حقیقت توبه رجوع از سراشیبی به سربالایی است و به همین
دلیل، سخت و دشوار است. حقیقت توبه انقطاع و بریدن از غیرحق و
پیوند جدید و تجدید عهد با پروردگار است كه:
ما درِ خلوت به روی غیر ببستیم
از همه باز آمدیم و با تو نشستیم
آنچه نه پیوند یار بود بریدیم
وانچه نه پیمان دوست بود شكستیم
حقیقت توبه یك نوع انقلاب و قیام علیه مفاسد داخلی در
كشور بدن است. همان طوری كه در اجتماع گاهی كه مفاسد زیاد
می شود، از طرف عناصری كه به تنگ آمده اند و راضی به آن مفاسد
نیستند قیام و انقلابی می شود و زمام قدرت و حكومت به دست گرفته
می شود و مجرمین به زندان می افتند و مستضعفین روی كار می آیند،
زبانهایی بسته و زبانها و قلمهایی آزاد می شوند،
یوم تبدّل الارض
غیر الارضمی شود، در توبه نیز عیناً چنین است.
حقیقت توبه تطهیر است:
ان اللّه یحب التوابین و یحب المتطهرین.
حقیقت توبه اصلاح است:
الاّ الذین تابوا و اصلحوا. حقیقت توبه همان
است كه در ورقه های تحت عنوان منشأ نفسانی و روحی توبه بیان
جلد یازدهم . ج11، ص: 46
شده، مراجعه شود.
این قیام و انقلاب، دلیل بر وجود عناصری صالح و لایق است.
كسی هم موفق به توبه می شود كه تمام وجودش فاسد و مرده نباشد،
وجدانی و عقلی در یك گوشه زنده بوده باشند.
چطور می شود از نظر روحی كه انسان از تمادی در گناه خسته
می شود و توبه می كند؟ این خود یك مسئله ای است كه فعلاً نمی توان
در اینجا بحث كرد
[1]. در قرآن چند مورد بعد از توبه كلمه ی «اصلاح»
آمده، مثل آیه ی 38 و 39 از سوره ی مائده:
و السارق و السارقة فاقطعوا أیدیهما جزاء بما كسبا نكالاً من اللّه
و اللّه عزیز حكیم. فمن تاب من بعد ظلمه و أصلح فان اللّه یتوب
علیه. پس آدمی باید مصلح و خودخور باشد. از اینجا معلوم می شود
كه ظهور مصلحین اجتماعی به منزله ی توبه ی اجتماع است.
و همچنین است آیه ی 159 و 160 سوره ی بقره:
ان الذین یكتمون ما انزلنا من البینات و الهدی من بعد ما بیناه
للناس فی الكتاب اولئك یلعنهم اللّه و یلعنهم اللاعنون. الاّ الذین
تابوا و اصلحوا و بینوا فاولئك اتوب علیهم و انا التواب الرحیم. و همچنین آیه ی 89 از سوره ی آل عمران:
الاّ الذین تابوا من بعد ذلك و اصلحوا فان اللّه غفور رحیم. ایضاً سوره ی احقاف، آیه ی 15:
جلد یازدهم . ج11، ص: 47
و وصینا الانسان بوالدیه احساناً. . . و اصلح لی فی ذریتی انی
تبت الیك و انی من المسلمین. به اضافه ی اینكه این آیه توبه را اصلاح نسل آتیه نیز می شمارد.
شاید تعبیر «اصلاح» به این عنایت است كه تنها ندامت و
پشیمانی و عزم كافی نیست، باید خرابیهای گذشته و شكستهای
گذشته را جبران كرد؛ خرابیها ترمیم و شكستها جبران و كمبودها
تتمیم گردد، و شاید از آن جهت است كه توبه قیام و انقلاب است ولی
قیام اصلاحی.
از نكات باب توبه این است كه گناه اجتماعی از قبیل ریختن
آبروی فرد در اجتماع، اصلاحش به این است كه حفظ حیثیت و
اعاده ی حیثیت در اجتماع بشود و الاّ پشیمانی بین العبد و بین اللّه یا
اعتذار مخفیانه جبران كننده ی اثر آن گناه نیست؛ یعنی نوع توبه متناسب
است با نوع گناه، باید جبران كننده و محو كننده ی اثر خاص گناه باشد
[2].
[1] . در ورقه ی تحت عنوان منشأ نفسانی و روحی توبه ذكر شده.
[2] . رجوع شود به ورقه ی گناه- توبه و عذر از گناه اجتماعی باید علنی باشد.