در
کتابخانه
بازدید : 596706تاریخ درج : 1391/03/27
Skip Navigation Links.
شناسه کتاب
فهرست مطالب
مقدمه
Expand حرف د حرف د
Expand حرف ذ حرف ذ
Collapse حرف رحرف ر
راز و سرّ
راسل
ربا
ربا
حیله ربا- راویان این روایات
ربا
ربا- تعدد بیع
منع حیله ربا- تعدد بیع، بیع صوری
حریم ربا
منع حیله ربا- منع تمدید قرض به وسیله بیع نسیئه
ربا- تمدید قرض به وسیله بیع نسیئه- عینة
مطالب مربوط به ربا- حیل ربا
ربا- پول
ربا
ربا- سلف و نسیئه در معدود
ربا- صرف، معنی صرف
ربا- بیع دین به دین
حیله ربا- به وسیله ضمیمه
حیله ربا- فرار از ربای صوری (صرف) به تعدد بیع
ربا و نسیئة- نسیه ربا است
ربا- حیل ربا
ربا- حیله های شرعی
ربا
ربا- شرط
حیله ربا- بیع به شرط قرض یا تمدید قرض
مطالب مربوط به ربا
رجعت
طلب رزق و روزی
رشد و خودآگاهی
رشد اسلامی
یادداشت رشد اسلامی
رضا
رضا- مدارك
رفق و نرمی
روابط بین الملل اسلامی
روح، خود واقعی و خود خیالی
یادداشت روح و مسأله خود واقعی و خود خیالی
روح- بقای نفس
روح- معرفةالنفس از نظر مولوی
روح و اعماق آن از نظر عرفان
روح باطن یا باطن روح
روح یا نفس- معرفةالنفس
روح
روح- ادله تجرد روح
مسأله روح- ذره بی انتها
روح و تجرد
روح- بیماریهای روحی
روح و نفس- كتابها و مقالات مربوطه
اعماق و قسمتهای باطن و مخفی روح، اصلاح اساسی اخلاق
قوای روحی
روح و بدن- ظهور حالات روحی در بدن
روحیه
روحانیت: تأثیر اجر رسالت و ارتزاق از مردم در روحانیت
روحانیت
روحانیت- جمله های حساب نكرده- ضریح حضرت عباس
روحانیت- عمامه
روحانیت
روحانیت- ارتكاب خلاف هُوْ
روحانیت- بیوت
روحانیت
روحانیت- رشد اجتماع
روحانیت- خدمات روحانیت از نظر سیدجمال
روحانیت شیعه
روحانیت
روحانیت و انتقاد
روحانیت
بودجه روحانیت
روحانیت
روحانیت- دلیل پنجم
روحانیت از نظر رهبری اجتماع
روحانیت
روحانیت و روحانیین- ژستهای عوامفریبانه
روح، شعور ظاهر و شعور باطن
روح در نهج البلاغه
روح و قوای روحی
روح و ریاضت
مطالب مربوط به تجرد روح
روح- تقسیم فصول و مباحث مربوط به تجرد نفس
فصول و مباحث مربوط به تجرد روح
روح
روح- النفس و البدن یتعاكسان ایجاباً و اعداداً
روح و جسم
روح
روح و حیات
روح و تجرد آن
روح، بدن برزخی، كلام شیخ
حقیقت آدمی روح اوست نه تن او
روح، تجرد- نظر ارسطو
روحانیت و بدبینی
روحانیت
روزه و سازندگی انسان
روشنفكری
رهبانیت و تصوف
رهبانیت و ریاضت
رهبانیت و ریاضت، تبتّل و اختصاء
رهبانیت
رهبانیت مسیحی و زهد اسلامی
رهبانیت
رهبانیت و ریاضت
رهبری و مدیریت
یادداشت رهبری و مدیریت
رهبری و مدیریت
رهبری و شرایط آن از نظر ماركس
رهبری مدارك
رهبری و مدیریت
یادداشت رهبری در اسلام
رهبری و مدیریت
روشنفكر
ریاضتهای برهمنان در هند
لغت ریاضت، یوگا
ریاضت
ریش تراشی
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
1. از قدیم الایام تاكنون بیماریها را بر دو قسم می دانستند:

جسمی و روحی [1]. بیماریهای جسمی عبارت است از اختلالی كه در یكی از اعضای بدن وارد شود بدون اینكه اختلالی در احساسات و ادراكات پدید آید، مثل سل مثلاً. بیماریهای روحی عبارت است از اختلالاتی كه در احساسات یا ادراكات انسان واقع شود و نظم آنها را بر هم می زند، مثل ترسهای بیجا، یأسهای بیجا، خجلت و كم رویی (خجلت را كه ضعف نفس است نباید با حیا اشتباه كرد) ، عصبانیتهای بیجا، میل به انزوا و گوشه گیری، سوءظن و بدگمانی، وسواس، توهمات و تجسمات بیجا.

اختلال روحی تا در احساسات است نام جنون ندارد، اما همینكه در ادراكات باشد جنون است. مجانین آنها هستند كه توهمات و تجسمات بیجا دارند. وسواس و همچنین سوءظن و بدگمانی را چون مربوط به قوه قضاوت است، می توان از درجات جنون به حساب آورد.

علمای اخلاق قدیم تشبیهاً و مجازاً رذایل اخلاقی از قبیل تكبر و حسد و بخل و جبن و شره و جاه طلبی را بیماری روحی، و علمای اخلاق را طبیبان روحی می خواندند. امروز ثابت شده كه این رذایل واقعاً بیماری روحی است، یعنی ناشی از اختلالی در احساسات و ادراكات است و لهذا بدِ اخلاقی مفهوم خود را عوض كرده به بیماری روحی. و نیز باید علل خاص این اختلالات را به دست آورد. معمولاً این صفات را از عقده ها، و عقده ها را از محرومیتها ناشی می دانند.

ممكن است علت یك بیماری روحی سوء تربیت باشد. برتراند راسل در نوشته های خود زیاد تكیه كرده بر اخلاق تابو، می گوید نباید كودك را گرفتار ترس و احتیاط بی منطق كرد. مثلاً طفل ادرار می كند او نمی داند و نمی فهمد كه چه باید بكند. مادر طفل به او اخم
جلد چهارم . ج4، ص: 545
می كند یا او را كتك می زند. در نتیجه طفل هروقت تحت فشار طبیعت ادرار می كند، یك ترس و وحشت او را فرا می گیرد. وقتی هم كه بزرگ شد هرچند می فهمد چرا نباید روی فرش ادرار كند، می فهمد كه ادرار در مستراح عیبی ندارد اما آثار ترس و وحشت اولیه از روح او زایل نمی شود. او معتقد است اخلاق همیشه باید مقرون به منطق و استدلال نه ترس و وحشت- یعنی نه اینكه انسان بی دلیل به حكم تلقین از عمل خود وحشت و نفرت داشته باشد- القا شود. به هرحال بیماری روحی یعنی اختلال در احساسات و ادراكات، و گفتیم رذایل اخلاقی نیز داخل در اینهاست.

بیماریهای روحی ممكن است ریشه عصبی داشته باشد و با تقویت و اصلاح اعصاب اصلاح شود، و احیاناً ممكن است ریشه عصبی نداشته باشد. روانكاوان مدعی هستند كه [به ] بیماران روحی زیادی مخصوصاً در طبقه ای كه اختلال ادراكی دارند برخورده اند كه هیچ گونه ضایعه عصبی نداشته اند بلكه معلوم شده كه به اصطلاح روح فقط به خاطر آنكه خود را از شر اندوه مزاحمی خلاص كند توهمات و تجسماتی تولید می كند كه به آنها دلخوش و سرگرم باشد.

همچنین ثابت شده كه رذایل اخلاقی- كه قبلاً گفتیم آنها نیز نوعی اختلال در احساسات می باشند- ریشه عصبی ندارند، همچنان كه اخلاق تابو كه راسل زیاد از آن یاد می كند نیز ریشه عصبی ندارد.

بیماریهایی كه ریشه عصبی ندارد ممكن است از طریق روحی یعنی مثلاً با تلقین، یادآوری، ابراز و اظهار راز و غیر اینها معالجه شود. گاهی یك بیمار را به خواب مصنوعی برده ودر خواب او را وادار به اظهار كرده اند و رازی كه روح او را رنج می داده بیرون كشیده اند و بیمار از این راه معالجه شده است [2]. بیماریهایی كه ناشی از عقده های روحی است، راهش گشودن آن عقده هاست، مثل تكبر و حسادت و بخل و غیره.

جلد چهارم . ج4، ص: 546
و اما بیماریهایی كه ناشی از ضعف و اختلال اعصاب است باید از طریق معالجه اعصاب معالجه شود. هرچند بعضی از بیماریهای عصبی مانند فلج نیز به واسطه عملیات خاص روحی معالجه شده است، یعنی یك حالت روحی از قبیل اراده شدید آن را معالجه كرده است. داستان محمد بن زكریای رازی و امیرسامانی كه بوعلی در مبدأ و معاد آن را نقل می كند از این قبیل است. تأثیرات عجیبی كه در برخی دعاها برای خود دیده شده است كه بیمار در اثر دعا شفا یافته است از این قبیل است [3].

چند چیز است كه در تعدیل حالت روحی و جلوگیری از برخی بیماریهای روحی مؤثر است از قبیل: عبادت [4]، كار، استراحت و لذت. در حدیث است كه لازم است انسان وقت خود را به این سه تقسیم كند [5]. قرآن كریم می فرماید: ومن اعرض عن ذكری فان له معیشة ضنكاً و نحشره یوم القیمة اعمی . عبادات آسایشگاههای روحی می باشند. عبادات در جلوگیری و رفع بیماریهای ناشی از اندوه زیاد كه منجر به توهمات و تجسمات بیجا می شود و همچنین در جلوگیری و رفع بیماریهای ناشی از اختلال در احساسات كه منشأ آنها محرومیت و عقده باشد، زیاد مؤثر است. استعینوا بالصبر و الصلوة. تجربه نشان داده است كه افراد سرگرم و دلخوش به عبادت كه سحرها به عبادت و مناجات می پردازند روحشان از بار عقده ها خالی است. زیارتها، احسانها، ذكرها، یارب ها، یااللّه ها، «یامن تحلّ به عقد المكاره» ها فوق العاده مفید و مؤثر است.

2. داستان بوعلی سینا و مردی كه در اصفهان گرفتار این توهم شده بود كه گاو است و بوعلی او را معالجه كرد، از نوع معالجه
جلد چهارم . ج4، ص: 547
روحی است. همچنین داستان بوعلی و جوان عاشق وابسته به قابوس وشمگیر نیز از این قبیل است.

3. رجوع شود به ورقه های یادداشت عبادات، مكاتبه ای كه میان فروید و یونگ، شاگرد مبرز او، شده است درباره تأثیر ایمان و عقیده مذهبی در بهبود بیماران، و همچنین رجوع شود به كتاب تداوی روحی كاظم زاده.

4. تمدن در حدود زیادی در عین اینكه نظم ایجاد كرده و كارها را آسان كرده، آزادی و راحت را گرفته است، به جهت آنكه كار و فكر زیاد بر بشر تحمیل كرده است به طوری كه این همه كار و فكر روح را و اعصاب را فشرده و خرد می كند. این همه بیماریهای عصبی، خودكشی ها، جنونها به واسطه عدم آرامش روحی و به اصطلاح حوصله سررفتن هاست. انسان مقدار معینی طاقت [دارد] سر و صدا بشنود، اخبار هیجان آور ومحرك بشنود، تیترهای درشت در روزنامه ها ببیند، مناظر غیرمترقبه مشاهده كند. از این نظر در عصر ما احتیاج دارد به موجبات آسایش روحی و فرار از موجبات اضطراب، خصوصاً اگر چیزی باشد كه به اعصاب طبعاً آرامش ببخشد نظیر موعظه بلیغی كه می شنود و از همین قبیل است توجه و تذكر خدا و خلوت قلبی با او. اعراض از خدا عرصه را بر آدمی تنگ می كند: و من اعرض عن ذكری فان له معیشة ضنكاً. 5. امروز ثابت شده كه تكبر و حسد و بخل و میل به آزار دیگران، همه ناشی از اختلالات و بی نظمی هایی است كه در احساسات انسان پیدا می شود بدون اینكه اختلال و بی نظمی در بدن پیدا شود.

6. این فكر همیشه در میان بشر بوده است كه آیا می توان راهی به دست آورد كه اختلالات روانی و معایب روحی را با دوای مادی از قبیل معجون و قرص و غیره معالجه كرد یا نه؟ و این فرض و احتمال مربوط به این است كه آیا تمام حالات معروف به «روحی و روانی» مربوط است به تركیبات مادی و انحرافات روانی ناشی از
جلد چهارم . ج4، ص: 548
اختلالات مادی بدن یا نه؟ جواب این است كه هرچند از جنبه فلسفی این مطلب برای همه قطعیت نیافته كه جسم و روح دوتا هستند و روح خاصیت جسم نیست. . . [6]
[1] . رجوع شود به ورقه های یادداشت انسان ایده آل.
[2] . رجوع به مقدمه اصول روانكاوی و غیره.
[3] . رجوع شود به كتاب نیایش، تألیف الكسیس كارل.
[4] . رجوع شود به ورقه های عبادت و ورقه های نماز.
[5] . رجوع شود به ورقه های عبادت و ورقه های كار.
[6] . برای تتمه این مطلب و اینكه منشأ بیماریهای روحی اختلال روانی است، علتهای آنها غیر اختلالات جسمی است، معالجات آنها نیز غیر از معالجات جسمی است، و اینكه ذكراللّه و عبادت یك راه بسیار مطمئن پیشگیری و معالجه این بیماریهاست، رجوع شود به ورقه های چرا اسلام عبادات را سرلوحه تعلیمات خود قرار داده است، نمره 5، در آنجا كلاسه شده است.
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است