1. گفتیم كه رشد یعنی شایستگی برای نگهداری و بهره برداری
از سرمایه ها و امكانات موجود و به عبارت دیگر، شناخت و آگاهی
بر سرمایه ها و درك و تشخیص سود و زیان ها و توانایی بر جلب
سودها و دفع زیانها. البته مقصود توانایی از نظر لیاقت است نه از نظر
موانع خارجی كه آن ربطی به رشد ندارد. پس بهتر است به جای
توانایی بگوییم لیاقت برای جلب مصالح و دفع مفاسد.
ركن آموزشی
و ركن
پرورشی :
و گفتیم كه
طبعاً رشد دو ركن دارد: ركن ادراكی و تشخیصی كه مربوط به
آموزش صحیح و سلیقه صحیح و فكر صحیح است، و دیگر قوایی كه
مربوط است به لیاقت عملی و پرورش صحیح.
ركن آموزشی: یعنی احساس
دردها و نیازها:
اكنون می گوییم از
جنبه ادراكی خوب است تعبیر كنیم به شناخت خود و سرمایه های
خود اعم از مادی، معنوی، فرهنگی، تاریخی و احساسِ دردها و
نیازها. جامعه رشید جامعه ای است كه امكانات خود و سرمایه های
خود و دردهای خود، كمبودیهای خود، نیازهای خود، موانع كار
خود، سدها و دیوارهای جلو راه خود را تشخیص دهد، دشمن و
دوست خود را تشخیص دهد.
تبلیغاتی كه
مظهررشداست
و تبلیغاتی كه
مظهربی رشدی
است:
2. مبلغین واقعی و مجامع تبلیغی واقعی آن مبلغین و مجامعی
هستند كه مظهر رشد اسلامی باشند، بیداركننده باشند، دردها و نیازها
را درك كنند، راه چاره آن دردها و رفع آن نیازها را نشان دهند.
جلد چهارم . ج4، ص: 480
دردها و نیازها
چیست؟ :
3. دردهای امروز ما یكی بی علمی است، اعم از علوم معمولی و
اطلاعات عمومی ادبی، فنی، طبیعی و غیره، و دیگر تفرق و تشتت
جامعه اسلامی است، و دیگر نشناختن اسلام و سرمایه های فرهنگی
اسلامی و منابع سرشار معنوی و ادبی اسلام است و اینكه اسلام را
وارونه شناخته ایم، همه چیزش را مسخ كرده ایم، مصداق
و لبس
الاسلام لبس الفرو مقلوباً می شود و داستان معروف تخم مناره را به یاد
می آورد.
حساسیت كاذب :
4. امروز حساسیت كاذبی ولی ماهرانه به وجود آورده اند در امر
ولایت و امامت. اثر این حساسیت چیست؟ آیا آشنایی با مقام
ولایت و آشنایی با افكار و اندیشه های آنها و پیروی از آنها و آنها را
الگو قرار دادن؟ خیر، ابداً، بلكه نقطه مقابل این مطلب یعنی اگر كسی
بخواهد آنها را الگو قرار دهد، با این نام او را هو می كنند، با این نام در
میان مسلمین تفرقه اندازی می كنند.
لازمه بی رشدی
این است كه
دیگران ما را
قیمومت كنند :
5. آن كه رشد مالی ندارد، قیم به جای او در مالش تصرف
می كند و آن كه رشد خانوادگی ندارد ولیّ از قبیل حاكم شرعی اگر
مصلحت بداند به جای او انتخاب می كند، اما ملتی كه رشد اجتماعی
نداشته باشد یا رشد مذهبی نداشته باشد استعمار متولی او می شود و
چه متولی ای كه او را برده خود می كند، همه چیزش را از او می گیرد،
اسلامش را مسخ شده به او تحویل می دهد.
6. علی هذا لازمه رشد نداشتن این است كه دیگران متولی ما و
قیم ما بلكه مالك ما خواهند شد. فرق متولی و قیم با مالك این است
كه متولی و قیم اداره می كنند امور مورد قیمومت یا تولیت را، ولی
مالك او را از آنِ خود می داند. پس ما اگر نخواهیم برده و مملوك
دیگران باشیم و آنها ما را در جهتی كه مایلند سوق بدهند، باید سعی
كنیم رشد اجتماعی داشته باشیم.
7. مثال به ربیع بن خثیم و ابوذر
8. بحثی درباره رشد و مسئولیت كه از طرفی مسئولیت اداره
یك چیز مستلزم رشد است و رشد نیز به نوبه خود مستلزم
جلد چهارم . ج4، ص: 481
مسئولیتهایی است. ولی بحث ما فعلاً در بخش اول است. مقصود تنها
مسئولیت شرعی نیست، مسئولیت انسانی در خود و در برابر اجتماع
نیز نوعی مسئولیت است و لااقل امروز مورد قبول است. انجام این
مسئولیتها مستلزم رشد داشتن است.
9. ما باید بدانیم كه دو راه بیشتر در پیش نداریم: یا باید رشید
باشیم و خودمان زمام كار خود را در دست بگیریم و یا دیگران
خواهند آمد و متولی ما و قیم ما و بلكه مالك ما خواهند شد، و العبد و
ما فی یده كان لمولاه.
رشد و آزادی :
ما یا باید رشید باشیم و آزاد و یا غیر رشید و برده. آزادی را با
شعار و زنده باد و مرده باد نمی توان به دست آورد. عمده در آزادی،
رشد و لیاقت و به قول نقی زاده در مقدمه كتاب
آزادی و حیثیت انسانی
كاراكتر شخصی است.
ما یا باید رشید باشیم و مدیریت داشته باشیم و رهبری بكنیم و
یا باید غیر رشید [باشیم ] و ما را اداره و رهبری بكنند.
روحانیت:
وظیفه
روحانیت در
رشید بار
آوردن ملت
اسلام :
10. روحانیت ما خیال می كند مسئولیتش فقط ابلاغ چند مسأله
فرعی است، آنهم مسائلی كه هزارها بار زیر و رو شده و فقط به شكل
سنتی و تكرار مكرر است و از باب اینكه تعبداً تقلید میت جایز
نیست و مردم تعبداً باید از سلفی به خلفی مراجعه كنند، و حال آنكه
مسئولیت اصلی اش ایجاد رشد و لیاقت و اعطای شناخت اسلام و
فرهنگ اسلامی و سرمایه های اسلامی و تاریخ اسلام و معرفی مكتب
اسلام به صورت یك مكتب و یك ایدئولوژی و جهان بینی اسلام
است.
11. تعبیر و بیانی دهاتیهای ما دارند درباره بلوغ كه آن را
خودشناسی تعبیر می كنند. وقتی كه می خواهند بگویند فلان بچه بالغ
شده می گویند خودش را شناخته است. بسیار عالی و زیبا و
پرمعناست.
جلد چهارم . ج4، ص: 482