در
کتابخانه
بازدید : 885065تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
شناسه کتاب
Collapse <span class="HFormat">بخش اوّل: بحثهای ایرادشده در جمع دبیران تعلیمات دینی</span>بخش اوّل: بحثهای ایرادشده در جمع دبیران تعلیمات دینی
Expand پرورش عقل پرورش عقل
Expand تربیت عقلانی انسان تربیت عقلانی انسان
Expand پرورش استعدادهاپرورش استعدادها
Expand مسئله عادت مسئله عادت
Expand فعل اخلاقی (1) فعل اخلاقی (1)
Expand فعل اخلاقی (2) فعل اخلاقی (2)
Expand فعل اخلاقی (3) فعل اخلاقی (3)
Expand بررسی نظریه نسبیّت اخلاق بررسی نظریه نسبیّت اخلاق
Collapse حدیث علی علیه السلام و نظریه نسبیّت اخلاق حدیث علی علیه السلام و نظریه نسبیّت اخلاق
Expand پیوند عبادت با برنامه های تربیتی پیوند عبادت با برنامه های تربیتی
Expand كرامت نفس در قرآن و حدیث كرامت نفس در قرآن و حدیث
Expand ریشه الهامات اخلاقی ریشه الهامات اخلاقی
Expand توسعه «خودی» توسعه «خودی»
Expand <span class="HFormat">بخش دوّم: بحثهای انجمن اسلامی پزشكان</span>بخش دوّم: بحثهای انجمن اسلامی پزشكان
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
عمرة القضاء عمره ای بود كه در سال هفتم هجری پیغمبر اكرم بعد از قراردادی كه در حدیبیه بسته بودند به مكه مشرّف شدند. و جریان حدیبیه این بود كه كفار مانع شدند كه پیغمبر داخل مكه شود و پیغمبر از نزدیك مكه برگشت به شرط اینكه بعد برگردند، و برگشتند. مكه هنوز مسلمان نبود و كافر بود و دشمن. طبق قرارداد، اجازه دادند مسلمین بیایند. اما برای اینكه با مسلمین تلاقی نكنند و چشم غیرمسلمانها به مسلمین نیفتد كه تحت تأثیرشان قرار بگیرند، دستور عمومی صادر كردند كه همه از خانه های مكه خارج بشوید و بروید بیرون از مكه كه اصلاً مسلمین را نبینید، و آنها هم سه روز در مكه می مانند و بعد از سه روز می روند. قرارداد هم این طور بود.
وقتی مسلمین وارد شدند، قریش، زن و مرد و بچه، همه بیرون رفته بودند ولی از كوههای اطراف، آن طرف تر نرفته بودند و بالای كوهها بودند. پیغمبر اكرم می دانست كه اینها از دور مراقب مسلمین هستند. دستور داد كه جامه احرام را از روی یك شانه تان پایین بیندازید و در حالی كه طواف می كنید، مردانه و باصلابت و شجاعت هروله كنید. و یگانه طوافی كه در زمان پیغمبر، مسلمین طواف كردند در حالی كه وقتی كه طواف می كردند مثل وقتی بود كه در میدان جنگ دارند عمل می كنند آن طواف بود، برای اینكه آنها مسلمین را در مظهر قدرت و شوكت ببینند، در صورتی كه موقع موقع عبادت است و حالت حالت دعا و تضرّع و تواضع. ولی در آنجا پیغمبر اكرم می خواست كه مسلمین، بزرگ منشانه و بلكه متكبرانه رفتار كنند اما نمی خواست كه آنها واقعا متكبر باشند.
مثال دیگر: دستور داده شده است كه در میدان جنگ متكبرانه رفتار كنید، یعنی رشید و بی اعتنا راه بروید، درست مثل یك آدم متكبر، كه امیرالمؤمنین ظاهرا در جنگ خندق بعد از آنكه عمرو را كشت، وقتی كه از میدان به طرف مسلمین می آمد قدمها را آهسته برمی داشت و خودش را خیلی رشید گرفته بود و متكبرانه می آمد.

پیغمبر اكرم فرمود: این نوع راه رفتن راه رفتنی است كه خداوند جز در این موقع آن
مجموعه آثار شهید مطهری . ج22، ص: 787
را مبغوض می دارد.
این، رفتار متكبرانه است ولی اسلام خود تكبر را در میدان جنگ هم مبغوض می دارد و در همه جا مبغوض می دارد. هیچ یك از افرادی كه وارد فقه الحدیث هستند نگفته است كه خود تكبر به عنوان یك خلق و خوی و یك حالت روانی استثناءپذیر است، در میدان جنگ خوب است، در غیر میدان جنگ بد است، در كجا خوب است، در كجا بد.
پس «تكبر» در این موارد یعنی رفتار متكبرانه. اینجا هم در مورد زن- به قرینه اینكه می گوید: لَمْ تُمَكِّنْ مِنْ نَفْسِها- نمی گوید زن خوب است متكبر باشد مطلقا، حتی با زنان دیگر. نه، زن با زنان دیگر نباید متكبر باشد. با محارم خودش چطور؟ با شوهرش، با پدرش، با برادرش، با عمویش، با دایی اش. بدیهی است كه با اینها نیز نباید متكبر باشد. انسان هم كه دو جور خلق نمی تواند داشته باشد. آدم یا متكبر است یا متكبر نیست. این حدیث می گوید زن در مقابل مرد نامحرم رفتارش متكبرانه باشد. البته «زَهْو» كه اینجا آمده با كلمه «تكبر» كمی فرق دارد، یعنی رفتارش بزرگ منشانه باشد. آن تواضعها و فروتنی هایی كه مثلاً یك مرد در مقابل مرد دیگر یا یك زن در مقابل زن دیگر و یا یك زن در مقابل یك مرد محرم، از خود نشان می دهد كه قدم شما روی چشم، دل ما را روشن كردید، تشریف بیاورید و از این قبیل، برای زن شایسته نیست كه در مقابل مرد نامحرم از خود نشان دهد و این همه خودش را كوچك كند. زن در مقابل یك مرد نامحرم كه قرار می گیرد، باید خودش را بگیرد. و لهذا می فرماید كه اگر زن با یك مرد نامحرم این طور رفتار بكند، آن نامحرم همیشه میان خودش و آن زن یك حریم و یك دورباش قائل می شود. پس این تكبر مربوط به رفتار شد نه مربوط به خلق. خود حدیث نشان می دهد كه اگر زن این جور باشد، مرد نامحرم را بر خود متمكّن نمی كند. ما یك اصلی را همیشه گفته ایم كه اسلام به طور كلی می خواهد یك حریمی، هم عملی مثل آنچه كه در مورد پوشش گفته است و هم اخلاقی مثل آنچه كه در این جور موارد می گوید، میان مرد و زن نامحرم وجود داشته باشد، و این حریم جلو آن اشتعالی را كه خطر آن همیشه وجود داشته و دارد می گیرد.
پس این، رفتار متكبرانه است نه خود تكبر.
مجموعه آثار شهید مطهری . ج22، ص: 788
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است