در
کتابخانه
بازدید : 818122تاریخ درج : 1391/03/27
Skip Navigation Links.
شناسه کتاب
جلد نهم
مقدمه
Expand سیره نبویسیره نبوی
Expand امامتامامت
Collapse امام علی علیه السلامامام علی علیه السلام
علی علیه السلام- وصایت
علی علیه السلام- حق او بر مسلمین
علی و وحدت اسلامی
چرا مكتب علی مكتب عشق و محبت شده است؟
راز كامیابی جاوید و شكست موقت علی علیه السلام
شهادت علی علیه السلام
شهادت علی علیه السلام
شهادت علی علیه السلام- اخبار رسول اكرم از قاتل آن حضرت
كلمات علی راجع به اینكه بعد از من چه خواهد شد (وفات)
وفات و شهادت علی علیه السلام
علی، آئینه ی حق و مرآت معرفت الهی
شجاعت و مهارت علی علیه السلام
علی علیه السلام و عرفان
عدالت علی علیه السلام- انسان كامل
علی، انسان كامل
علی علیه السلام- یادداشت سخنرانی غدیر در نجف آباد
علی علیه السلام و وحدت اسلامی
علی و مواخاة رسول خدا با او
علی علیه السلام- عدل مولی
علی علیه السلام و ایثار یا عواطف كنترل شده ی علی
اشعار حاج میرزا حبیب رضوی خراسانی در مدح علی علیه السلام
علی علیه السلام- سخن حسن بصری درباره اش (رجوع شود به ورقه ی
) ، ایضاً كلام حارث بن ابی ربیعه ی مخزومی
كلام ابن ابی الحدید درباره ی مولی
علی علیه السلام- سخن دیگران درباره ی علی
اقرار صحابه و دیگران به مقام علمی علی علیه السلام
شدت و عدم تساهل علی علیه السلام- سخن دیگران درباره ی علی
اقرار دیگران درباره ی علی علیه السلام- سخن شعبی و حسن بصری
سخن عبداللّ?ه بن عروة بن الزبیر درباره ی مولی علیه السلام
جاذبه و دافعه ی علی علیه السلام
زهد علی علیه السلام
علی علیه السلام و رسول اكرم با هم اتصال و همریشگی داشتند
مناسبات علی علیه السلام با رسول اكرم
روابط خاص میان پیغمبر اكرم صلی الله علیه و آله و علی علیه السلام
مناسبات پیغمبر صلی الله علیه و آله و علی
ولاء علی علیه السلام
علی علیه السلام و عثمان
كلام علی علیه السلام بعد النهروان و غلبته علی الخوارج (خطبه ی 91)
نكته های بزرگ از سیرت علی علیه السلام
فضائل علی علیه السلام- بحث اسكافی با جاحظ
علی علیه السلام و اِخبار از آینده
موضوعات راجع به علی علیه السلام
مناسبات مخصوص علی و اسلام
ولادت امیرالمؤمنین علیه السلام
دوره های شش گانه ی زندگانی علی علیه السلام
اشعار حاج میرزا حبیب رضوی در مدح علی علیه السلام
غلوّ درباره ی علی علیه السلام و ائمه ی اطهار از كی و كجا شروع شد؟
علی علیه السلام
علی علیه السلام و تقسیم بالسویه
علی و خطابه ها یا نوشته های تهییجی
علی علیه السلام و معاویه- حكومت علی انقلابی بود
علی علیه السلام مصلح است، سیاستش سیاست اصلاحی است نه سیاست شخصی
مبنای سیاست علی علیه السلام
مبنای سیاست علی مصلحت عمومی اجتماع بشری است و لهذا اصول صدق و وفا را كه مأمن عمومی است محترم می شمارد
سیاست علی علیه السلام و معاویه- سیاست معاویه مبنی بر مكر و خدعه بود
امویین علی را مفسد و اخلالگر معرفی می كردند
علویین
معاویه و علی علیه السلام- رسم لعن و سبّ علی علیه السلام
مبانی سیاست علی علیه السلام
علی و شبهای زنده
اصحاب علی علیه السلام
عبادت و مناجات علی علیه السلام
علی علیه السلام و داستان حكمین و ظهور خوارج
علی علیه السلام و قضاوتها
قصیده ی فائیه ی ابن الحجاج در مدح علی علیه السلام
علی، معجزه ی انسانیت
نهج البلاغه، كلام علی
كلماتی از علی علیه السلام
عدالت علی
مروّت علی علیه السلام
علی علیه السلام جنگهایی كه كرد لازم می شمرد والاّ منتهی به بدتر می شد
علی علیه السلام و ترك دنیا
علی علیه السلام و دوست و دشمن داشتن
سعه ی نظر و وسعت قلب و عاطفه ی علی
علی علیه السلام- مولای متقیان
علی علیه السلام- سبّ علی، حلم علی
علی علیه السلام و مسئله ی قتل عثمان
علی- محبت اولیاء
محبت علی علیه السلام
Expand حضرت فاطمه علیها السلامحضرت فاطمه علیها السلام
Expand امام حسن علیه السلامامام حسن علیه السلام
امام سجاد علیه السلام
Expand امام صادق علیه السلامامام صادق علیه السلام
Expand موسی بن جعفر علیه السلامموسی بن جعفر علیه السلام
Expand امام رضا علیه السلامامام رضا علیه السلام
Expand مهدی موعودمهدی موعود
Expand فهرست هافهرست ها
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
از مقدمات شهادت مولی خون دلهایی است كه امام خورد از دوستان و از دشمنانش و در خطبنهج البلاغهمنعكس است، از جمله خطبه ی 25: .

أنبئت بسراً قد اطلع الیمن و انی واللّه لاظن ان هؤلاء القوم سیدالون منكم باجتماعهم علی باطلهم و تفرقكم عن حقكم و بمعصیتكم امامكم فی الحق و طاعتهم امامهم فی الباطل و بأدائهم الامانة الی صاحبهم و خیانتكم و بصلاحهم فی بلادهم و فسادكم، فلو ائتمنت احدكم علی قعب لخشیت ان یذهب بعلاقته.

اللّهم انی قد مللتهم و ملّونی و سئمتهم و سئمونی، فأبدلنی بهم خیراً منهم و ابدلهم بی شراً منی. اللّهم مث قلوبهم كما یماث الملح فی الماء. . .
جلد نهم . ج9، ص: 203
ایضاً خطبه ی 27 (خطبة الجهاد) : .

. . . الا و انی قد دعوتكم الی قتال هؤلاء القوم لیلاً و نهاراً و سراً و اعلاناً و قلت لكم: «اغزوهم قبل ان یغزوكم، فواللّه ما غزی قوم قط فی عقر دارهم الاّ ذلوا» . فتواكلتم و تخاذلتم حتی شنت علیكم الغارات و ملكت علیكم الاوطان. و هذا اخو غامد قد وردت خیله الانبار و قد قتل حسان بن حسان البكری و ازال خیلكم عن مسالحها و لقد بلغنی ان الرجل منهم كان یدخل علی المرأة المسلمة و الاخری المعاهدة فینتزع حجلها و قلبها و قلائدها و رعاثها، ما تمتنع منه الاّ بالاسترجاع و الاسترحام. . .

فیا عجباً عجباً و اللّه یمیت القلب و یجلب الهم من اجتماع هؤلاء القوم علی باطلهم و تفرقكم عن حقكم. . . یا اشباه الرجال و لا رجال! حلوم الاطفال و عقول ربّات الحجال، لوددت انی لم اركم و لم اعرفكم معرفة و اللّه جرت ندماً و اعقبت سدماً.

قاتلكم اللّه! لقد ملأتم قلبی قیحاً و شحنتم صدری غیظاً و جرعتمونی نغب التهمام انفاساً و افسدتم علیّ رأیی بالعصیان و الخذلان حتی قالت قریش: ان ابن ابی طالب رجل شجاع ولكن لا علم له بالحرب. . . ولكن لا رأی لمن لایطاع.
.

ایضاً خطبه ی 68: .

ملكتنی عینی و انا جالس فسنح لی رسول اللّه. . . .

ایضاً نامه به مالك اشتر (غیر نامه ی معروف) ، نامه ی 62: .

. . . و انی الی لقاء اللّه لمشتاق و حسن ثوابه لمنتظر راج و لكننی آسی ان یلی امر هذه الامة سفهاؤها و فجارها فیتخذوا مال اللّه دولاً و عباده خولاً و الصالحین حرباً و الفاسقین حزباً. . . فلولا
جلد نهم . ج9، ص: 204
ذلك ما اكثرت تألیبكم و تأنیبكم و جمعكم و تحریضكم و لتركتكم اذا ابیتم و ونیتم. الا ترون الی اطرافكم قد انتقصت و الی امصاركم قد افتتحت و الی ممالككم تزوی و الی بلادكم تغزی، انفروا- رحمكم اللّه- الی قتال عدوكم و لا تثاقلوا الی الارض فتقروا بالخسف و تبوؤا بالذل و یكون نصیبكم الاخس و ان اخا الحرب الارق و من نام لم ینم عنه. .

خطبه ی 154: .

. . . و قام الیه رجل فقال: یا امیرالمؤمنین! اخبرنا عن الفتنة و هل سألت رسول اللّه صلی الله علیه و آله عنها؟ فقال علیه السلام: لمّا انزل اللّه سبحانه قوله:

«الم. أحسب الناس ان یتركوا ان یقولوا امنا و هم لایفتنون» علمت ان الفتنة لاتنزل بنا و رسول اللّه صلی الله علیه و آله بین اظهرنا. فقلت:

یا رسول اللّه ما هذه الفتنة التی اخبرك اللّه بها؟ فقال: یا علی ان امتی سیفتنون من بعدی. فقلت: یا رسول اللّه! أو لیس قد قلت لی یوم احد حیث استشهد من استشهد من المسلمین و حیزت عنی الشهادة فشقّ ذلك علیّ فقلت لی: ابشر فان الشهادة من ورائك. فقال لی: ان ذلك لكذلك فكیف صبرك اذن؟ فقلت:

یا رسول اللّه! لیس هذا من مواطن الصبر ولكن من مواطن البشری و الشكر. فقال: یا علی ان القوم سیفتنون باموالهم و یمنون بدینهم علی ربهم و یتمنون رحمته و یأمنون سطوته و یستحلون حرامه بالشبهات الكاذبة و الاهواء الساهیة فیستحلون الخمر بالنبیذ و السحت بالهدیة و الربا بالبیع. قلت: یا رسول اللّه! بأی المنازل انزلهم عند ذلك؟ أ بمنزلة ردّةام بمنزلة فتنة؟ فقال: بمنزلة فتنة.
.

خطبه ی 29:
جلد نهم . ج9، ص: 205
ایها الناس المجتمعة ابدانهم، المختلفة اهواؤهم. . . .

.

خطبه ی 147 (و من كلام له قبل موته) : .

ایها الناس! كل امرئ لاق مایفر منه فی فراره و الاجل مساق النفس و الهرب منه موافاته. كم اطردت الایام ابحثها عن مكنون هذا الامر فابی اللّه الاّ اخفائه. هیهات علم مخزون. اما وصیتی: فاللّه لاتشركوا به شیئاً و محمد صلی الله علیه و آله فلاتضیعوا سنته، اقیموا هذین العمودین و اوقدوا هذین المصباحین و خلاكم ذم ما لم تشردوا، حمل كل امرئ منكم مجهوده و خفف عن الجهلة، رب رحیم و دین قویم و امام علیم، انا بالامس صاحبكم و انا الیوم عبرة لكم و غداً مفارقكم، غفر اللّه لی و لكم. .

ان تثبت الوطأة فی هذه المزلة فذاك و ان تدحض القدم فانا كنا فی افیاء اغصان و مهب ریاح و تحت ظل غمام اضمحل فی الجو متلفقها و عفا فی الارض مخطها و انما كنت جاراً جاوركم بدنی ایاماً و ستعقبون منی جثة خلاء ساكنة بعد حراك و صامتة بعد نطق، لیعظكم هدوّی و خفوت إطراقی و سكون اطرافی فانه اوعظ للمعتبرین من المنطق البلیغ و القول المسموع وداعی لكم وداع امرئ مرصد للتلاقی، غداً ترون ایامی و یكشف لكم عن سرائری و تعرفوننی بعد خلوّ مكانی و قیام غیری مقامی.
.

اقبال پاكستانی اشعاری دارد كه مناسب است با جمله یغداً ترون ایامی. . . :
عصر من داننده ی اسرار نیست
یوسف من بهر این بازار نیست
نغمه ی من از جهانی دیگر است
این جرس را كاروانی دیگر است
جلد نهم . ج9، ص: 206
ای بسا شاعر كه بعد از مرگ زاد
چشم خود بربست و چشم ما گشاد
رخت ناز از نیستی بیرون كشید
چون گُل از خاك مزار خود دمید
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است