یك مطلب هست و آن اینكه مطلق بودن اخلاق را با مطلق بودن فعل اخلاقی نباید
اشتباه كرد؛ یعنی روی یك فعل نمی شود تكیه كرد و گفت همیشه این فعلْ اخلاقی
است، همچنان كه نمی شود گفت همیشه این فعل ضد اخلاق است. و غالبا این است
كه اسباب اشتباه افراد شده است، خیال كرده اند كه لازمه اخلاق مطلق و ثابت این
است كه افعال را از اول دسته بندی كنیم، یك دسته كارها را بگذاریم در طرفی و
بگوییم این كارها كارهای اخلاقی است و یك دسته كارها را بگذاریم در طرف
دیگر و بگوییم این كارها كارهای غیر اخلاقی است. ولی باید گفت چنین نیست، به
قول قدما: با وجوه و اعتباراتِ افعال فرق می كند، یعنی ممكن است [یك فعل با یك
اعتبار] اخلاقی باشد [و با اعتبار دیگر] ضد اخلاقی. اینكه رفتار مطلق است یا
مجموعه آثار شهید مطهری . ج22، ص: 777
نسبی، غیر از این است كه اخلاق مطلق است یا نسبی. مثال می زنیم: سیلی زدن به
یتیم آیا فعل اخلاقی است و خوب است یا ضد اخلاقی است و بد است؟ جواب این
است كه مطلق سیلی زدن به یتیم را نمی شود حكم به خوب بودن یا بد بودنش كرد.
یك وقت هست كه به یتیم سیلی می زنیم كه چیزی را از دستش بگیریم، و یك
وقت قصد تأدیب داریم و [تأدیب، این كار را] اقتضا می كند. پس سیلی زدن به یتیم
حكم مطلق ندارد كه مطلقا بد است و یا مطلقا خوب است، بلكه در یك جا كه
جریان ادب كردن اوست خوب است و در جای دیگر مثلاً در جریان ربودن مال او
یا راندن و دور كردن او از خود و یا مقهور نمودن او بد است:
فَأَمَّا اَلْیَتِیمَ فَلا تَقْهَرْ. `وَ أَمَّا
اَلسّائِلَ فَلا تَنْهَرْ [1]. یا مثلاً در مقابل یك نفر خم شدن چطور است؟ می گوییم موارد
خیلی فرق می كند. یك وقت انسان در مقابل یك كسی به قصد تعظیم خم می شود،
باز تا آن شخص كه باشد، اگر آدم شایسته تعظیمی است [این كار اخلاقی است ] و
یك وقت در مقابل همان شخص به قصد تمسخر خم می شود، در این صورت این
كار عنوان دیگری به خود می گیرد. پس خود این فعل كه ماهیتش خم شدن در
مقابل شخص دیگر است، در جاهای مختلف حكمهای مختلف پیدا می كند، یعنی
در یك جا ممكن است فعل اخلاقی باشد و در جای دیگر فعل ضد اخلاقی. ما شاید
هیچ كاری را در اسلام نداشته باشیم الاّ اینكه به اصطلاح طلبه ها با عناوین ثانویه،
حكمش فرق می كند.