1. رجوع شود به ورقه های ربا.
تهذیب، جلد 7، صفحه 33، عدد
138، ایضاً صفحه 45، عدد 195
[1]:
عن محمد بن سلیمان الدیلمی عن ابیه عن رجل كتب الی العبد
الصالح علیه السلام یسأله: انی اعامل قوماً ابیعهم الدقیق اربح علیهم فی
القفیز درهمین الی اجل معلوم و انهم یسألونی
[2] ان اعطیهم عن نصف الدقیق دراهم، فهل لی من حیلة الّا ادخل
[3] فی الحرام؟ فكتب الیه: اقرضهم الدراهم قرضاً و ازدد علیهم فی نصف
القفیز بقدر ما كنت تربح علیهم.
روایت مجهول السند است.
2. راجع به بیع به شرط قرض در ورقه های ربا- تمدید قرض به
وسیله بیع نسیئه- عینه نمره 4، روایت عبدالملك بن عتبه ذكر شده. در
نمره این ورقه ها بیاید.
3.
تهذیب، جلد 7، صفحه 52، عدد 227
[4]:
عن محمد بن اسحاق بن عمار قال: قلت لابی الحسن علیه السلام:
یكون لی علی الرجل دراهم فیقول اخرنی بها و انا اربحك
فأبیعه حبة تقوّم علیّ بالف درهم بعشرة الاف درهم او قال
جلد چهارم . ج4، ص: 442
بعشرین الفاً و اؤخره بالمال. قال: لا بأس.
4.
تهذیب، جلد 7، صفحه 53، عدد 228
[5]:
عن محمد بن اسحاق بن عمار قال: قلت للرضا علیه السلام: الرجل
یكون له المال فدخل علی صاحبه یبیعه لؤلؤة تسوّی مائة درهم
بالف درهم و یؤخر عنه المال الی وقت. قال: لا بأس به، قد
امرنی ابی ففعلت ذلك. و زعم انه سأل ابا الحسن موسی علیه السلام
عنها فقال مثل ذلك.
5.
وسائل، جلد 2، صفحه 590:
محمد بن الحسن عنه (ای عن احمد بن محمد) عن علی بن
الحكم عن عبدالملك بن عتبة قال: سألته عن الرجل یرید ان
اعینه المال او یكون
[6] لی علیه مال قبل ذلك فیطلب منی مالاً ازید علی مالی الذی علیه، أیستقیم ان ازیده مالاً و ابیعه لؤلؤة
تسوّی مائة درهم بالف درهم فاقول ابیعك هذه اللؤلؤة بالف
درهم علی ان اؤخرك بثمنها او بمالی علیك
[7] كذا و كذا شهراً؟ قال: لا بأس
[8].
روایت مضمر است.
6. در باب بیع به شرط قرض یا تمدید قرض چند مطلب است:
اول اینكه اگر روایات خاصی نداشته باشیم، مقتضای عمومات
و اطلاقات چیست؟ آیا عموم
المؤمنون عند شروطهم یا
اوفوا بالعقود
جلد چهارم . ج4، ص: 443
اینجا را می گیرد و ادله باب ربا اینجا را نمی گیرد، نه ادله ربای قرضی
و نه ادله ربای معاملی؟
دیگر اینكه آیا ادله خاصی كه می گوید: «انما یجیئ الربا من قبل
الشرط» شامل این موارد هست یا نیست؟
سوم اینكه مفاد خود این ادله خاصه چیست؟
7. در ورقه های ربا این حدیث را از آخر كتاب
سرائر [نقل
كردیم ] :
نقلاً عن كتاب مسائل الرجال عن ابی الحسن علی بن محمد علیه السلام
ان ظاهراً كتب الیه یسأله عن الرجل یعطی الرجل مالاً یبیعه
شیئاً بعشرین درهماً ثم یحول علیه الحول فلایكون عنده شی ء
فیبیعه شیئاً آخر. فاجابنی علیه السلام: ما تبایعه الناس فحلال و ما
لم یبایعوه فرباً.
از این روایت می توان فهمید كه اگر معامله ای از صورت معمولی
خارج گردد مثل بیع قوطی كبریت به هزار تومان كه در بیع به شرط
قرض به كار می رود، درست نیست و ربا است.
8. در ورقه های ربا از
تذكره و از
خلاف فتوای جواز بیع به شرط
قرض را نقل كردیم- رجوع شود.
9. آیا روایت یونس شیبانی كه در
وسائل، صفحه 588 ذكر شده
و ما در ورقه ای تحت عنوان منع حیله ربا- تعدد بیع، بیع صوری نقل
كردیم شامل این گونه حیله نیز نمی شود؟
10. روایتی كه شیخ در
تهذیب، جلد 7، صفحه 47، عدد 207
نقل كرده است كه می فرماید:
عن محمد بن عبدالجبار عن صفوان بن یحیی عن منصور بن
حازم قال: سألت ابا عبداللّه علیه السلام عن الرجل یكون له علی الرجل
طعام او بقر او غنم او غیر ذلك فأتی المطلوب الطالب لیبتاع
جلد چهارم . ج4، ص: 444
منه شیئاً. قال: لایبیعه نسیئاً فاما نقداً فلیبعه بما شاء.
این روایت نهی می كند بیع نسیه در مورد قرض را ولو شرط
نشده باشد و شرط به طریق اولی ممنوع است. شاید به واسطه همین
روایت است كه شیخ برای جمع بین روایات، در
خلاف، مسأله 283
- كه در ورقه های ربا نقل كردیم- فتوا به كراهت می دهد.
[1] .
وسائل، ج 2، ص 590، باب «انه یجوز ان یبیع الشی ء باضعاف قیمته و یشترط قرضاً او تأجیل دین»
[4] . ایضاً
وسائل، ج 2، ص 590
[7] .
كافی و
تهذیب: و بمالی علیك
[8] . رجوع شود به
تهذیب، جلد 7، صفحه 52، عدد 226 و
كافی، جلد 5، صفحه 206.