در
کتابخانه
بازدید : 887952تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
شناسه کتاب
Collapse <span class="HFormat">بخش اوّل: بحثهای ایرادشده در جمع دبیران تعلیمات دینی</span>بخش اوّل: بحثهای ایرادشده در جمع دبیران تعلیمات دینی
Expand پرورش عقل پرورش عقل
Expand تربیت عقلانی انسان تربیت عقلانی انسان
Expand پرورش استعدادهاپرورش استعدادها
Expand مسئله عادت مسئله عادت
Expand فعل اخلاقی (1) فعل اخلاقی (1)
Expand فعل اخلاقی (2) فعل اخلاقی (2)
Expand فعل اخلاقی (3) فعل اخلاقی (3)
Expand بررسی نظریه نسبیّت اخلاق بررسی نظریه نسبیّت اخلاق
Expand حدیث علی علیه السلام و نظریه نسبیّت اخلاق حدیث علی علیه السلام و نظریه نسبیّت اخلاق
Expand پیوند عبادت با برنامه های تربیتی پیوند عبادت با برنامه های تربیتی
Expand كرامت نفس در قرآن و حدیث كرامت نفس در قرآن و حدیث
Collapse ریشه الهامات اخلاقی ریشه الهامات اخلاقی
Expand توسعه «خودی» توسعه «خودی»
Expand <span class="HFormat">بخش دوّم: بحثهای انجمن اسلامی پزشكان</span>بخش دوّم: بحثهای انجمن اسلامی پزشكان
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
در تكمیل این مطلب باید بگویم مسئله ای از قدیم برای بشر مطرح بوده به نام ماده و معنا. امور را تقسیم می كرده اند به امور مادی و امور معنوی. فعلاً مقصود از امور
مجموعه آثار شهید مطهری . ج22، ص: 831
معنوی امور مجرّد ماوراء الطبیعه (خدا و فرشتگان و غیره) نیست. در متن همین زندگی دنیایی انسان، دو سلسله مسائل وجود دارد: 1. مادی 2. معنوی. و یكی از تفاوتهای انسان و حیوان در همین است كه در متن زندگی انسان مسائلی مطرح است كه محسوس و ملموس نیست، دارای حجم و وزن نیست ولی وجود دارد، مثل همین چیزهایی كه ذكر شد. همیشه برای بشر این مسئله مطرح بوده كه آزادگی چیست.
قرار در كف آزادگان نگیرد مال
نه صبر در دل عاشق، نه آب در غربال
آنچه كه بشر برایش ارزش و قیمت قائل بوده منحصر به امور مادی و جسمانی، امور محسوس، اموری كه حجمی دارد و وزنی و به اصطلاح مشت پركن است، نیست. آب و نان برای انسان باارزش است ولی چیزهای دیگری هم ارزش دارد، مثل آزادگی، آزادی اجتماعی و آزادی عقیده. آزادی عقیده برای انسان یك ارزش خاصی دارد كه من هر عقیده ای را كه دلم می خواهد اختیار كنم و بعد هم در عقیده خودم آزاد باشم، یعنی كسی به خاطر عقیده ام مزاحم من نشود. علمای قدیم اینها را به همین تعبیر «امور معنوی» بیان می كردند. انسان از نیل به اهداف مادی خود لذت می برد و از نیل به اهداف معنوی خود نیز لذت می برد، و لهذا لذتهای انسان دوگونه می شود: لذتهای مادی و لذتهای معنوی. متقابلاً رنجهای انسان هم دوگونه می شود كه از نرسیدن به هدفهای مادی یا معنوی، و یا از رسیدن به ضد آنها حاصل می شود:

رنجهای مادی و رنجهای معنوی.
در روان شناسی هم چنین تفسیر می كنند و از لذات مادی و لذات معنوی، و آلام و رنجهای مادی و آلام و رنجهای معنوی سخن می گویند، و میان اینها فرق می گذارند كه مثلاً لذات مادی، عضوی است یعنی به یك عضو خاص بستگی دارد، و بعلاوه با یك عامل مادی خارجی ارتباط دارد، یعنی در اثر تلاقی و تماس با یك عامل خارجی پیدا می شود، مثل لذت خوردن كه اولاً به عضو بستگی دارد (یعنی انسان آن را در یك عضو معین احساس می كند، در ذائقه اش احساس می كند و مثلاً در كف دستش احساس نمی كند) و بعلاوه شیئی باید باشد كه روی زبان انسان قرار گیرد تا این فعل و انفعال ایجاد شود و لذت دست دهد. اما لذتهای معنوی اولاً به عضو بستگی ندارد، محل ندارد، نمی شود یك جایی را نشان داد كه اینجا محل این لذت است، و ثانیا موكول به این نیست كه عاملی از خارج با انسان تلاقی پیدا كند.
مجموعه آثار شهید مطهری . ج22، ص: 832
بسا هست خود یك فكر به انسان لذت می دهد، مثل لذت افتخاری كه به برنده یك مسابقه دست می دهد. فرض كنیم یك كسی به عنوان بهترین هنرمند یا نویسنده شناخته می شود، اطلاع پیدا می كند كه در فلان جا از او ستایش كرده اند؛ در خود احساس لذت می كند. نباید گفت كه این هم عامل خارجی دارد و او شنیده. این شنیدن وسیله اطلاع اوست. لذتش لذت گوش نیست مثل لذتی كه از موسیقی می برد. این لذت در كجاست؟ در باصره است؟ در سامعه؟ ذائقه؟ نه، او با تمام وجود و در تمام وجود احساس لذت می كند بدون اینكه بتواند نقطه ای را نشان دهد یا لااقل بتواند فعلاً احساس كند كه این، آن نقطه است كه دارد لذت می برد.
به هر حال، امور مادی و امور معنوی برای انسان مطرح بوده. فلاسفه اعتقاد دارند كه لذات سه قسم است: 1. لذات جسمی 2. لذات عقلی 3. لذات واسطه یا وهمی، كه دسته اخیر در مقابل لذات عقلی حقیر است و انسان باید به دنبال لذات عقلی باشد نه وهمی. این است كه در دستورهای اخلاقیِ آنها لذات جسمی تقریبا محكوم است یعنی تشویق نمی شود، ولی به طور قطع لذات وهمی جزء لذات جسمی و حسی نیستند.
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است