انسان در عین اینكه نمی تواند رابطه اش را با وراثت، محیط طبیعی، محیط
اجتماعی و تاریخ و زمان بكلّی قطع كند، می تواند تا حدود زیادی علیه این محدودیتها
طغیان نموده، خود را از قید حكومت این عوامل آزاد سازد. انسان به حكم نیروی
عقل و علم از یك طرف، و نیروی اراده و ایمان از طرف دیگر تغییراتی در این عوامل
ایجاد می كند و آنها را با خواستهای خویش منطبق می سازد و خود مالك سرنوشت
خویش می گردد.