در
کتابخانه
بازدید : 887933تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
شناسه کتاب
Collapse <span class="HFormat">بخش اوّل: بحثهای ایرادشده در جمع دبیران تعلیمات دینی</span>بخش اوّل: بحثهای ایرادشده در جمع دبیران تعلیمات دینی
Expand پرورش عقل پرورش عقل
Expand تربیت عقلانی انسان تربیت عقلانی انسان
Expand پرورش استعدادهاپرورش استعدادها
Expand مسئله عادت مسئله عادت
Expand فعل اخلاقی (1) فعل اخلاقی (1)
Collapse فعل اخلاقی (2) فعل اخلاقی (2)
Expand فعل اخلاقی (3) فعل اخلاقی (3)
Expand بررسی نظریه نسبیّت اخلاق بررسی نظریه نسبیّت اخلاق
Expand حدیث علی علیه السلام و نظریه نسبیّت اخلاق حدیث علی علیه السلام و نظریه نسبیّت اخلاق
Expand پیوند عبادت با برنامه های تربیتی پیوند عبادت با برنامه های تربیتی
Expand كرامت نفس در قرآن و حدیث كرامت نفس در قرآن و حدیث
Expand ریشه الهامات اخلاقی ریشه الهامات اخلاقی
Expand توسعه «خودی» توسعه «خودی»
Expand <span class="HFormat">بخش دوّم: بحثهای انجمن اسلامی پزشكان</span>بخش دوّم: بحثهای انجمن اسلامی پزشكان
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
در اینجا به این مطلب می رسیم كه آیا اخلاق منهای دین می تواند وجود داشته باشد یا نه؟ اگر هم بتواند وجود داشته باشد، دین مؤیّد و نیرو و پشتوانه ای برای اخلاق می شود. بعضی ها حتی خود فرنگیها چنین نظر داده اند كه اخلاق منهای دین پایه ای ندارد. داستایوسكی نویسنده روسی می گوید: اگر خدا نباشد همه چیز مباح است.

مقصودش این است كه هیچ چیز دیگری كه بتواند واقعا مانع انسان از انجام اعمال ضد اخلاقی بشود نیست. او نظریه كانت و دیگران را در این زمینه قبول ندارد و منظورش از «اگر خدا نباشد» «اگر دین نباشد» است.
تجربه نشان داده آنجا كه دین از اخلاق جدا شده، اخلاق خیلی عقب مانده است. هیچ یك از مكاتب اخلاقی غیردینی در كار خود موفقیت نیافته اند. قدر
مجموعه آثار شهید مطهری . ج22، ص: 757
مسلّم این است كه دین لااقل به عنوان یك پشتوانه برای اخلاق بشر ضروری است.

این است كه داد و فریادشان در این زمینه بلند است- با تعبیرات مختلف- كه بشر هر اندازه از لحاظ صنعت و تمدن پیش رفته، از نظر اخلاق عقب مانده است، چرا؟ زیرا مكاتب اخلاقی وجود نداشته. مكاتب اخلاقی كه از قدیم بوده بیشتر مذهبی بوده و بس، و به هر نسبت كه دین و ایمان ضعیف گردیده عملاً دیده شده است كه اخلاق بشر پایین آمده. این است كه برای ایمان، لااقل به عنوان پشتوانه ای برای اخلاق- اگر نگوییم تنها ضامن اجرای آن- باید ارزش فوق العاده قائل باشیم.
مسئله دیگر مسئله نسبیت اخلاق است كه آیا اخلاق مطلق است یا نسبی؟ یعنی آیا ممكن است یك چیز برای بعضی افراد اخلاق باشد و برای افراد دیگر اخلاق نباشد، و یا در یك زمان اخلاق باشد و در زمان دیگر ضد اخلاق باشد؟ اگر این سخن را بگوییم، تقریبا امری مرادف با انكار اخلاق می شود، یعنی اخلاق امری متغیر و لغزان می گردد كه در هیچ جا حكم ثابتی ندارد. عده ای معتقدند كه اخلاق، نسبی است و مخصوصا تحولات اقتصادی، اخلاق را دائما عوض كرده و می كند؛ اخلاق دوره شكار و دوره صیّادی غیر از اخلاق دوره كشاورزی بوده است و اخلاق دوره كشاورزی غیر از اخلاق دوره ماشینی است، و به همین جهت به این مسئله متمسّك می شوند كه بسیاری از امور مثلاً امور مربوط به زن و مرد و مسائل مربوط به عفت و حیا و غیره، اخلاق دوره كشاورزی بوده و دوره صنعتی اخلاق دیگری را ایجاب می كند، و به این جمله منسوب به حضرت امیر نیز استناد می كنند كه: لاتُؤَدِّبوا اَوْلادَكُمْ بِاَخْلاقِكُمْ لاَِنَّهُمْ خُلِقوا لِزَمانٍ غَیْرِ زَمانِكُمْ.
اگر معنای این جمله این باشد كه بچه هایتان را به اخلاق خودتان تربیت نكنید چون آنها متعلق به زمانی غیر از زمان شما هستند، و این حرف را با این كلّیت قبول كنیم، دیگر سنگ روی سنگ بند نمی شود.
مسئله دیگری كه با نسبیت اخلاق بستگی دارد تربیت است، زیرا اگر اخلاق نسبی باشد نمی توانیم اصول ثابت و یكنواخت برای تربیت پیشنهاد كنیم.
مجموعه آثار شهید مطهری . ج22، ص: 758
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است