در
کتابخانه
بازدید : 883900تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
شناسه کتاب
Expand <span class="HFormat">بخش اوّل: بحثهای ایرادشده در جمع دبیران تعلیمات دینی</span>بخش اوّل: بحثهای ایرادشده در جمع دبیران تعلیمات دینی
Collapse <span class="HFormat">بخش دوّم: بحثهای انجمن اسلامی پزشكان</span>بخش دوّم: بحثهای انجمن اسلامی پزشكان
Expand پرورش جسم و پرورش استعداد عقلانی پرورش جسم و پرورش استعداد عقلانی
Expand تاریخچه «تعقل از نظر مسلمین» تاریخچه «تعقل از نظر مسلمین»
Collapse عوامل تربیت (1) : تقویت اراده- عبادت عوامل تربیت (1) : تقویت اراده- عبادت
Expand عوامل تربیت (2) : محبت، تقویت حس حقیقت جویی، مراقبه و محاسبه عوامل تربیت (2) : محبت، تقویت حس حقیقت جویی، مراقبه و محاسبه
Expand عوامل تربیت (3) : تفكر، محبت اولیاء، ازدواج، جهادعوامل تربیت (3) : تفكر، محبت اولیاء، ازدواج، جهاد
Expand عوامل تربیت (4) : كارعوامل تربیت (4) : كار
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
علیه السلام و روح نیایش
غرض این جهت است كه در متن اسلام به عبادت، به آنچه كه واقعا روح نیایش و پرستش است، یعنی رابطه انسان و خدا، محبت ورزی به خدا، انقطاع به ذات پروردگار- كه كاملترین عبادتهاست- توجه زیادی شده است، و این دو سه حدیث هم كه عرض كردم به عنوان نمونه بود و الاّ یكی و دوتا نیست. جمله معروف امیرالمؤمنین را همه شنیده ایم:
اِلهی! ما عَبَدْتُكَ خَوْفا مِنْ نارِكَ وَ لا طَمَعا فی جَنَّتِكَ، بَلْ وَجَدْتُكَ اَهْلاً لِلْعِبادَةِ فَعَبَدْتُكَ [1].
خدایا! تو را پرستش نكردم به طمع بهشتت و نه از ترس جهنمت، بلكه تو را چون شایسته نیایش و پرستش دیدم پرستش كردم.
دعای كمیل، از اول تا به آخر، همان نیایش به معنی عالی است. شما در سراسر این دعا نه [طمع ] بهشت می بینید نه ترس جهنم، و اگر آمده استطرادا به مناسبت بحث دیگری آمده. دعاهای اسلامی- كه البته خود دعاها نمی توانسته در یك سطح باشد [2]- از مضامین عالیی برخوردار است. از جمله دعایی است كه در مفاتیح هم نقل شده به نام «مناجات شعبانیه» و در روایتی كه آن را نقل كرده، عبارت این است كه امیرالمؤمنین و امامانِ از اولاد او این دعا را می خوانده اند. دعایی است در سطح ائمه، یعنی خیلی سطحِ بالاست. انسان وقتی این دعا را می خواند، می فهمد كه اصلاً روح نیایش در اسلام یعنی چه. در آنجا جز عرفان و محبت و عشق به خدا، جز انقطاع از غیر خدا (نمی دانم چه تعبیر بكنم) و خلاصه جز سراسر معنویت، چیز دیگری نیست، و حتی تعبیراتی است كه برای ما تصورش هم خیلی مشكل است:
مجموعه آثار شهید مطهری . ج22، ص: 898
اِلهی! هَبْ لی كَمالَ الاِْنْقِطاعِ اِلَیْكَ وَ اَنِرْ اَبْصارَ قُلوبِنا بِضِیاءِ نَظَرِها اِلَیْكَ حَتّی تَحْرِقَ اَبْصارُ الْقُلوبِ حُجُبَ النّورِ فَتَصِلَ اِلی مَعْدِنِ الْعَظَمَةِ وَ تَصیرَ اَرْواحُنا مُعَلَّقَةً بِعِزِّ قُدْسِكَ. . . اِلهی وَ اَلْحِقْنی بِنورِ عِزِّكَ الاَْبْهَجِ فَاَكونَ لَكَ عارِفا وَ عَنْ سِواكَ مُنْحَرِفا.
تصور این معانی هم برای ما دشوار است.
دعای ابوحمزه نیز همین طور است. همچنین مناجات پانزده گانه ای از امام زین العابدین هست كه به مناجات «خَمْسَةَ عَشَر» معروف است و در كتاب مفاتیح هست: مناجات خائفین، مناجات ذاكرین، مناجات طالبین. . . به قدری اینها عالی و لطیف و فوق العاده است كه انسان حیرت می كند. در خود نهج البلاغه در این زمینه ها چقدر زیاد است! قسمتی از آن را برایتان عرض می كنم.
در آن جمله های معروفی كه امیرالمؤمنین خطاب به كمیل دارند و از اینجا شروع می شود كه مردم سه دسته هستند: عالم ربّانی، متعلّمان، و مردم همجٌ رَعاع، بعد حضرت وارد این مطلب می شود كه من خیلی حرفها دارم ولی آدمش را پیدا نمی كنم. افراد را تقسیم می كند، می گوید: بعضی، افرادِ خیلی باهوشی هستند، می فهمند ولی به آنها اعتماد نیست؛ همینها را وسیله مطامع و دنیاداری قرار می دهند. بعضی ها آدمهای خوبی هستند ولی كودن و نفهم اند و درك نمی كنند؛ و من به چه كسی بگویم، آخرش باید آنچه را كه می دانم به گور ببرم، آدمش را پیدا نمی كنم. ولی بعد برای اینكه همه را مأیوس نكرده باشد، می فرماید:
اَللّهُمَّ بَلی لاتَخْلُو الاَْرْضُ مِنْ قائِمٍ لِلّهِ بِحُجَّةٍ، اِمّا ظاهِرا مَشْهورا وَ اِمّا خائِفا مَغْمورا. . . وَ یَزْرَعوها فی قُلوبِ اَشْباهِهِمْ.
خلاصه مضمونش این است كه همیشه یك دسته ای هستند كه خداوند آن معنویتها و حجّتهای خودش را به وسیله اینها در دل افراد قابل می كارد و كشت می كند. بعد درباره اینها می گوید: هَجَمَ بِهِمُ الْعِلْمُ عَلی حَقیقَةِ الْبَصیرَةِ علم به آن معنای
مجموعه آثار شهید مطهری . ج22، ص: 899
حقیقت بصیرت، به آنها هجوم آورده [3]. وَ باشَروا روحَ الْیَقینِ روح یقین را مباشرت كرده اند، یعنی به روح یقین رسیده اند. وَ اسْتَلانوا مَا اسْتَوْعَرَهُ الْمُتْرَفونَ آن چیزهایی كه اهل تَرَف خیلی برایشان سخت و سنگین می آید، برای آنها نرم است. وَ اَنِسوا بِمَا اسْتَوْحَشَ مِنْهُ الْجاهِلونَ [4]آن چیزی كه جاهلان از آن وحشت دارند، اینها با همان انس دارند.

[1] - . بحارالانوار، ج 41، باب /101ص 14 [با اندكی اختلاف. ]
[2] - . بدیهی است دعاهایی كه افراد می خوانند یك جور نیست.
[3] - . معلوم است كه علم افاضی است نه علم اكتسابی.
[4] - . نهج البلاغه، حكمت 147
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است