لقد كان لكم فی رسول اللّه اسوة حسنة لمن كان یرجوا اللّه و الیوم
الاخر و ذكر اللّه كثیراً. .
همان طوری كه در ورقه های
گفته ایم، سیره در
حقیقت عبارت است از متد و روشی كه هركس در زندگی برای حل
مشكلات و تحصیل سعادت و پیمودن راه كمال می پیماید. مثلاً متدی
كه یك نفر به كار می برد زور و الدرم و بلدرم و خشونت و چاقوكشی
است، دیگری برعكس روشش تماوت است، دیگری در روش خود
شجاعت را به كار می برد، چهارمی احتیاط را، یكی انفرادی و
دیگری اجتماعی، یكی از فكر و مشورت دیگران استفاده می كند،
دیگری مستبد به رأی است، یكی عجول است و دیگری دوراندیش
و سومی دفع الوقت كن و تابع اصل «دیر نمی شود و خدا بزرگ است» ،
یكی از دعا فقط حل مشكل می خواهد و یكی از عمل فقط و یكی از
هر دو، یكی حل همه ی مشكلات را از علم می خواهد، دیگری از ایمان
و مذهب، سومی از پول و اقتصاد (مثل ماركس) ، دیگری از
دادگستری و دیگری از رژیم سیاسی و دیگری از همه. .
اكنون باید ببینیم متدی كه رسول اكرم عمل می كرد چه متدی بود؟ .
اینجاست كه باید زندگی آن حضرت به حسب مسائلی كه با آنها
مواجه بوده تقسیم بندی بشود به مسائل اخلاقی، خانوادگی،
اجتماعی، رهبری سیاسی، رهبری مذهبی، معلمی و مربیگری و
غیرها. .
2. مسئله ی دیگری كه در مقدمه ی بحث باید گفته شود این است كه
پیغمبران نیامده اند كه فقط مبلّغ و مشرّع باشند، معلم باشند، آمده اند
كه امام و مقتدا و پیشوا و رهبر باشند
(انی جاعلك للناس اماماً)یعنی
عملاً در راهی كه مردم را دعوت می كنند خود گام بردارند، لهذا باید
جلد نهم . ج9، ص: 49
كم و بیش در شرایطی مثل شرایط پیروان خود باشند. لهذا لازم
است كه از جنس بشر باشند، یعنی مانند دیگران محكوم قوانین
خاص انسانی طبیعت باشند: متولد شوند، دوران شیرخوارگی،
طفولیت، جوانی، پیری و سپس مرگ را طی كنند، گرسنه بشوند و غذا
بخواهند، تشنه بشوند و به آب نیازمند بشوند، مانند دیگران دارای
خشم و شهوت باشند و مانند دیگران آسیب پذیر باشند. فقط در این
صورت است كه عملاً می توانند مقتدا و پیشوا باشند، و الاّ اگر از
جنس دیگر بودند وضع آنها عملاً تأثیری در روحیه ی مردم نداشت،
می توانستند منطقاً مردم را قانع كنند ولی نمی توانستند احساسات
مردم را برانگیزند و عملاً مردم را به دنبال خود بكشانند. اثر سیره این
است كه بر روی احساسات مردم اثر می گذارد، و الاّ درست مثل این
است كه به انسان بگویند: بیا مثل ماهی در آب زندگی كن و مثل كبوتر
در هوا پرواز كن و روی درخت لانه و آشیانه بساز. او می گوید: آخر
من انسانم، ساختمان من غیر از ساختمان ماهی و كبوتر است. اما اگر
انسانی زیردریایی و یا هواپیما ساخت و با آنها در اوج فضا و قعر
دریا حركت كرد، بهتر می تواند مردم را به تبعیت و پیروی وادار كند و
الاّ در صورت اول هرچه انسان بخواهد منطق پرواز و حركت زیر
دریا را نشان بدهد، با اینكه منطق درستی است بشر قانع نمی شود. .
متأسفانه با اینكه پیغمبران بشرند مثل ما (
قل انما انا بشر مثلكم. . . ) ما
با واهمه و تخیل خود كاری كرده ایم كه جنس آنها را از خود جدا
فرض كرده ایم و حال آنكه:
لقد جاء كم رسول من انفسكم عزیز علیه ما
عنتم. . . ما آنها را در بالای ابرها قرار داده ایم كه دست ما به آنها نرسد،
آنها را به آسمان برده ایم (آسمان خیال) و حال آنكه زمینی اند و باید
زمینی باشند. به همین دلیل هرگز از سیره ی آنها استفاده نمی كنیم، یعنی
علاقه و ایمان ما به صورتی درآمده كه ما را محروم كرده است. .
این جمله: «كار پاكان را قیاس از خود مگیر» به اندازه ی صدها
كتاب روحیه ی ما را خراب كرده است و حال آنكه مضمون این بیت و
مقصود گوینده ی آن كه مولوی است صحیح است. مقصود او این است
جلد نهم . ج9، ص: 50
كه خود را معیار و مقیاس و متر پاكان قرار نده و آنها را به خود
قیاس نكن. این مصراع در داستان معروف بقال و طوطی آمده است:
بود بقالی مر او را طوطیی. . . كه بسیار داستان شیرین و رسایی است.
سیره طرز
پیاده كردن
است:
3. فقها معمولاً سیره را از آن نظر كه مبیّن حكمی از احكام كلیه
است مورد توجه قرار داده اند و حال آنكه آنچه از سیره استفاده
می شود جنبه های اجرایی است. از سیره طرز پیاده كردن دستورها و
اجرای احكام استفاده می شود، مثلاً توأم شدن دستور با عمل بلكه
پیشقدمی، همچنین لین كلام و رفق:
فبما رحمة من اللّه لنت لهم و لو كنت
فظاً غلیظ القلب لانفضوا من حولك.