.
(مسجد صاحب الزمان، دهه ی آخر جمادی الاولی 95 مطابق 12- 21 خرداد54):
الف. جهان فی حد نفسه آیا قائم بالذات است یا قائم بالغیر؟ آیا
به یك اعتبار ذات است یا فعل (اگرچه منافاتی بین ایندو نیست)
یعنی آیا جهان یك واحد كار است؟ شخصی پرسید: خدا در كجای
جلد دوم . ج2، ص: 386
جهان است (در نظام بسته ی علّی و معلولی) ؟ گفتم: این سؤال غلط
است. اگر خدا در جایی از جهان و به عنوان یك حلقه از حلقات علّی
و معلولی باشد خدا نیست، بلكه باید پرسید: جهان در كجای
خداست؟ گفت: بسیار خوب، جهان در كجای خداست؟ گفتم: جهان
در مرتبه ی فعل خدا [است. ] صحیح نیست گفته شود كه شما در كجای
فعلتان هستید، بلكه [باید] گفت: فعل شما در كجای شماست؟ كه
البته در مرتبه ی متأخر از ذات شماست.
ب. آیا اجزای جهان هر كدام هدف و غایت دارند و حركتها و
تلاشهای هر چیزی برای رسیدن به غایتی است؟ و به عبارت دیگر:
آیا اجزای جهان هدایت شده هستند؟ جواب از نظرجهان بینی الهی
این است كه بلی. این مطلب نیز مربوط است به جهان فی حد نفسه و
می توان گفت كه دومی مربوط است به رابطه ی اجزای جهان با
آینده های خود.
ج. آیا اجزای جهان با یكدیگر پیوند و اتصال و ارتباط دارند و
مجموعاً یك واحد را تشكیل می دهند یا نه؟ در اینجا سه نظریه
است: نظریه ی ذیمقراطیسی ها و مادیین قدیم كه عالم از ذراتی
غیرمرتبط و پراكنده و دارای حركاتی غیرمنظم تشكیل شده،
ارتباطها همه عَرَضی و ثانوی و تصادفی است، هر ذره برای خود
تنهاست. نظریه ی دوم نظریه ی ارتباط مكانیكی و ماشینی عالم است كه
برخی الهیون مانند دكارت و اخیراً برخی مادیون به آن قائلند. بدیهی
است كه ماشین بودن و ماشین شدن عالم یا باید مبتنی بر اصل
وحدت و خودیاری باشد و یا بر اصل قبول قوّه ای مسلط بر ماده كه
اجزای جهان را به یكدیگر قهراً و قسراً مرتبط ساخته است، مثل
اجزای یك ماشین. نظریه ی سوم این است كه ارتباط اجزای عالم از
سنخ ارتباط اعضای یك پیكر زنده است كه روح واحد بر همه مسلط
است و هماهنگی بیشتری حكمفرماست. (رجوع شود به بحث
«وحدة اله العالم» در اسفار و به بحث اتصال تدبیر در كتب حدیث و
به اصل تأثیر متقابل در كتب مادیین جدید. ) جهان بینی الهی نوع سوم
جلد دوم . ج2، ص: 387
را ایجاب می كند.
د. عناصر مشكّله و دخیله در بافت جهان برحسب دید الهی
مجموعه ای است از عناصر مادی و عناصر غیرمادی (روحی،
ملائكه) و همچنین قوانین حاكم بر جهان برحسب نظر مادی صرفاً
مادی و ماشینی و تابع قواعد فیزیكی است و برحسب جهان بینی الهی
یك سلسله قوانین دیگر نیز حاكم است كه ناشی از دخالت آن
عناصر دیگر است. مثال خوبی كه در این زمینه هست مثال تأثیر
عوامل مادی و عوامل روحی در مسائل پزشكی است؛ معالجات
روحی نسبت به امراض مادی مسأله ی جالبی است. (رجوع شود به
بحث مربوط در باب علت و معلول اسفار و به الهیات اسفار، بحث دعا
و به كتاب تداوی روحی كاظم زاده. ) توجیه استجابت دعا و معجزات
از این راه است.
هـ. پیوند اجزای جهان با آفریننده شان تكویناً كه تسبیح و
عبودیت است (
یسبّح للّه ما فی السموات و ما فی الارض) و رابطه ی خاص
انسان تشریعاً.
و. رابطه ی جهان با انسان از لحاظ راهی كه در زندگی انتخاب
می كند كه آیا جهان حامی و طرفدار اهل حق است و یا بی تفاوت
است آنچنان كه ویل دورانت در درسهای تاریخ می گوید؟
ز. رابطه ی اجزای عالم با گذشته است، خصوصاً رابطه ی انسان با
عوامل گذشته كه آیا جبر و تبعیت قهری است یا اختیار و آزادی نیز
هست. ما معتقدیم كه اختیار به معنی واقعی و آزادی واقعی مستلزم
قیام در برابر عوامل جبری مادی است. در اینجا سه مكتب است:
مكتب جبر مادی (ماركسیسم) ، مكتب اختیار مادی
(اگزیستانسیالیسم) و مكتب اختیار الهی. و معتقدیم بنا [بر] مادیت
جز جبر مطلق حكمفرما نیست و اگزیستانسیالیسم بیش از
ماركسیسم اشتباه می كند.
ح. ارزیابی خصوص انسان در جهان از چند جهت:
1. كرامت و شرافت ذاتی و تكیه بر شعار «انسان باش و
جلد دوم . ج2، ص: 388
كرامت ذات خود را دریاب» ، ضمناً بحث درباره ی
خودخواهی و غیرخواهی و عاطفه ی انسانی و اینكه تنها مكتبی
كه از اصول مادی منحرف نشده نیچه است كه اخلاقش اخلاق
برتری طلبی است، و اینكه همه ی مكاتب از نوعی ارجاع انسان
به شرافت و كرامت ذاتی اش چاره ای ندارند.
2. خلیفة اللهی و رسالت عمران زمین و اصطفاء در مورد
انسان و تشبیه به كدخدایی كه به زور مقام خود را تصاحب
كرده است یا آن كه به او اعتماد شده و امانتدار تلقی شده
است. به هر حال جهان باید به دست او (نه به دست ماشین)
سامان یابد.
3. مسأله ی فطرت حق و عدالت انسان و نقش او در آینده ی جهان
و اینكه برقراری حق و عدالت به دست انسان خواهد شد، نه
مولود جبر ماشین.
4. برتری بر ملائكه و پست تری از چهارپایان
5. اصالت غرائز اخلاقی، علمی، دینی، زیبایی در انسان و
بالأخره مسأله ی فطرت و سرشت و بحث با اگزیستانسیالیسم
6. توأم بودن نیازهای مادی و معنوی در انسان و اتصال دنیا و
آخرت