در
کتابخانه
بازدید : 204887تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
شناسه کتاب
Expand اقبال و احیای فكر دینی اقبال و احیای فكر دینی
Expand تفكر دیروز و امروز مسلمین درباره یمیزان تأثیر عمل در سعادت انسان تفكر دیروز و امروز مسلمین درباره یمیزان تأثیر عمل در سعادت انسان
Expand تفكر زنده و تفكر مرده تفكر زنده و تفكر مرده
Collapse تفكر اسلامی درباره ی زهد و ترك دنیاتفكر اسلامی درباره ی زهد و ترك دنیا
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
یك مسئله ی دیگر هست؛ این را هم از نظر اسلامی برایتان تشریح كنم و آن زهدی است كه به اقتضای زمان است. زمانها فرق می كنند؛ در یك زمان برای انسان وظیفه است كه زاهدانه زندگی كند و در یك زمان دیگر نه. مثال: ما اگر در زندگی پیغمبر اكرم صلی الله علیه و آله و حضرت امیر علیه السلام مطالعه كنیم می بینیم زندگی آنها با زندگی ائمه ی بعد مثلاً امام باقر علیه السلام و امام صادق علیه السلام اندكی تفاوت دارد؛ یعنی زندگی پیغمبر اكرم صلی الله علیه و آله و امیرالمؤمنین علیه السلام ساده تر و زاهدانه تر است از زندگی مثلاً امام باقر علیه السلام و امام صادق علیه السلام و امام موسی بن جعفر علیه السلام و امام رضا علیه السلام و حتی از زندگی امام
مجموعه آثار شهید مطهری . ج25، ص: 483
حسن مجتبی علیه السلام.
این تفاوت از كجاست؟ با بیاناتی كه قبلاً ایراد كردم جواب مطلب واضح است، ولی امام صادق علیه السلام صریحاً جواب داده اند.
یكی از متصوّفه ی زمان امام صادق علیه السلام- یعنی نیمه ی اول قرن دوم- آمد خدمت ایشان و دید امام یك جامه ی زیبا و ظریف و لطیف به تن كرده اند. گفت: یا ابنَ رسولِ اللّه! شما چرا باید چنین لباس عالی و فاخری بپوشید؟ ! فرمود: بیا بنشین گوش كن تا جوابت را بدهم. یك وقت هست كه واقعاً اشتباه كرده ای و یك وقت هست می فهمی ولی می خواهی عوامفریبی كنی. اگر نمی خواهی عوامفریبی كنی بیا تا با تو صحبت كنم.
حضرت با او صحبتهایی كردند و او نتوانست جواب دهد. رفت و بعد با رفقایش دسته جمعی آمدند. (داستان خیلی مفصل است. می خواهم یكی از نكاتی را كه در این داستان هست عرض كنم. ) امام به این جمع كه آمده بودند و معترض بودند كه چرا شما لباس فاخر پوشیده اید فرمودند: ممكن است شما این جور فكر كنید كه اگر لباس فاخر پوشیدن خوب است چرا پیغمبر صلی الله علیه و آله و علی علیه السلام نمی پوشیدند و اگر بد است چرا تو می پوشی؟ آنها گفتند بلی ما همین را می گوییم.

حضرت فرمودند: شما شرایط زمان را درك نمی كنید. از نظر اسلام لباس فاخر پوشیدن گناه نیست. از نظر اسلام خدا نعمتهای دنیا را برای استفاده ی بشر خلق كرده است. خدا این نعمتها را خلق نكرده است كه ما آنها را دور بریزیم؛ خلق كرده كه ما از این نعمتها استفاده كنیم. ولی گاهی شرایط ایجاب می كند كه ما به خاطر فلسفه ی خاصی از نعمتهای دنیا صرف نظر كنیم. یكی از آن فلسفه ها این است كه در یك زمان ممكن است شرایط زندگی عموم مردم سخت و مشكل باشد، به اصطلاح در جامعه ای باشیم كه وضع اقتصادی آن خوب نیست. اگر ما در چنین جامعه ای قرار بگیریم، چنانچه امكانات شخصی ما هم اجازه بدهد كه از یك زندگی عالی بهره مند شویم نباید بهره مند شویم برای اینكه اگر بهره مند شویم با برادران خود و انسانهای دیگر همدردی و همدلی نكرده ایم. ولی یك وقت در شرایطی زندگی می كنیم كه وضع عموم مردم خوب است. در چنین وقتی دلیل ندارد كه ما از لباس خوب چشم بپوشیم.
بعد فرمود: پیغمبر اكرم صلی الله علیه و آله و علی علیه السلام در شرایط و زمانی زندگی می كردند كه
مجموعه آثار شهید مطهری . ج25، ص: 484
وضع اقتصادی مردم بد بود. پیغمبر در مدینه ای زندگی می كند كه در آن گروهی از مردم، اصحاب صُفّه هستند كه بسیار تهیدست و فقیرند و مدینه در حال جنگ است.

كشوری كه با كشور دیگر یا شهری كه با شهر دیگر می جنگد، خواه ناخواه در مضیقه ی اقتصادی قرار می گیرد، خصوصاً اگر قحطی و خشكسالی هم پیش آید، و مدینه گاهی در چنین شرایطی قرار می گرفت. نتیجه این شده بود كه گاهی اصحاب صفّه- یعنی عده ای از اصحاب پیغمبر كه از بلاد غربت آمده بودند و پیغمبر اكرم صلی الله علیه و آله ابتدا آنها را در مسجد و بعد در كنار مسجد جا داده بود- آنقدر در سختی و فقر بسر می بردند كه لباس نداشتند تا بیایند در مسجد و در جماعت شركت كنند، و گاهی یك لباس در میان آنها مبادله می شد، یعنی یكی می پوشید و نماز می خواند و بعد دیگری از آن برای نماز خواندن استفاده می كرد. در چنین شرایطی هیچ وقت برای یك مؤمن صحیح نیست كه ولو از مال خودش لباس فاخر بپوشد.
در چنین شرایطی است كه وقتی پیغمبر اكرم صلی الله علیه و آله به خانه ی دخترش زهرا وارد می شود و می بیند كه او یك دستبند نقره در دست دارد و پرده ی الوانی را از در آویخته است، به علامت اعتراض برمی گردد. حضرت زهرا كه از خلق و خوی پدر بزرگوارش آگاه بود، فوراً دستبند را از دست خود درآورد و پرده را هم از در كند و ضمن فرستادن آنها خدمت پدر بزرگوارش، گفت پدرم را سلام برسانید و بگویید اینها را دخترت فرستاده است، در هر راه كه خودتان صلاح می دانید مصرف فرمایید. پیغمبر اكرم صلی الله علیه و آله فوراً دستور می دهد از همان پارچه ی پرده چند پیراهن یا شلوار برای اصحاب صفّه درست كنند. وقتی كه شرایط چنین است وظیفه چیز دیگری است.
حضرت صادق علیه السلام به معترضین فرمود: من الآن در شرایطی كه پیغمبر صلی الله علیه و آله زندگی می كرد زندگی نمی كنم. من اگر در شرایط جدّم پیغمبر صلی الله علیه و آله زندگی می كردم مثل او بودم و پیغمبر صلی الله علیه و آله هم اگر در زمان من زندگی می كرد كه وضع عموم مردم خوب شده و بهتر است، مثل من زندگی می كرد.
این هم یك فلسفه ی دیگر برای زهد است.
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است