در
کتابخانه
بازدید : 542683تاریخ درج : 1391/03/27
Skip Navigation Links.
شناسه کتاب
جلد هشتم
مقدمه
Expand مشخصات اسلاممشخصات اسلام
Expand توحیدتوحید
Collapse قرآنقرآن
Expand نبوتنبوت
Expand فهرست هافهرست ها
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
1. چرا قرآن تكیه بر این مطلب دارد كه: هدی للمتقین، لینذر من كان حیاً، هدی و بشری للمؤمنین، هدی و رحمة و بشری للمسلمین، یا
جلد هشتم . ج8، ص: 360
اینكه: ان هو الاّ ذكر للعالمیناست، و ما ارسلناك الاّ رحمة للعالمین. .

به نظر می رسد نكته ی بسیار اساسی در اینجا هست. با اینكه توجه قرآن [به ] گروهی و طبقه ای نیست، مخاطبْ صنف، طبقه، نژاد، ملت نیست ولی می خواهد بگوید قرآن در چه گروهی اثر می بخشد. از این جهت گروه دارد. اما گروهش آیا طبقه ی محرومان است؟ كارگران است یا سرمایه داران است؟ حاكمان یا محكومان؟ هیچ كدام از این حیث گروه قرآن نیستند. گروه قرآن، پاكان و صالحان اند. این نكته اصالت دعوت قرآن را از یك طرف و اصالت انسان را در جهت مافوق منافع و نژاد و خون و وجدان طبقاتی می رساند. در حقیقت، قرآن به نوعی وجدان انسانی مافوق طبقاتی و نژادی و صنفی قائل است و مخاطبش انسان است از آن نظر كه آلودگی ندارد و به صرافت و پاكی خود باقی است، مخاطبش فطرت انسان است. .

قرآن با ناسیونالیسم، با نازیسم و فاشیسم و با ماركسیسم این تفاوت را دارد كه طرف خطاب هركدام از اینها یا نژاد است و یا طبقه یا منطقه، برخلاف قرآن. .

2. قرآن بر روی راهی كه بدان می خواند تكیه دارد و در حقیقت تحدی می كند: ان هذا القر ان یهدی للتی هی اقوم. .

3. قرآن كتابی است برای تدبر و تفكر: لیدبروا ایاته، در عین حال كتاب تذكر و بیداری و آگاهی است. .

4. مقصود از اینكه: كتاب انزلناه الیك لتخرج الناس من الظلمات الی النور باذن ربهم الی صراط العزیز الحمید. . . چیست؟ این ظلمت و نور از چه نوع ظلمت و نوری است؟ منشأ این ظلمت آیا جهل است كه علم آن را مرتفع می سازد یا غفلت است كه تذكر آن را مرتفع می كند یا تاریكی ناشی از گناه است كه تنبه آن را مرتفع می سازد یا ظلم است (در مسائل اجتماعی) كه خود از ماده ی ظلمت است؟ پس اینكه می گوید قرآن برای اخراج از ظلمت به نور است، شامل همه ی انواع ظلمتهاست. .

5. قرآن خود را معجزه ی قاطع می داند.
جلد هشتم . ج8، ص: 361
6. یك مسئله ی مهم در موضوع قرآن این است كه قرآن، هم كتاب عقل است كه كارش تفكر و تدبر است و هم كتاب دل كه كارش عشق و خواستن و حركت است. مقصود این است: از طرفی كتابی است كه یك سلسله تعلیمات دارد و آن تعلیمات را مانند هر كتاب دیگر، انسان باید فرا گیرد. در اینجا زبان قرآن زبان تعلیم است و سر و كارش با اندیشه و تفكر است و اندیشه و تفكر در قرآن محترم و مقدس است. از این نظر سر و كارش با عقل است. ولی قرآن زبان دیگری غیر از زبان تعلیم دارد كه آن زبان نیرومندتر است و رساتر است و سر و كارش با نیرویی قویتر از عقل است. آن زبان، زبان احساس است و سر و كارش با روح است، با دل است، با اعماق ناشناخته ی ضمیر انسان است. از این جهت قرآن آن نوع تأثیر را بر روح انسان دارد كه موسیقی دارد، ولی قرآن با لایه ها و طبقاتی از روح پنجه می افكند كه دست موسیقی كوتاه است. قرآن خودش به [این ] خصوصیت تكیه می كند. در این جهت، قرآن زبان قسمتهای مخفی و باطن روح انسان است. .

توأم شدن دو قسمت با هم در قرآن: عقل و قلب، اندیشه و احساس، تفكر و تذكر، و هر دو در اوج خود، قرآن را عظمت فوق العاده می بخشد. .

این است كه قرآن تنها برای تعلیم خشك نیست، برای تغذیه ی روح هم هست. تعلیم محض اثرش خیلی سطحی است ولی تعلیم توأم با احساس و تغذیه ی روح، اعماق روح بشر را زیر و رو می كند. .

این است كه مسئله ی تلاوت قرآن، آنهم با تدبر و ترتیل، خصوصاً با آواز و آهنگ خوش، بالاخص در هنگام عبادت و حضور قلب و بالاخص در سحرها در خود قرآن مطرح شده است. قرآن موسیقی جان است و مخصوصاً عبارات قرآن طوری انتخاب شده كه فصیح و زیبا و دلنشین است. .

امیرالمؤمنین در خطبه ی همّام بن شریح (خطبة المتقین) درباره ی متقین می فرماید:
جلد هشتم . ج8، ص: 362
اما اللیل فصافون اقدامهم تالین لاجزاء القرآن یرتلونه ترتیلاً، یحزنون به انفسهم و یستثیرون به دواء دائهم، فاذا مروا بآیة فیها تشویق ركنوا الیها طمعاً و تطلعت نفوسهم الیها شوقاً و ظنوا انها نصب اعینهم و اذا مروا بآیة فیها تخویف اصغوا الیها مسامع قلوبهم و ظنوا ان زفیر جنهم و شهیقها فی اصول آذانهم. .

امام سجاد علیه السلام در دعای ختم القرآنصحیفهمی فرماید: .

اللّهم صلّ علی محمد و آل محمد و اجعل القرآن لنا فی ظلم اللیالی مونساً من خطرات الوساوس و نزغات الشیطان حارساً و لاقدامنا عن نقلها الی المعاصی حابساً. .

خلاصه این جهت [1]، قرآن را با روح انسان آمیخته می سازد برخلاف قسمت اول یعنی تعلیم محض كه اثرش روی بشر بسیار كم است. به طور كلی اثر عقل و فكر و اندیشه ی مجرد روی بشر ضعیف است. به قول اقبال: .

حقیقتی كه از راه عقل محض به دست آید نمی تواند آن حرارت اعتقاد زنده ای را داشته باشد كه تنها با الهام شخصی حاصل می شود. به همین دلیل است كه عقل محض چندان تأثیری در نوع بشر نكرده. .

آیات قرآن در این زمینه: .

و الصافات صفاً. فالزاجرات زجراً. فالتالیات ذكراً.
جلد هشتم . ج8، ص: 363
یا ایها المزمل. قم اللیل. . . ان ربك یعلم. . . فاقرؤا ما تیسّر من القر ان. .

انما المؤمنون الذین اذا ذكر اللّه وجلت قلوبهم. . . .

اذا تتلی علیهم ایات الرحمن خروا سجداً و بكیاً.
.

به طور كلی همیشه حركتها از اندیشه ی محض و به اصطلاح روشنفكری برنخاسته است، بلكه از یك احساس و تمایل و عاطفه و عصبیت برخاسته است؛ چیزی كه هست، گاهی احساس نژادی، گاهی احساس سیادت و آقایی و گاهی احساس دیگر. قرآن تكیه بر احساس الهی دارد. .

در آیه ای از قرآن فكر و احساس، عقل و دل هر دو با هم آمده است (سوره ی حج، آیه ی 54) : .

و لیعلم الذین اوتوا العلم انه الحق من ربك فیؤمنوا به فتخبت له قلوبهم. .

7. مسئله ی دیگر مسئله ی نیروی قرآن است. قرآن سلاح پیغمبر و سلاح مسلمین بود. تاریخ نشان می دهد كه با این سلاح، پیغمبر پیش می رفت. آیه ی 52 سوره ی فرقان می گوید: فلا تطع الكافرین و جاهدهم به جهاداً كبیراً. .

8. قرآن مخالفین خود را مرتجع می خواند: .

و ما یأتیهم من ذكر من الرحمن محدث الاّ كانوا عنه معرضین. .

مخصوصاً كه تقلید را نفی می كند و می گوید. . . [2]
[1] اینكه در یك جا می فرماید: لو انزلنا هذا القر ان علی جبل لرأیته خاشعاً متصدعاً من خشیة اللّهمقصود جنبه ی غیرتفكری قرآن است، یعنی مقصود [این است كه ] نیروی تحریكی و جاذبه و حرارتِ نرم كن هر فلز و هر سنگ را دارد.
[2] [در نسخه ی اصل دستنویس به همین صورت است. ]
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است