در
کتابخانه
بازدید : 888368تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
شناسه کتاب
Collapse <span class="HFormat">بخش اوّل: بحثهای ایرادشده در جمع دبیران تعلیمات دینی</span>بخش اوّل: بحثهای ایرادشده در جمع دبیران تعلیمات دینی
Expand پرورش عقل پرورش عقل
Expand تربیت عقلانی انسان تربیت عقلانی انسان
Expand پرورش استعدادهاپرورش استعدادها
Expand مسئله عادت مسئله عادت
Expand فعل اخلاقی (1) فعل اخلاقی (1)
Collapse فعل اخلاقی (2) فعل اخلاقی (2)
Expand فعل اخلاقی (3) فعل اخلاقی (3)
Expand بررسی نظریه نسبیّت اخلاق بررسی نظریه نسبیّت اخلاق
Expand حدیث علی علیه السلام و نظریه نسبیّت اخلاق حدیث علی علیه السلام و نظریه نسبیّت اخلاق
Expand پیوند عبادت با برنامه های تربیتی پیوند عبادت با برنامه های تربیتی
Expand كرامت نفس در قرآن و حدیث كرامت نفس در قرآن و حدیث
Expand ریشه الهامات اخلاقی ریشه الهامات اخلاقی
Expand توسعه «خودی» توسعه «خودی»
Expand <span class="HFormat">بخش دوّم: بحثهای انجمن اسلامی پزشكان</span>بخش دوّم: بحثهای انجمن اسلامی پزشكان
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
نظریه دیگری هست كه نظریه غالب مادّیون است و راسل هم از آن دفاع می كند و آن نظریه عقل فردی یا عقل دوراندیش است. ویل دورانت در كتاب لذات فلسفه از
مجموعه آثار شهید مطهری . ج22، ص: 753
آن تعبیر به غریزه هوشیاری می كند. امثال راسل می گویند وجدان اخلاقی و محبت نوع و نوع دوستی و امثال این حرفها به درد نمی خورد؛ اخلاق از این ناشی می شود كه انسان فكر دوراندیش داشته باشد. وقتی انسان دوراندیش بود، حساب می كند كه مصلحت او در این است كه رعایت نوع را بكند. راسل می گوید: مثلاً من گاو همسایه را هرگز نمی دزدم زیرا می دانم كه اگر من گاو او را بدزدم، آن همسایه یا دیگری گاو مرا می دزدد. یا مصلحت من در این است كه دروغ نگویم، چون اگر دروغ بگویم دیگران هم دروغ می گویند و آن قدر كه من از دروغ گفتن منفعت می برم چند برابر آن از دروغ شنیدن ضرر می برم، پس دروغ نمی گویم و خلاصه هیچ كار بدی نمی كنم، چون می دانم اگر كار بدی مرتكب شوم عكس العملش چند برابر به خودم برمی گردد. پس با هم توافق می كنیم كه به هم راست بگوییم چرا كه اگر من به شما دروغ بگویم و شما به من، هر دو متضرر می شویم. وقتی كه می خواهیم شركتی براساس منافع خود تشكیل دهیم، قهرا كاری می كنیم كه منافع همه تأمین شود. اشتراك منافع، اخلاق را ایجاب می كند. پس اخلاق ناشی از هوشیاری است.
آقای مزیّنی می گفتند: اوایلی بود كه ما در اداره استخدام شده بودیم. ماه رمضان بود. صبح كه به اداره رفتیم، یكی از همكارانم گفت: من اخلاق بدی دارم، وقتی روزه می گیرم خیلی عصبانی می شوم و حال خودم را نمی فهمم، ممكن است حرفی بزنم كه شما ناراحت شوید. خلاصه چون روزه هستم و حالم این طور است ببخشید. من دیدم بد شرطی می كند، گفتم: اتفاقا اخلاق من هم همین طور است و تازه من بدتر هستم، طوری عصبانی می شوم كه بی اختیار بلند می شوم و می زنم به كلّه كسی. فكری كرد و گفت: پس هردو مواظب باشیم و از این كارها نكنیم.
حرف راسل هم این است كه می گوید آدم فكر می كند و می بیند كه اگر بخواهد با دیگری بداخلاقی كند او هم بداخلاقی می كند. در نتیجه بهتر آن می بیند كه بداخلاقی نكند. در این نظریه، اخلاق از آن مفهومِ قداست افتاده، آن قداستی كه انسان فلان كار را انجام می دهد روی احساسات نوع دوستانه نه خودپرستانه.

می گوید فعل اخلاقی روی احساسات خودپرستانه است. این اولین عیب این نظریه است. ولی ممكن است بگویند حقیقت را باید گفت، انسان نباید روی خیال حرف بزند.
مجموعه آثار شهید مطهری . ج22، ص: 754
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است