یك پدیده بسیار روشن در دستگاه روحانیت یعنی در
حوزه های علمیه ما دیده می شود. آن این است كه طلاب و محصلین
در ابتدای امر در یك راه قدم برمی دارند؛ یعنی مادامی كه مشغول
تحصیل می باشند در یك راهند، امتیازشان از یكدیگر بستگی دارد
به تقدم در دو فضیلت: علم و تقوا، عوامل دیگر تأثیری ندارند و یا
كمتر تأثیر دارند. ولی عده ای نیمه راه رها می كنند و دنبال كار دیگر
می روند، بعضی تغییر لباس می دهند و بعضی تغییر ماهیت. فعلاً به
آنها كه از روحانیت و یا از معنویت به طور كلی خارج شده اند كاری
جلد چهارم . ج4، ص: 556
نداریم، بحث ما درباره آنهایی است كه باقی می مانند و به اصطلاح
وفادارند ولو به حسب ظاهر. اینها كه باقی می مانند، با اختلاف
درجات تحصیلی دو دسته اند: بعضی به حكم سوز و شور و علاقه ای
كه به هدفهای اسلامی دارند تصمیم می گیرند خدمت كنند، دست به
كار خدمت می شوند؛ می گویند، می نویسند، تأسیسات مذهبی راه
می اندازند، فعالانه در این راه می كوشند، با جبهه های مخالف روبرو
می شوند، مبارزه می كنند، خود را در مخاطره و احیاناً در مخاطرات
سیاسی می اندازند و قهراً این گونه افراد فاصله میان خود و افراد
دیگر یعنی دورباش وهمی را برمی دارند.
بعضی دیگر راه دومی انتخاب می كنند. آنها به جای خدمت، راه
بهره كشی و در خدمت گرفتن احساسات دینی را انتخاب می كنند،
دنبال پست می روند، مسجدی یا مسندی برمی گزینند و احیاناً برای
مرجعیت. صدی نود كسانی كه به دنبال مرجعیت می روند خلوص
نیت ندارند. میكروبی از انتظار مرجعیت فلج كننده تر نیست. یكی از
مصادیق بارز
خسرالدنیا و الاخرة كسانی هستند كه یك عمر بدبختی
را متحمل می شوند كه روزی به این مسند برسند و در بین راه عزرائیل
حساب خودش را با آنها تصفیه می كند.
ابزارهای
جادویی:
این طبقه چون درصدد بهره كشی هستند، تمام افكارشان در
تسخیر عوام متمركز می شود؛ و چون عوام تحت تأثیر واهمه است نه
فكر و اندیشه
[1]، به پناه سكون و سكوت و تماوت می روند. از نظر عوام، ظاهر عنوان باطن است، عمامه بزرگ و ریش بلند و
انگشتریهای متعدد دلیل بر وفور علم و كمال تقواست، عصا و نعلین
دلیل بر معلومات است. تا آخرین حد ممكن از این ابزارهای
جادویی استفاده می كنند، ابزارهایی كه قطعاً از هر جادویی در
تسخیر عوام مؤثرتر است.
جلد چهارم . ج4، ص: 557
نتیجه در جریان این می شود كه خدمتگزاران دین تحت الشعاع
بهره كشان [واقع ] می شوند. وای به حال ملتی كه خادم، تحت الشعاع
خائن قرار گیرد.
یكی از علامات اجتماع سالم این است كه بهره های اجتماعی
متناسب با خدمت به اجتماع باشد، و این است معنی رشد اجتماعی.
روحانیت ما فدای بی رشدی اجتماع شده است.
[1] . عوام براساس شكل و ظاهر قضاوت می كنند. از نظر عوام، سكوت از سخن، سكون از تحرك، مرده وشی از زنده صفتی پرجلالتر است.