در
کتابخانه
بازدید : 542770تاریخ درج : 1391/03/27
Skip Navigation Links.
شناسه کتاب
جلد هشتم
مقدمه
Expand مشخصات اسلاممشخصات اسلام
Expand توحیدتوحید
Collapse قرآنقرآن
Expand نبوتنبوت
Expand فهرست هافهرست ها
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
1. در جلسه ی پیش گفتیم كه قرآن دارای دو بیان و دو زبان است.

با یك زبان با عقل بشر سخن می گوید و آن را تغذیه می نماید؛ با زبان دیگر با روح، با دل. با یك زبانش همزبان عقل است و آشنای با عقل و اندیشه است [و با زبان دیگر همزبان دل و آشنای با دل. ] به عبارت دیگر یك زبانش را عقل می فهمد و زبان دیگرش را دل. و گفتیم اساساً علت این است كه انسان موجود دو زبانی است و با دو زبان چیز می فهمد و درك می كند. آنچه با زبان عقل درك می كند با زبان سر بیان می كند و آنچه با زبان دل می فهمد سراسر وجود انسان آن را بیان می كند و گاهی رنگ رخسار، ضربان قلب، ریزش اشك، زمزمه ی زبان بهتر از حرف و سخن بیان كننده ی زبان دل است. .

ایندو در منطق قرآن نباید از یكدیگر تفكیك شوند؛ اگر تفكیك شوند، انسان تجزیه شده است. انسان تجزیه شده، انسان نیست.

جامعه ی انسان نیز اگر ایندو از یكدیگر تفكیك شوند جامعه ی انسانی نیست. .

دنیای دل یعنی چه؟ یعنی آن دنیایی كه به قول اینشتاین (ورقه های
عبادت

) و به قول ویلیام جیمز (ایضاً ورقه های
عبادت

) و به قول اقبال (ایضاً ورقه های
عبادت

) و به قول مولوی (ایضاً ورقه های
عبادت

) انسان از خودِ محدود مانند مرغی كه از زندان قفس آزاد شود، بیرون می رود و خود را با منبع هستی یكی و یا نزدیك می بیند. پس اشتباه نشود كه هر حالی و هر نشئه ای و هر از خود بیخودی ای دنیای دل نیست، و الاّ نشئه ی تریاك و هروئین و موسیقیهای شهوت انگیز هم نشئه است. بعضی متصوفه برای اینكه تقلید اهل دل را در بیاورند، حالت مصنوعی به وسیله ی حشیش ایجاد می كنند ولی حالت انسان بما هو انسان نیست. این یك كیف و یك نشئه ی خاص بدنی و عصبی است. .

در اینجا مطلبی كه لازم است بحث شود این است كه قرآن
جلد هشتم . ج8، ص: 365
درباره ی این دو چیزی كه خود، هم زبان این است و هم زبان آن، یعنی عقل و دل، چه منطق و بیانی دارد. درباره ی عقل چه گفته است و درباره ی دل چه گفته است؟ .

اما درباره ی عقل؛ در بحثهای «احتجاجات قرآن» گفتیم كه قرآن عقل را به عنوان یك سند و یك حجت می پذیرد، به عقل به چشم یك مزاحم نظر نمی افكند [1]. .

اما درباره ی دل؛ یك سؤال همیشه درباره ی قرآن می شود كه چرا قرآن فهم را و احیاناً تدبر را به دل نسبت می دهد، در عین اینكه به عقل هم نسبت داده است؟ آیا مركز عقل را دل می داند؟ از طرفی می گوید: فانها لاتعمی الابصار ولكن تعمی القلوب التی فی الصدور، و یا می گوید: لهم قلوب لایفقهون بها، از طرف دیگر: و یجعل الرجس علی الذین لایعقلون. . . .

این گونه می توان جواب داد كه دو مطلب است: یكی فهم عقل و یكی فهم دل، زیرا گفتیم انسان دو زبان دارد و قرآن نیز دو زبانه است. .
[1] رجوع شود به جزوه یاحتجاجات قرآن.
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است