بنابراین آن «وجدان عمومی» كه در ابتدا گفته شد منظور فقط دوست داشتن همه
انسانها نیست بلكه بالاتر از آن، دوست داشتن همه اشیاء و در عین حال در عمل و
در مسیر تكامل، برداشتن موانع از پیش پاست، كه هم انسان و هم كل عالم،
موجودات متوقفی نیستند.
در این زمینه كه اسلام به اصول انسانیت توجه دارد نه به فرد و شخص،
مثالهایی هست. مثلاً قرآن خطاب به مسلمین می فرماید:
یا أَیُّهَا اَلَّذِینَ آمَنُوا كُونُوا قَوّامِینَ لِلّهِ شُهَداءَ بِالْقِسْطِ وَ لا یَجْرِمَنَّكُمْ شَنَآنُ
قَوْمٍ عَلی أَلاّ تَعْدِلُوا اِعْدِلُوا هُوَ أَقْرَبُ لِلتَّقْوی وَ اِتَّقُوا اَللّهَ إِنَّ اَللّهَ خَبِیرٌ بِما
تَعْمَلُونَ [1].
مجموعه آثار شهید مطهری . ج22، ص: 850
برای خدا قیام كنید و شهادت را از روی عدالت بدهید. وادار نكند شما را دشمنی با
مردمی، به اینكه عدالت نكنید. این، خطاب به مسلمین است. و قوم دشمن همان
كفار جاهلیت هستند كه بت پرست بودند، همانها كه علاوه بر اینكه بدترین خصلت
را كه بت پرستی است داشتند، دشمن خونین مسلمین نیز بودند. در عین حال قرآن
می گوید نسبت به آنها هم نباید بی عدالتی كرد، چون عدالت یك اصل است، نه تنها
اصل انسانی بلكه اصل جهانی. یعنی انسان حق پرست نمی تواند ظالم باشد. ظلم
منفی است ولو در مورد دشمنی كه كافر باشد. و نظیر این مطلب است آن جمله
معروف امیرالمؤمنین خطاب به مالك اشتر كه در نهج البلاغه هست. می فرماید:
وَ لا تَكونَنَّ عَلَیْهِمْ سَبُعا ضاریا تَغْتَنِمُ اَكْلَهُمْ، فَاِنَّهُمْ صِنْفانِ: اِمّا اَخٌ لَكَ فِی
الدّینِ و اِمّا نَظیرٌ لَكَ فِی الْخَلْقِ [2].
نسبت به آنان (مردم مصر) جانور درنده نباش كه خوردن آنها را غنیمت
بدانی، كه آنان بر دو دسته اند: یا با تو برادر دینی اند و یا در آفرینش مانند
تو هستند.
زیرا عدل، تنها پایه انسانی ندارد بلكه پایه جهانی دارد.
امیرالمؤمنین پیرمرد كوری از اهل ذمّه را دیدند كه گدایی می كند. فرمودند: این
چرا گدایی می كند؟ گفتند: مردی یهودی است. تا وقتی كه توانسته كار كرده، حالا
ناتوان شده و گدایی می كند. فرمود: عجب! تا وقتی كه می توانست، كار كرد، حالا كه
نمی تواند، گدایی كند؟ ! دستور دادند از بیت المال چیزی برایش مقرر كردند. این در
واقع نوعی بازنشستگی است.
غرض این است كه احسان و كمك [به كافر] آنجا كه موجب تضعیف جبهه حق
نشود مانعی ندارد. چقدر در روایات داریم كه یهودی یا مسیحی ای كه مسلمان شده
بود، نزد امام آمده است كه با پدر و مادرم چگونه رفتار كنم؟ گفته اند باید مثل سابق
بلكه بهتر رفتار كنی.
مجموعه آثار شهید مطهری . ج22، ص: 851
:
[2] - . نهج البلاغه، نامه 53