ج /3ص 25
[6] . سنن ابوداود، ج /2ص 383
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است