در
کتابخانه
بازدید : 887980تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
شناسه کتاب
Collapse <span class="HFormat">بخش اوّل: بحثهای ایرادشده در جمع دبیران تعلیمات دینی</span>بخش اوّل: بحثهای ایرادشده در جمع دبیران تعلیمات دینی
Expand پرورش عقل پرورش عقل
Expand تربیت عقلانی انسان تربیت عقلانی انسان
Expand پرورش استعدادهاپرورش استعدادها
Expand مسئله عادت مسئله عادت
Expand فعل اخلاقی (1) فعل اخلاقی (1)
Expand فعل اخلاقی (2) فعل اخلاقی (2)
Expand فعل اخلاقی (3) فعل اخلاقی (3)
Collapse بررسی نظریه نسبیّت اخلاق بررسی نظریه نسبیّت اخلاق
Expand حدیث علی علیه السلام و نظریه نسبیّت اخلاق حدیث علی علیه السلام و نظریه نسبیّت اخلاق
Expand پیوند عبادت با برنامه های تربیتی پیوند عبادت با برنامه های تربیتی
Expand كرامت نفس در قرآن و حدیث كرامت نفس در قرآن و حدیث
Expand ریشه الهامات اخلاقی ریشه الهامات اخلاقی
Expand توسعه «خودی» توسعه «خودی»
Expand <span class="HFormat">بخش دوّم: بحثهای انجمن اسلامی پزشكان</span>بخش دوّم: بحثهای انجمن اسلامی پزشكان
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
در هر حال می گویند یك جامعه به طور خودكار همین طور كه یك گیاه رشد می كند، رشد می نماید و برای اینكه رشدش به مرحله عمل برسد پسندهایش تغییر می كند و این پسندها همیشه هماهنگ با تكامل است.
اگر كسی این نظریه را بپذیرد اخلاق صددرصد نسبی می شود، كما اینكه آقای سارتر كه همه چیز را بر محور انتخاب شخصی می سنجد، می گوید كه معیاری برای اخلاقی بودن یك فعل خارج از وجود انسان در كار نیست. ولی می گوید هركس كه
مجموعه آثار شهید مطهری . ج22، ص: 774
یك كاری را انتخاب می كند معنی انتخابش این است كه این كار خوب است كه من انتخاب می كنم و بدیهی است كه هیچ كس هیچ كاری را به عنوان یك كار بد انتخاب نمی كند، بلكه هركاری را به عنوان یك كار خوب انتخاب می كند. و اضافه می كند كه انسان هركاری را كه برای خود انتخاب می كند در واقع به آن كار ارزش داده و بنابراین برای دیگران هم همان كار را انتخاب كرده است.
این همان حرفی است كه ما هم می گوییم كه انسان با عمل خود، كاری را ترویج كرده؛ اگر كار خوب بكند، كار خوبی را ترویج كرده و اگر كار بد بكند، كار بدی را ترویج كرده. آن كاری كه انسان انتخاب می كند در عین اینكه جزئی است، انسان به آن كار كلّیت می دهد. مثلاً شما مسلكی را برای پیروی انتخاب می كنید.

این كار شما یك جزئی است، یعنی كار شخصی و فردی است كه به شما و این زمان و این مكان مربوط است. ولی در واقع كلّیتی هم در اینجا هست، شما به این كار كلّیت می دهید. وقتی یك كار را انتخاب می كنید معنایش این است كه این كار به طور كلی برای همه مردم خوب است. به قول او معیار اخلاقی بودن یك فعل، اخلاق فرد (فاعل) است. پس اخلاق یك امر نسبی می شود زیرا از انتخاب فرد سرچشمه می گیرد. (حالا اینكه این حرف از ریشه حرف غلطی است، كاری ندارم) . معیار اخلاقی بودن در این نظریه، انتخاب فرد است. بدیهی است من یك چیز انتخاب می كنم و شما چیز دیگری انتخاب می كنید. پس، از نظر من كه این فعل را انتخاب كرده ام فعل اخلاقی این است و از نظر شما كه فعل دیگری را انتخاب كرده اید فعل اخلاقی چیز دیگری است. در زمان دیگر نیز فرق می كند.
ولی اگر از این نظریه بگذریم و سایر نظریاتی را كه قبلاً نقل كردیم در نظر بگیریم، می توانیم بگوییم كه اخلاق نسبی نیست. اخلاق به آن معنا كه ما تعریف كردیم مطلق است، ولی فعل اخلاقی مانعی ندارد كه بگوییم نسبی است.
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است