یك بعد دیگر از ابعاد معنوی انسان علاقه به جمال و زیبایی است. قسمت مهمّی
از زندگی انسان را جمال و زیبایی تشكیل می دهد. انسان جمال و زیبایی را در همه ی
شئون زندگی دخالت می دهد: جامه می پوشد برای سرما و گرما، به همان اندازه هم به
زیبایی رنگ و دوخت اهمیّت می دهد، خانه می سازد برای سكونت، و بیش از هر چیز
به زیبایی خانه توجّه دارد، حتّی سفره ای كه برای غذا خوردن پهن می كند و ظرفی كه
در آن غذا می ریزد و حتّی ترتیب چیدن غذا در ظرفها و بر سفره همه روی اصول
زیبایی است. انسان دوست دارد قیافه اش زیبا باشد، نامش زیبا باشد، جامه اش زیبا
باشد، خطّش زیبا باشد، خیابانش و شهرش زیبا باشد، مناظر جلو چشمش زیبا باشد
و خلاصه می خواهد هاله ای از زیبایی تمام زندگی اش را فراگیرد.
برای حیوان مسأله ی زیبایی مطرح نیست. برای حیوان آنچه مطرح است محتوای
آخور است، امّا اینكه آخور زیبا باشد یا نازیبا دیگر مطرح نیست. برای حیوان پالان
زیبا، منظره ی زیبا، مسكن زیبا و غیره مطرح نیست.