در
کتابخانه
بازدید : 884972تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
شناسه کتاب
Collapse <span class="HFormat">بخش اوّل: بحثهای ایرادشده در جمع دبیران تعلیمات دینی</span>بخش اوّل: بحثهای ایرادشده در جمع دبیران تعلیمات دینی
Expand پرورش عقل پرورش عقل
Expand تربیت عقلانی انسان تربیت عقلانی انسان
Expand پرورش استعدادهاپرورش استعدادها
Expand مسئله عادت مسئله عادت
Expand فعل اخلاقی (1) فعل اخلاقی (1)
Expand فعل اخلاقی (2) فعل اخلاقی (2)
Expand فعل اخلاقی (3) فعل اخلاقی (3)
Expand بررسی نظریه نسبیّت اخلاق بررسی نظریه نسبیّت اخلاق
Collapse حدیث علی علیه السلام و نظریه نسبیّت اخلاق حدیث علی علیه السلام و نظریه نسبیّت اخلاق
Expand پیوند عبادت با برنامه های تربیتی پیوند عبادت با برنامه های تربیتی
Expand كرامت نفس در قرآن و حدیث كرامت نفس در قرآن و حدیث
Expand ریشه الهامات اخلاقی ریشه الهامات اخلاقی
Expand توسعه «خودی» توسعه «خودی»
Expand <span class="HFormat">بخش دوّم: بحثهای انجمن اسلامی پزشكان</span>بخش دوّم: بحثهای انجمن اسلامی پزشكان
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
یا جریان حضرت زینب (سلام اللّه علیها) . اگر برای زن جبن به معنای یك خوی و خلق اخلاقی، خوب بود، حضرت زینب می بایست از همه زنهای دیگر ترسوتر و بی شخصیت تر باشد و به اصطلاح معروف سرش از لاك خودش بیرون نیاید. مگر دم دروازه كوفه كسی زینب را مجبور كرده بود كه بیاید سخنرانی بكند؟ مگر سخنرانی قابل اجبار است؟ ! یا در مجلس ابن زیاد مگر كسی زینب را مجبور كرده بود كه آنچنان در مقابل ابن زیاد بایستد و حتی به او ناسزا بگوید كه واقعا خطر كشته شدن خودش و كسانش وجود داشت؟ ! و بالاتر از این، در مجلس یزید است با آن طنطنه و دبدبه كه خیلی با مجلس ابن زیاد فرق می كرد، چون اولاً ابن زیاد حاكم بود و یزید خلیفه، و ثانیا ابن زیاد در كوفه بود و یزید در شام، و شام به اعتبار اینكه مجاور با بیزانس (قسطنطنیه آن وقت) بود [شكوه خاصی داشت. ] معاویه به بهانه اینكه ما باید شوكت ظاهری اسلام را حفظ كنیم، دستگاه شام را دستگاه قیصری و كسرایی و سلطنتی كرده بود كه تواریخ هم نوشته اند یك كاخهای تو درتو با درهای تودرتو و فرّاشها بوده است كه از این در باید داخل آن در شد، از آن در داخل آن در و. . . یك بارگاه بسیار عظیم، كرسیهای زرین آنجا نهاده اند، سفرا و امرا
مجموعه آثار شهید مطهری . ج22، ص: 798
آنجا نشسته اند، یك مجلس فوق العاده باابّهتی. ولی این زن اصلاً اینها را به چیزی نمی گیرد، به یزید می گوید: تو حقیرتر و كوچكتر از این هستی كه من تو را مخاطب خودم قرار بدهم، تو ارزش اینكه من تو را مخاطب خودم قرار بدهم نیز نداری.
آیا یك زن ترسو می تواند این كار را بكند؟ نه. در آنجا حداكثر این بود كه جان زینب در خطر بود؛ در خطر باشد. از دادن جان كه نمی ترسید. عزت و شرفش در خطر نبود، برعكس بر عزت و شرفش با این شجاعت افزوده می شد.
پس این تفاوت مربوط به یك وضع خاصی است كه زن دارد، و تازه این تفاوت در رفتار است نه در اخلاق و شخصیت. از نظر شخصیت اخلاقی هیچ فرقی بین زن و مرد نیست، و می دانیم كه مرد هم اگر در یك شرایطی امانتدار اجتماع باشد، آنجا كه می خواهد امانت را حفظ كند دیگر جای بخشندگی و شجاعت نیست، جای عمل متواضعانه نیست؛ آنجا كه امانتدار است، جای عمل متكبرانه و محتاطانه و ممسكانه است.
مجموعه آثار شهید مطهری . ج22، ص: 799
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است