در
کتابخانه
بازدید : 818101تاریخ درج : 1391/03/27
Skip Navigation Links.
شناسه کتاب
جلد نهم
مقدمه
Expand سیره نبویسیره نبوی
Collapse امامتامامت
امامت- رهبری از نظر ماركسیسم و آگوست كنت
امامت
رهبری- امامت- دیالكتیك
امامت، حفظ دین
امامت و منطق دیالكتیك
امامت- رهبری
امامت
امامت- روایت غدیر
امامت- زمین از حجت خالی نمی ماند
یادداشت امامت
امامت- حدیث ثقلین
امامت ائمه
امامت ائمه ی اطهار علیهم السلام- حدیث ثقلین
امامت- عترت- حدیث ثقلین
امامت- خلافت- مخالفین بیعت ابوبكر
امامت- خلافت- داستان ابوسفیان و تحریض او بر خلافت
امامت- علی- انتقاد و شكایت از خلفا
امامت- علی علیه السلام- مسائل خلافت
امامت- خلافت- ابوبكر عمر را توصیف عجیب می كند
امامت- خلافت ابی بكر: ولیتكم و لست بخیركم، اقیلونی، ان لی شیطاناً یعترینی- مطاعن ابی بكر
امامت- خلافت- داستان شورا
خلافت و امامت- علت كراهت صحابه علی را
امامت- خلافت- كراهت قوم از اجتماع نبوت و خلافت در یك بیت
امامت- خلافت- جریان سقیفه و اختلاف مهاجر و انصار
امامت- خلافت- نقش قرابت
امامت- خلافت و جریانات سقیفه
امامت- خلافت- نقش قریش
امامت- خلافت- نقش انصار، پشیمانی انصار از بیعت، حمایت علی علیه السلام از انصار
امامت- خلافت- بیعت علی علیه السلام
امامت- خلافت- مسئله ی لزوم تنصیص
امامت- خلافت- مسئله ی نماز ابوبكر
امامت- خلافت- جیش اسامه
امامت- مسئله ی خلافت و امامت از نظر ابن ابی الحدید
Expand امام علی علیه السلامامام علی علیه السلام
Expand حضرت فاطمه علیها السلامحضرت فاطمه علیها السلام
Expand امام حسن علیه السلامامام حسن علیه السلام
امام سجاد علیه السلام
Expand امام صادق علیه السلامامام صادق علیه السلام
Expand موسی بن جعفر علیه السلامموسی بن جعفر علیه السلام
Expand امام رضا علیه السلامامام رضا علیه السلام
Expand مهدی موعودمهدی موعود
Expand فهرست هافهرست ها
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
1. رابطه ی امامت با عدالت كه هدف از بعثت انبیاست- سیری در نهج البلاغه، مقاله ی 10، و مقاله ی 11 حدیث «العدل افضل أم الجود؟ » .

2. نكته یوان لم تفعل فما بلغت رسالته، ایضاًسیری در نهج البلاغه، مقاله ی 10 و 11. .

3. نكته ی آیه یو ما محمد الاّ رسول قد خلت. . . ، ایضاًسیری در نهج البلاغه، مقاله ی 10 و 11. .

4. حدیث «اگر سه نفر همسفر شدید یكی را امیر خود قرار دهید» اهمیت امر رهبری و مدیریت را می رساند. .

5. فكر خوارج درباره ی امامت (در ابتدا) كه «لا حكم الاّ للّه. . . » ، ایضاًسیری در نهج البلاغه، مقاله ی 10 و 11. .

6. جمله ینهج البلاغهخطاب به ابن عباس كه امارت از این كفش كهنه پست تر استالاّ ان اقیم حقاً او ادفع باطلاً. .

7. خطبه ی 214: .

و اعظم ما افترض سبحانه من تلك الحقوق حق الوالی علی الرعیة و حق الرعیة علی الوالی، فریضة فرضها اللّه سبحانه لكل علی كل فجعلها نظاماً لالفتهم و عزاً لدینهم، فلیست تصلح الرعیة الاّ بصلاح الولاة و لاتصلح الولاة الاّ باستقامة الرعیة. . . .

8. مقام واقعی حكمران امانتداری است. (سیری در نهج البلاغه، مقاله ی 13) .

9. آیه ی 58 از سورة النساء: ان اللّه یأمركم ان تؤدوا الامانات الی اهلها و اذا حكمتم بین الناس ان تحكموا بالعدل. و بلافاصله: یا ایها الذین امنوا اطیعوا اللّه و اطیعوا الرسول و اولی الامر منكم(سیری در نهج البلاغه، مقاله ی 13) . رابطه ی امامت و تعهد و مسئولیت برای رساندن به مقصد، آیه ی ولنسئلنّ المرسلین، حدیثالامام یؤتی و لایأتیو توجیهش.
جلد نهم . ج9، ص: 171
10. آیه یقل لا اسئلكم علیه اجراً، با توجه به آنچه در تفسیرالمیزان و در مقاله ی «ولاءها و ولایتها» آمده است. .

11. حدیث ثقلین، ورقه های مربوط به این حدیث (ورقه های
امامت)

.

12. آیا امام مساوی است با رهبر یا با پیشوا یا حافظ و نگهبان حقوق و عدالت؟ و یا الگو؟ و یا مقتدا؟ و یا مطاع و آمر؟ و یا هادی؟ و یا. . . .

13. از میان آنچه در بالا گفته شد دو مطلب بیشتر باید مورد توجه قرار گیرد: عدالت، هدایت. در حقیقت ایندو دو هدف بعثت انبیاست:

. . . لیقوم الناس بالقسط. . . و داعیاً الی اللّه باذنه و سراجاً منیراً. از جهت عدالت، امام حافظ و نگهبان و پاسبان و امانتدار است و از جنبه ی هدایت، رهبر و پیشوا و مطاع و آمر است. اما الگو و مقتدا بودن جمع میان دو صفت است، زیرا شخصیت امام هم مظهر كامل عدالت است و هم مظهر كامل حركت و رشد و هدایت به سوی كمال. .

14. اساسی ترین مسائل در باب امامت این است كه مولود چه نیازی است؟ همچنان كه نبوت مولود یك احتیاج و نیاز است، امامت نیز. .

15. شئون چهارگانه ی رسول اكرم: مرجعیت دینی، زعامت سیاسی، فیصل بخش قضایی، شاهد اعمال و ناظر بر احوال و ضمایر بودن.

16. آیه ی اسوه بودن رسول خدا.

17. حقیقت عصمت و رابطه اش با ایمان كامل، حدیث ثقلین و رابطه اش با عصمت، آیه یانما ولیكم اللّه. . . و رابطه اش با عصمت.

18. استعمالات مختلف كلمه ی «امام» در مورد مرجعیت دینی، زعامت سیاسی، امام حق، امام باطل و جور.

19. برهان عقلی بر امامت و ولایت به معنی ولاء تصرف كه جزء نوامیس عالم است و مقایسه میان براهین متكلمین مثل علامه ی حلّی، شیخ مفید و برهان علامه ی طباطبایی كه در كتابخلافت و ولایت
جلد نهم . ج9، ص: 172
(ص 380) نقل كرده ایم. .

20. شیعه مسئله ی امامت و ولایت را كه طرح می كند از سه جنبه طرح می كند: مرجعیت دینی، زعامت سیاسی، ایمان به انسان كامل و حجت زمان. .

21. بحث حجت زمان و مسئله ی یار و یاور خدا و شرك و توحید، نسبت تدبیر به غیر خدا، حبط به غیر خدا، وحی به غیر خدا، فیض به غیر خدا، اینكه بحث تفویض در كار نیست، معنی آیه ی لااملك لنفسی نفعاً و لا ضراً. .

22. بحث قرآن و انسان؛ انسان در قرآن چه مقامی دارد؟ مسجود ملائكه است. .

23. بحث لطف و اصوب و از این راه به وجود امام معصوم استدلال كردن و بحث شناخت انسان. بحث امامت به معنی ولایت معنوی بحث انسان است. .

24. بحث انسان در حقیقت این است كه انسان دارای دو حیات است: ظاهری و معنوی، نه اینكه حیات معنوی انسان یك امر قراردادی و اعتباریِ حیات ظاهری است. .

25. فرق نبوت و ولایت (كتابخلافت و ولایت، ص 379) .

26. راجع به فلسفه ی بشر بودن انبیا در قرآن سخنی به میان آمده است كه مفادش این است: غیر از واسطه ی ابلاغ بودن مسئله ی دیگر هم هست و آن واسطه در رساندن است [1]. بشر از غیر بشر هم می تواند یاد بگیرد ولی به غیر بشر عشق نمی ورزد و كمال خود را در چهره ی او نمی بیند. .

27. جمله یمن مات و لم یعرف امام زمانه مات میتة جاهلیة. .

28. در كتابامت و امامت(صفحه ی 76) از آدلر (یكی از روان شناسان تربیتی) نقل می كند:

جلد نهم . ج9، ص: 173
از بزرگترین مایه های تربیتی روح بشر كه انسانها را از مرحله ی پست به مراحل متعالی در راه فضایل بزرگ انسانی كشانده اعتقادشان به انسانها یا موجودات متعالی برجسته- ابرمرد، ابر انسان- بوده است كه انسانها با اندیشیدن و عشق ورزیدن به انسانهای مافوق و یا مافوق انسانها (؟ ! ) [2]و ستایش دائمی آن شخصیتها روح خویش را تلطیف می كرده و به آن معانی عادت می داده است. .

ایضاً صفحه ی 77 می گوید: .

قهرمانان اساطیری و قهرمانان تاریخی در هر ملتی و هر فرهنگی بوده است. این قهرمانان همیشه در هر فرهنگ و مذهبی سرچشمه ی الهام معانی بزرگ انسانی در میان مردم و در نسلهای پیاپی ملتها و اقوام بوده اند. .

صفحه ی 80: .

حالات انحرافی و افراطی (مرشدپرستی) [3]حاكی از یك نهاد خاص انسان است كه انسان را هرگز نمی شود از سمبل، نمونه و مظهر بی نیاز كرد. .

صفحه ی 83: .

بزرگترین متفكرین قرن نوزدهم- هگل، نیچه، شیللر، آدلر، كارلیل، رومن رولان. . . - همه دنبال ابرمردند و می گویند انسان
جلد نهم . ج9، ص: 174
برای اینكه بهتر زندگی كند و برای اینكه انسانهای ذلیل زبونی را كه به پستی خو كرده اند و به آن قانعند به عظمت و شكوه براند و آشنا كند، باید ابرمرد داشته باشد.
.

صفحه ی 85: .

امرسون كتابی دارد به نام. . . یعنی معرفها و نماینده ها و مشخص كنندگان نوعیت انسان. . . یعنی انسان بودن یك مرحله ی ایده آل متعالی از مجموعه ی فضایل بزرگ انسانی است كه این مرحله و این فضایل بزرگ انسانی بر چهره ی یك عده از اشخاص در طول تاریخ مشخص شده است. انسانهای دیگر هیچ كدام در این مرحله نیستند. . . اما همه در آرزوی تقرب و توسل به این مرحله و این معرفها هستند. .

صفحه ی 87: .

گنون یكی از بزرگترین متفكران فرانسه گفته است: پریشانی انسان امروز نداشتن سرمشق است. .

صفحه ی 88: .

ژان ایزوله: امروز اروپا مانند یك شاهزاده ی بزرگی است كه غرق سلاح و طلا و قدرت است اما از دردی می نالد كه درمان ندارد. .

صفحه ی 88: .

جان دیوئی: انسان امروز از هر جهت در طول تاریخ مقتدرتر
جلد نهم . ج9، ص: 175
است اما از همه وقت اخلاق در دوره ی جدید پریشان تر است.
.

صفحه ی 93: .

شاندل: قهرمانان گذشته همه را شكستیم، همه ی چهره های عظیم و مقدسی را كه همواره خودمان را با ستایش آنها تكامل می بخشیدیم و همیشه در آرزوی تقرب به آنها امید نجات از درماندن و حیرت را داشتیم و با توسل و ستایش و پرستش و عشق بدانها به این فضایل نزدیك می شدیم و خودمان را به آن ارزشها و آن فضیلتها خو می دادیم. زیرا وقتی من مجموعه ی ارزشهایی را می ستایم، دوست می دارم و به دارنده ی آنها نزدیك می شوم و می اندیشم، آنها را در خود می پرورم. اكنون آن چهره ها و پیكره ها همه شكسته اند، وجود ندارند، اعتقادی بدانها نداریم. اما فرهنگ امروز قهرمانان تازه ای هم كه شایسته ی شعور و نیاز و ایمان انسان امروز باشد، در برابرش جانشین نمی كند. .

صفحه ی 93: .

. . . علائمی را كه بر سر راه چگونه زیستن و چگونه بودن انسان قدیم بود [4]همه را برچیده اند اما به جایش هیچ علامت دیگری نگذاشتیم. .

صفحه ی 95:

جلد نهم . ج9، ص: 176
یكی از روان شناسان [5]درباره ی جوانان كه چرا پریشانند در همه ی كشورها و در كشورهای اسلامی، زنان كه آزادی به دست آورده اند چرا از این آزادی نتوانسته اند خوب استفاده كنند، چرا این همه تشتت و این همه رنج و انحراف وجود دارد، چرا نسل جوان این همه دردمند و پریشان و منحرف است می گوید:

به خاطر اینكه هنوز قهرمان در فرهنگ جدید و تیپ جدید به وجود نیامده است. طبقات قدیم ما دارای قهرمانان بوده اند كه با توسل به آنها لااقل اگر نمی توانستند مانند آنها باشند، می دانستند كه می بایست مانند آنها باشند و این خود یك آرامش روحی و یك ایمان و یقین معنوی و یك «جهت» برایشان به وجود می آورد و راه و مسیر را در برابر ایشان مشخص می كرد. مثلاً برای زنان در قدیم، زینب به عنوان قهرمانشان بود و به عنوان قهرمان و انسان نمونه و متعالی در برابرشان جلوه داشت و وجود او به تیپ وی معنی و جهت می داد. اما در نسل جدید كه این قهرمان را ما از نظرشان پوشانده ایم، در برابر، هیچ كس نداریم بگذاریم كه بگوییم حالا كه متجدد شده اید، امروزی شده اید، به جای زینب فلان خانم. .

نسل جوان ما در عین حال كه منطقش قویتر است، در عین حال كه در عصر او علم قویتر است، در عین حال كه بینش و قدرت قویتر است، گمراهی، تزلزل شخصیت و پریشانی فكری شان همه از نسل قدیم بیشتر است.
.

صفحه ی 100: .

چرا دین تاریخ ساخته و فرهنگ به وجود آورده و انسانهای فراوان در نسلهای طولانی تربیت كرده، بیش و كم آنچنان كه
جلد نهم . ج9، ص: 177
می خواسته، اما یك مدینه ی فاضله از زمان افلاطون تا به حال كه این جوری ساخته شده باشد وجود ندارد. . . زیرا مدینه ی فاضله عبارت از دینی است كه امام ندارد [6].
.

صفحه ی 106: .

در عین حال كه وجود امام و فلسفه ی وجودی امام شبیه تأثیر و موقعیت و مقامی شبیه سمبلهای برجسته و مقدس تاریخ انسان است و شبیه قهرمانهای اساطیری كه انسان روی نیازش وضع می كند یا می سازد و با ستایش آنها روان و زندگی و روحیه ی خودش را تلطیف می دهد و تربیت می كند و تكامل می بخشد، از مقوله ی آنها نیست. .

به نظر می رسد كه تز كتابامت و امامتاز كتابدیباچه ای بر رهبریدكتر صاحب الزمانی گرفته شده باشد، با این تفاوت كه كتاب امت و امامتیك تعهد مذهبی دارد و می خواهد یك نظریه ی مذهبی را تأیید كند ولی كتابدیباچه ای بر رهبریچنین تعهدی ندارد و صرفاً به جنبه های روان شناسی تكیه می كند و احیاناً تصریح می كند كه امام، خصوصاً امام غایب، صرفاً یك تقاضای روح نیازمند انسان به رهبر است. .

در كتابدیباچه ای بر رهبری(صفحه ی 37) می گوید: .

رهبران چگونه باید باشند؟ از دیرباز در تاریخ اندیشه ی بشری توجه جدی به پاسخ این سؤال مبذول شده است. در غرب بخش مهمی از ملاحظات سیاسی و اجتماعی- كه مثل اعلای
جلد نهم . ج9، ص: 178
آن را در
جمهوریافلاطون می یابیم- صرف پاسخ گفتن بدین نكته گشته است. در شرق بیش از همه كنفوسیوس در هزاره ی اول قبل از میلاد مسیح بدان پرداخته است. . . عقیده ی مذهبی شیعه ی اثنی عشری است كه خداوند هیچ گاه زمین را بدون حجت عصر یا ولی عصر و امام زمان نمی گذارد. در زمان غیبت امام، نواب خاص و نواب عام امام عصر به ترتیب رهبری و راهنمایی مردمان را به عهده دارند. .

صفحه ی 40: .

در تأملات نوجویانه ی اندیشمندان بزرگ اسلامی در سرآغاز عصر اجتهاد فلسفی پس از پایان دوره ی ترجمه ی آثار یونانی به عربی، همچنان با توجه عمیق به مسئله ی رهبری و شرایط آن در رأس مسائل اجتماعی و سیاسی روبرو می شویم. فارابی كه در دهه ی چهارم قرن چهارم هجری (339) بدرود زندگی گفته است، بخش مهمی از آثار خود را به طرح ریزی مدینه ی فاضله و حكومت ایده آل اختصاص داده است. از مدینه ی فاضله نیز بهره ی شایان ملاحظه ای تحت عنوان «پیشوا- امام» وقف بحث پیرامون شخصیت و شرایط رهبر آن شده است. فارابی در مدینه ی فاضلهمی كوشد تا میراث تأملات فلسفی یونان را درباره ی رهبری با سنت و جهان بینی اسلامی درباره ی خلیفه و امام درهم آمیزد. .

به اصل كتاب مراجعه شود و همچنین ورقه های ما تحت عنوان
رهبری و مدیریت در اسلام.

.
[1] [ظاهراً مقصود، رساندن بشر به كمال خود است. ]
[2] [علامت سؤال و تعجب داخل پرانتز از استاد شهید است. ]
[3] [عبارت داخل پرانتز از استاد شهید است. ]
[4] و علامات و بالنجم هم یهتدون.
[5] شاید دكتر صاحب الزمانی
[6] سؤال اول این است كه چرا او امام دارد و این ندارد؟ البته مربوط به نقص آن مكتب و كمال این مكتب است چون آن مكتب ضمانت روحی ندارد، فقط ضمانت عقلی دارد.
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است