در
کتابخانه
بازدید : 982241تاریخ درج : 1391/03/27
Skip Navigation Links.
شناسه کتاب
جلد یازدهم
مقدمه
Expand انقلاب حقیقیانقلاب حقیقی
Collapse فطرتفطرت
Expand فلسفه اخلاقفلسفه اخلاق
Expand عرفانعرفان
Expand عشقعشق
Expand زنزن
Expand <span class="HFormat">فهرست ها</span>فهرست ها
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
آنچه در جلسه ی پیش گفته شد:
الف. مفهوم فَطَرَ مساوی است با آفرینش، با تفاوتهایی.
ب. وزن فطرت در مصادر دلالت بر نوعیت می كند.
ج. فطرت انسان یعنی نوع خاصی از آفرینش كه مخصوص انسان است و در غیر انسان وجود ندارد.
د. هر موجودی به حسب اصل خلقت اقتضائات و بالتبع آثار مخصوص دارد.
هـ. كلمه ی طبیعت در مورد غیر انسان به كار برده می شود، مثلاً طبیعت آهن. . .
فطرت «به معنی»
ویژگیهای انسان
و. انسان به حكم اینكه راقی ترین موجودات است، ویژگیها و استعدادهایی در او هست كه در غیر انسان نیست. فطریات انسان یعنی استعدادهای ویژه ی انسان كه جزء آفرینش انسان است.
ز. یكی از فطریات انسان فطریات عقلانی است. انسان با استعداد تفكر علمی آفریده شده است. یكی دیگر فطرت اخلاقی
جلد یازدهم . ج11، ص: 88
است، مسئله ی طرفداری عدالت. . .
ح. اگر مسئله ی اقتضائات خاص به میان آید، مسئله ی سرشت به میان می آید و اگر مسئله ی سرشت به میان آید بر ضد آزادی است، زیرا اگر انسان با یك سلسله خصلتها آفریده شده باشد اجباراً باید از همانها پیروی كند پس آزادی و اختیار معنی ندارد. انسان آزاد یعنی در هر لحظه هرچه را بخواهد انتخاب می كند نه آنچه سرشت تحمیل می كند. [این مطلب را] از آن جهت طرح كردم كه اگزیستانسیالیسم مدعی است مسئله ی سرشت ضد آزادی است.
جواب این است كه سرشت بر ضد آزادی نیست. سرشت عقل و اراده مؤید و مبنای آزادی است. طبیعتهای بی جان نه به خاطر سرشت مجبورند- كه اگر سرشت هم نمی داشتند مجبور بودند- بلكه از آن جهت آزاد نیستند كه فاقد عقل و اراده اند.
ط. بوده اند كسانی كه سرشت انسان و طبیعت انسان را مانند سرشت جمادات و نباتات دانسته اند كه اقتضای یكنواختی دارد.
ی. انسان از لحاظ جسم، بالفعل آفریده شده و كمتر قابل تغییر است و از نظر روانی بالقوه آفریده شده است و در این جهان تحت تأثیر عوامل محیطی، تاریخی، اختیاری [و از روی اختیار] باید خود را بسازد. ای انسان تو از نظر جسمی آن طور هستی كه آفریده شده ای اما از نظر روانی تو آن طوری كه بخواهی باشی. گر در طلب گوهر كانی كانی. . . ، ای برادر تو همه اندیشه ای. . . پس ای انسان تو باید ببینی چه می اندیشی و دیگر اینكه چه می خواهی، زیرا تو آن چیزی كه می اندیشی و آن چیزی هستی كه می خواهی. آیه ی قرآن (اول سوره ی دهر)
یا. آیا اسلام طرفدار پرورش استعدادهاست یا نه؟ آیا اسلام طرفدار پرورش جسم است یا نه؟ معنی پرورش جسم كه غیر از تن پروری است.
جلد یازدهم . ج11، ص: 89
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است