در
کتابخانه
بازدید : 52799تاریخ درج : 1391/03/21
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
خاورشناسان نیز كه با دیده ی انتقاد به تاریخ اسلامی می نگرند كوچكترین نشانه ای بر سابقه ی خواندن و نوشتن رسول اكرم نیافته، اعتراف كرده اند كه او مردی درس ناخوانده بود و از میان ملّتی درس ناخوانده برخاست. كارلایل در كتاب معروف الابطال می گوید:

«یك چیز را نباید فراموش كنیم و آن اینكه محمّد هیچ درسی از هیچ استادی نیاموخته است؛ صنعت خط تازه در میان مردم عرب پیدا شده بود.

به عقیده ی من حقیقت این است كه محمّد با خط و خواندن آشنا نبود، جز زندگی صحرا چیزی نیاموخته بود» .

ویل دورانت در تاریخ تمدّن می گوید:

«ظاهرا هیچ كس در این فكر نبود كه وی (رسول اكرم) را نوشتن و خواندن آموزد.

در آن موقع هنر نوشتن و خواندن به نظر عربان اهمّیّتی نداشت؛ به همین جهت در قبیله ی قریش بیش از هفده تن خواندن و نوشتن نمی دانستند. معلوم نیست كه محمّد شخصا چیزی نوشته باشد. از پس پیمبری كاتب مخصوص داشت. مع ذلك معروف ترین و بلیغ ترین كتاب زبان عربی به زبان وی جاری شد و دقایق امور را بهتر از مردم تعلیم داده شناخت. » [1]
جان دیون پورت در كتاب عذر تقصیر به پیشگاه محمّد و قرآن می گوید:

«درباره ی تحصیل و آموزش، آنطوری كه در جهان معمول است، همه معتقدند كه محمّد تحصیل نكرده و جز آنچه در میان قبیله اش رایج و معمول بوده چیزی نیاموخته است. » [2]
3
مجموعه آثار شهید مطهری . ج3، ص: 207
كونستان ورژیل گیورگیو در كتاب محمّد پیغمبری كه از نو باید شناخت می گوید:

«با اینكه امّی بود، در اوّلین آیات كه بر وی نازل شده صحبت از قلم و علم، یعنی نوشتن و نویسانیدن و فرا گرفتن و تعلیم دادن است. در هیچ یك از ادیان بزرگ این اندازه برای معرفت قائل به اهمّیّت نشده اند و هیچ دینی را نمی توان یافت كه در مبدأ آن، علم و معرفت این قدر ارزش و اهمّیّت داشته باشد. اگر محمّد یك دانشمند بود، نزول این آیات در غار (حرا) تولید حیرت نمی كرد، چون دانشمند قدر علم را می داند، ولی او سواد نداشت و نزد هیچ آموزگاری درس نخوانده بود. من به مسلمانها تهنیت می گویم كه در مبدأ دین آنها كسب معرفت این قدر با اهمّیّت تلقّی شده. » [3]
گوستاولوبون در كتاب معروف خود تمدّن اسلام و عرب می گوید:

«این طور معروف است كه پیغمبر امّی بوده است، و آن مقرون به قیاس هم هست، زیرا اوّلاً اگر از اهل علم بود ارتباط مطالب و فقرات قرآن به هم بهتر می شد؛ بعلاوه آن هم قرین قیاس است كه اگر پیغمبر امّی نبود نمی توانست مذهب جدیدی شایع و منتشر سازد، برای اینكه شخص امّی به احتیاجات اشخاص جاهل بیشتر آشناست و بهتر می تواند آنها را به راه راست بیاورد. به هر حال، پیغمبر امّی باشد یا غیر امّی، جای هیچ تردیدی نیست كه او آخرین درجه ی عقل و فراست و هوش را دارا بوده است. » [4]
گوستاولوبون به علّت آشنا نبودن با مفاهیم قرآنی، و هم به خاطر افكار مادّی كه داشته است سخن یاوه ای درباره ی ارتباط آیات قرآن و درباره ی عاجز بودن عالم از درك احتیاجات جاهل می بافد و به قرآن و پیغمبر اهانت می كند؛ در عین حال اعتراف دارد كه هیچ گونه سندی و نشانه ای بر سابقه ی آشنایی پیغمبر اسلام با خواندن و نوشتن وجود ندارد.

غرض از نقل سخن اینان استشهاد به سخنشان نیست. برای اظهار نظر در تاریخ اسلام و مشرق، خود مسلمانان و مشرق زمینی ها شایسته ترند. نقل سخن اینان برای
مجموعه آثار شهید مطهری . ج3، ص: 208
این است كه كسانی كه خود شخصاً مطالعه ای ندارند بدانند كه اگر كوچكترین نشانه ای در این زمینه وجود می داشت از نظر مورّخان كنجكاو و منتقد غیر مسلمان پنهان نمی ماند.

رسول اكرم در خلال سفری كه همراه ابو طالب به شام رفت، ضمن استراحت در یكی از منازل بین راه، برخورد كوتاهی با یك راهب به نام «بحیرا» [5] داشته است. این برخورد، توجّه خاورشناسان را جلب كرده است كه آیا پیغمبر اسلام از همین برخورد كوتاه چیزی آموخته است؟ وقتی كه چنین حادثه ی كوچكی توجّه مخالفان را در قدیم و جدید برانگیزد، به طریق اولی اگر كوچكترین سندی برای سابقه ی آشنایی رسول اكرم با خواندن و نوشتن وجود می داشت، از نظر آنان مخفی نمی ماند و در زیر ذرّه بینهای قوی این گروه چندین بار بزرگتر نمایش داده می شد.

برای اینكه مطلب روشن شود لازم است در دو قسمت بحث شود:

1. دوره ی قبل از رسالت.

2. دوره ی رسالت.

در دوره ی رسالت نیز از دو نظر باید مطلب مورد مطالعه قرار گیرد:

1. نوشتن.

2. خواندن.

بعداً خواهیم گفت آنچه قطعی و مسلّم است و مورد اتّفاق علمای مسلمین و غیر آنهاست این است كه ایشان قبل از رسالت كوچكترین آشنایی با خواندن و نوشتن نداشته اند. امّا دوره ی رسالت آن اندازه قطعی نیست. در دوره ی رسالت نیز آنچه مسلّم تر است ننوشتن ایشان است، ولی نخواندنشان آن اندازه مسلّم نیست. از برخی روایات شیعه ظاهر می شود كه ایشان در دوره ی رسالت می خوانده اند ولی نمی نوشته اند، هر چند روایات شیعه نیز در این جهت وحدت و تطابق ندارند. آنچه از مجموع قرائن و دلائل استفاده می شود این است كه در دوره ی رسالت نیز نه خوانده اند و نه نوشته اند.

مجموعه آثار شهید مطهری . ج3، ص: 209
برای اینكه دوره ی ما قبل رسالت را رسیدگی كنیم لازم است درباره ی وضع عمومی عربستان در آن عصر از لحاظ خواندن و نوشتن بحث كنیم.

از تواریخ چنین استفاده می شود كه مقارن ظهور اسلام، افرادی در آن محیط كه خواندن و نوشتن می دانسته اند بسیار معدود بوده اند.


[1] . ترجمه ی فارسی، ج /11ص 14.
[2] . چاپ سوّم، ص 17 و 18.
[3] . چاپ اوّل، ص 45.
[4] . چاپ چهارم، ص 20.
[5] . پرفسور ماسینیون، اسلام شناس و خاورشناس معروف، در كتاب سلمان پاك در اصل وجود چنین شخصی، تا چه رسد به برخورد پیغمبر با او، تشكیك می كند و او را شخصیّت افسانه ای تلقّی می نماید، می گوید: «بحیرا سرجیوس و تمیم داری و دیگران كه روات در پیرامون پیغمبر جمع كرده اند اشباحی مشكوك و نایافتنی اند» .
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است