یكی از مشكلات و موانع پیشرفت و اصلاح روحانیت عدم
توجه علما و مراجع به صلاحیت و عدم صلاحیت فرزندان خودشان
برای پوشیدن جامه روحانیت و در این سلك درآمدن است. این
صلاحیت همه جا و درباره همه كس باید رعایت شود و عدم رعایت
آن در مورد دیگران نوعی خسارت وارد می آورد و در مورد فرزندان
جلد چهارم . ج4، ص: 555
شخصیتها نوعی دیگر و بدتر؛ به صورت یك علف هرزه قوی و مانع
رشد بوته های مفید درمی آیند؛ اتكا به شخصیت سلف، آنها را لوس و
ننر و امتیازطلب و مسرف بار می آورد؛ احیاناً روحیه های متمایل به
لوسی و اسراف و عیاشی و ولنگاری را در خود جمع می كنند و اخلاق
آنها را نیز فاسد می كنند، و چون اهل درس و تحصیل نیستند همه
حواسشان متوجه پستها و مقامات است كه كی برد و كی محروم شد و
چگونه خودشان آنها را بربایند یا به دوستان خودشان اختصاص
دهند؛ به بودجه روحانیت تحمیل بزرگی هستند؛ تدریجاً به صورت
بیتی درمی آیند و اما عن جدٍّ خود را وارث بودجه روحانیت
می شمارند، فرزندان لاابالی و احیاناً لاخدا از پسر و دخترشان دائماً
از این سفره ارتزاق می كنند. اینها داستان رافع العصا را به یاد
می آورند كه مردم را از سلفشان بیزار می كنند.