1. چرا مزاحم خواب آقایان شدم؟ دو سبب: یكی چند جریان كه مستقیماً ضد دیانت است، مثل جریان كمونیستی و بهایی و ایرانی گری ضد عرب و اسلام، و صهیونیسم و تبلیغات عملی مسیحیان. دیگر جریانهایی كه قهراً منتهی می شود به آن، از قبیل بحرانی كه در افكار جوانان و تحصیل كردگان امروز پیدا شده و می شود. آیا می دانید پانزده هزار دانشجو كه در زیر دست دانشمندان غیرمسلمان تربیت می شوند و انواع مكتبهای اجتماعی را می بینند و بعد به این كشور برمی گردند، چه خواهد كرد و می كند؟ پانزده هزار نفر زنده و مؤثر و فعال. الان زیر پرده رودرواسی، خیلی از انكارها و الحادها هست و یكمرتبه این پرده برداشته خواهد شد. و دیگر جریان كارهای ناشیانه ای كه زعمای غافل دینی انجام می دهند و صد برابر از حربه دشمنان دین مؤثرتر است.

به این علتها ما ناچار بودیم مزاحم خواب آقایان بشویم.

2. مقایسه تحصیل كرده های اروپا و آمریكا و تحصیل كرده های قم، و روشنی افكار اجتماعی اینها و اینكه فقط تشكیلات روحانی ماست كه دست و پای آنها را بسته است.

3. اشتباهات و ناشیگریهای روحانیت در سالهای اخیر 4. عرقچین به سرها و صدمه ای كه اینها زدند و یك مرجع منزه تقلید را اغفال كردند [كه ] از هر جنایتی بالاتر است. باید حجره ها را بر سر اینها خراب كرد. اینها به هیچ چیز ایمان ندارند.

مروج الذهب، جلد 2، صفحه 202، اشعاری از نصر بن سیّار خطاب به مروان بن محمد نقل می كند و می رساند كه متوجه آتش میان خاكستر بوده و خطر اشتعال را پیش بینی می كرده است: و در صفحه 203 اشعار دیگری به همین مضمون از نصر خطاب به یزید بن عمرو بن هُبَیره ی فزاری نقل می كند.

بسیاری از منادیان و اعلام خطر كنندگان بوده اند كه یا به منظور اصلاح و یا به خاطر حفظ موقعیت خود در وضع موجود، خطر را پیش بینی كرده و اعلام كرده اند ولی گوش شنوایی نبوده است، زبانحالشان این بوده: یا لیت قومی یعلمون. هنگامی قوم بیدار شده اند كه كار از كار گذشته. الان وضع روحانیت از لحاظ آتش زیر خاكستر افكار منحرف و ضد اسلامی به طور عجیبی اسلام و روحانیت را تهدید می كند و احیاناً افرادی منتقد و خیرخواه هستند ولی كسی به سخن آنها گوش فرا نمی دهد. زبان حال آنها همان است كه نصر بن سیار به مروان بن محمد گفته است.