مجله ی زن روز، شماره ی 74، صفحه ی 66، مقاله ی زن جنس برتر:
برای مقایسه ی هوش زن و مرد تحقیقات اساتیدی همچون
پروفسور «اناستاسی» و «جان فولی» اساتید دانشگاه
«فوردهام» كه نظریات خویش را در كتابی تحت عنوان
«روان شناسی متغیر» تشریح كرده اند مهمترین سند است.
مؤلفین كتاب مزبور ضمن تحقیقات و كشفیات خود فصل
بسیار محققانه ای را اختصاص به فعل و انفعالات هوش زن و
مرد داده اند. در این فصل آمار و ارقام زیر گویای بسیاری از
حقایق است:
به جز در موارد آزمایشهای مربوط به حساب، ریاضی،
مكانیك، زنان در آزمایشهای مربوط به هوش به طور
حیرت انگیزی نمراتی بیش از مردان آورده اند.
در سنین دو، سه و چهار سالگی به طور متوسط نمرات سؤال
هوشی زنان بر مردان افزونی دارد.
از وقتی كه دختر و پسر قادر به رفتن مدرسه اند تا روزی كه به
مرحله ی بلوغ می رسند، دختران در آزمایشهای هوش نمرات
زیادتری به دست می آورند.
در آزمایشهای هوشی كه در جنگ اول جهانی برای پرستاران
زن و مرد ارتش آمریكا معین شده بود، زنان به طور
حیرت انگیزی بر مردان پیشی گرفته اند (لابد در موضوعات
مربوط به پرستاری) .
جلد یازدهم . ج11، ص: 501
از دوران بچگی تا مرحله ی رشد و بلوغ، برتری قدرت بلاغت و
فصاحت زنان ممتاز و مشخص است.
دختران در بیشتر آزمایشهایی كه مربوط به حافظه است بر
پسران برتری دارند، مخصوصاً برتری آنان بر پسران از لحاظ
چهره ها و تصاویر آشكار است.
در آزمایشهایی كه در ارتش آمریكا به عمل می آید، مردان در
سه آزمایش از زنان جلوترند: حساب استدلالی، تكمیل اعداد
ناقص و اطلاعات عمومی.
دختران در حسابگری با ماشین حساب بر پسران برتری دارند
ولی در حل مسائل حساب و حساب استدلالی به پای آنان
نمی رسند.
نویسنده ی كتاب «زن جنس برتر» پس از نقل اینها می خواهد
بگوید برتری مردان در قسمتهایی كه ذكر شد مربوط به عوامل
فرهنگی و اجتماعی است نه طبیعت.
نویسنده پس از آنكه رشد سریع زن را بیان می كند- كه در
ورقه ای تحت عنوان تفاوتهای زن و مرد- رشد سریع زن بیان كردیم- و
می گوید: رشد فكری زن هم به همین نسبت زودتر پیش می رود، به
طور غلط استنتاج می كند كه توقف بعدی زن به علت شرایط محیط و
اجتماع است. ولی بعد ناآگاهانه اعتراف می كند:
در سن بزرگی و بالای بلوغ در حالی كه پسران برای كسب
معاش به تجربیات و مطالعات خود در عرصه ی جامعه ادامه
می دهند، زن بیشتر بنا به امر غریزه و طبیعت به ازدواج كردن و
مادر شدن توجه دارد و خط سیر مشكلات و راه و مسیر زندگی
آنها از همین نقطه مجزا می شود. به عبارت دیگر می توان گفت
در حالی كه مرد به درك تجارب و اطلاعاتی به منظور تمتع
مالی بیشتر و پیشرفت در جامعه ادامه می دهد كه با آزمایشهای
جلد یازدهم . ج11، ص: 502
هوش قابل اندازه گیری است، زن به سوی امور و علایق
داخلی تری می گراید كه با این قبیل آزمایشها نمی توان آن را
اندازه گرفت.
هوش زن در
مسائل
خانوادگیلیاقت در تأمین رفاه خانواده، كوشش برای
تربیت بچه، تلاش برای آسایش شوهر و فرزند، در كادر
آزمایشهای هوش هرگز نمی گنجد ولی البته حل چند فرمول
شیمی و انجام كار فیزیكی در عرصه ی هوش آزمایی قابل
سنجش است. باید گفت كه هنگام ازدواج و پس از آن، زن
هوش و حواس خود را صرف اموری می كند كه خواه ناخواه
تحولی را در خصوصیات لازمه برای آزمایشهای هوش فراهم
می آورد، در حالی كه شوهر او بر عكس به كسب تجارب ادامه
می دهد كه مایه ی پرورش و تكامل و توسعه ی خصوصیات مزبور
است.
این سخن بسیار حكیمانه است، هم علت فاعلی و هم علت
غایی تفاوت هوش زن و مرد را نشان می دهد و هم نشان می دهد كه
بر خلاف نظر خود نویسنده، اینها مربوط به طبیعت است نه عوامل
فرهنگی و اجتماعی و تربیتی، و هم سخن ویل دورانت را- كه در
صفحه ی 486 ورقه های تفاوتهای زن و مرد نقل كردیم- كه گفت: زن
خادم نوع است و مرد خادم شخص، تأیید می كند.