در
کتابخانه
بازدید : 870686تاریخ درج : 1391/03/27
Skip Navigation Links.
شناسه کتاب
مقدمه
فهرست
Collapse حرف الفحرف الف
اختلاف
اختلاف در قرآن
اختلاف طبقاتی و غیرطبقاتی
اختلاف ممدوح و اختلاف مذموم
اختلاف و اتفاق
معنی اخلاص
اخوان المسلمین
ادب و ادبیات
ادبیات
اراده ی اخلاقی
اراده و عزم و همت
ارزان یافتن موجب قدر ندانستن است
ارزشها
ازخودبیگانگی و فطرت
ازخودبیگانگی در فلسفه ی هند
ازخودبیگانگی از نظر تربیت
ازخود بیگانگی
ازخود بیگانگی و اخلاق
ازخودبیگانگی در نظام سرمایه داری
آدم- راز قصه ی آدم
آدم، خلافت الهی و امانت الهی
آدم، بهشت آدم، شجره ی منهیه
آدم
داستان آدم
آدمیت- دین و علم
آدمیت
آرزو، طول امل
آرزو، تقوا، سعادت
آرزوهای غیرمنطقی
آرزو، طول امل و عرض امل و ارتفاع و اوج امل
آرمان
خلاصه یادداشت آرمان پیامبران- عدل
یادداشت آرمان پیامبران- عدالت
آرمان پیامبران
آزادی یا نظم؟
آزادی- بردگی- حق مملوك در اسلام
آزادی- بردگی
آزادی آیا هدف است یا وسیله؟
آزادی و ازخودبیگانگی
نهضت آزادی بخش اسلام
خلاصه ی مطلب از نمره ی 2 تا اینجا:
خلاصه
آزادی
اسلام و آزادی عقیده
آزادی- استبداد دینی
آزادی و آزادگی معنوی
آزادی و دموكراسی در عصر ما
آزادگی و عزّت، آزادی
آزادی
آزادی و آزادگی
آزادی
اسلام و آزادی- آزادی اهل كتاب در قلمرو اسلام
آزادی معنوی- كلمه ی مولی ?
آزادی معنوی، معنی آزادی، ارزش آزادی
آزادی معنوی- خلاصه
یادداشت آزادی عقیده
آزادی عقیده
آزادی عقیده- مدارك و مراجع
آزادی عقیده
آزادی و عادات اخلاقی
آزادی- جبر و اختیار از نظر ماتریالیسم تاریخی
آزادی، تصادم، تكامل
آزادی فكر
معنی و ارزش آزادی
معنی و ارزش آزادی- شاهراه تغییر و تبدل
عوامل آزادی و راه تحصیل آن
عوامل آزادی- احساس منش آزاد
عوامل آزادی- دو عنصر عصیان و تسلیم و وابستگی آنها به یكدیگر
میدان آزادی و اراده ی انسان- سمینار رضائیه 54/4/22
میدان آزادی و اراده ی انسان- سمینار دبیران علوم دینی در مشهد 53/6/7
تعریف آزادی- سخن هرلدلسكی
آزادی طبیعت یا آزادی اراده و خواست
آزادی یا خیر و مصلحت
آزادی و آگاهی و رابطه ی آنها با عشق كه ضد آنهاست
آزادی و قیمومت- تعهد و جهاد
«آگاهی» از نظر مولانا
آگاهی
آگاهی و نقش مؤثر آن
آگاهی
آگاهی اسلامی
آسان گرفتن- باید كارها را آسان گرفت و نباید سخت كوش بود
آمریكا- آمار جنایات
آمریكا، قتل و كشتار و جنایت و وحشت
همجنس بازی در آمریكا
آمریكا
آینده ی انسان
آینده و پیشرفت
آیه- معجزه
اباحیگری- استخدام وسیله
اباحیگری- عیّاری، ملامتیگری
اباحیگری
ابن صیاد
ابوطالب
ابوبكر
اتحاد
اتحاد و قدرت و تشكیلات و نظم
اجتماع انسانی
اجتهاد- عدم كلیت در مدیریت
اجتهاد
چرا در رسالت اجرت نیست؟
اُحُد
احسان و نیكی بی اثر نیست
احسان به كسی كه به تو بدی كرده است
احسان بی طمع
احسان به نااهل
احسان به نااهلان
احسان به حیوانات
احیاء تفكر اسلامی
یادداشت احیاء تفكر اسلامی
احیاء تفكر اسلامی
احیاء فكر دینی- مسأله ی هر صد سال یك مصلح
احیاء فكر دینی
احیاء فكر دینی اسلامی
استعمار نو
استعمار
استعمار
استعمار، ماشینیزم، سلب شخصیت از انسانها و تبعید آنها
اسماعیلیه و قرامطه
اشراط الساعة
در اصلاحات اجتماعی هرچه زودتر باید به قطع ریشه ی فساد قیام كرد
اصلاح و تجدد فكر دینی- جریانات فكری گوناگون
اصلاح و تجدد فكر دینی- دین و سیاست
اصلاح و تجدد فكر دینی- روشنفكران عرب و ایرانی
اصلاح و تجدد فكر دینی- عروبت، تمدن غرب
اصلاح و تجدد فكر دینی- فرنگی مآبی، ملیت، اسلام
اصلاح و تجدد فكر دینی- طه حسین، فرنگی مآبی
اصلاح، تجدد فكر دینی- سید جمال
اصلاح و تجدد فكر دینی- عبده
اصلاح و تجدد فكر دینی- كواكبی
اصلاح و تجدد فكر دینی- كواكبی، نظم یا آزادی
اصلاح و تجدد فكر دینی- دردها و نیازهای مسلمین
اصلاح و تجدد دینی- ملّیون و اخوان المسلمین
اخوان المسلمین- علل پیدایش
اصلاح و تجدد دینی- استعمار فرهنگی غرب
اصلاح و تجدد فكر دینی- بیدارسازی و رنسانس در صد ساله ی اخیر
اصلاح و تجدد فكر دینی- اصول اساسی اصلاح؛ قرآن
اصلاح و تجدد فكر دینی- اصول اساسی اصلاح؛ سنت
اصلاح و تجدد فكر دینی- تعلیمات اصلاحی و اصلاح تئوریك
اصلاح و تجدد فكر دینی- اجتهاد، اجماع
اصلاح و تجدد فكر دینی- تمایز عبادات و معاملات
اصلاح و تجدد فكر دینی- سه مرحله ی اصلاح؛ مرحله ی قهرمانان
اصلاح و تجدد فكر دینی- مراحل سه گانه؛ مرحله ی دوم: مصلحان جهان عرب
اصلاح و تجددطلبی- شكست نسبی مرحله دوم
اصلاح و تجدد فكر دینی- مرحله سوم
اصلاح و تجدد فكر دینی- علل سستی وضع اصلاح طلبان
اصلاح و تجدد فكر دینی- گرایشهای لیبرالی
اصلاح و تجدد فكر دینی- لیبرالیسم مذهبی
اصلاح و تجدد فكر دینی- آینده ی اصلاح در جهان عرب
اصلاح و تجدد فكر دینی- اصلاح طلبی در ایران
اصلاح و تجدد فكر دینی
(كتابها) اصلاح، نهضتهای اسلامی در صد ساله ی اخیر
اصلاح و تجدد دینی (موضوعات)
اقبال لاهوری- شخصیت ملی
یادداشت اقبال و احیاء فكر دینی
اقبال و احیاء فكر دینی
اقبال و تمدن اروپایی
احیاء فلسفه دینی اسلام
آغاز شالوده های عقلی در اسلام
اقبال و اجتهاد- طرز تفكر اسلامی درباره ابدیت و تغییر
اقلیم ها
الهامات
امر به معروف و نهی از منكر
امر به معروف و مسأله جهان بینی
امر به معروف و نهی از منكر باید از رحمت ناشی شود
امر به معروف- فعالیتهای خیریه ی سازمان بهداشت جهانی
امر به معروف و نهی از منكر
امر به معروف- احادیث
یادداشت امر به معروف- مبارزه از نظر اسلام و از نظر ماركسیسم
یادداشت «امر به معروف و نهی از منكر، یك مسؤولیت اجتماعی اسلامی»
یادداشت امر به معروف، یك مسؤولیت، شرایط اجرایی
یادداشت امر به معروف- مكانیسم و منطق
یادداشت امر به معروف- مراحل: قلب، زبان، عمل
یادداشت امر به معروف- نیروی محبت و لطف
یادداشت ا مر به معروف- صالح زیاد داشته ایم و مصلح كم
یادداشت امر به معروف- صلاحیت اخلاقی
یادداشت امر به معروف- قبول حكومت از قِبل جائر برای امر به معروف- حسبه و احتساب
یادداشت امر به معروف
امر به معروف و نهی از منكر- مدارك
عقیده فقهای اسلام در باب امر به معروف و نهی از منكر به معنی قیام در مقابل حكام جور
امر به معروف- احتساب
امر به معروف- رعایت حال مردم در اینكه هر سخنی ولو راست باشد نباید گفته شود
امر به معروف- مرحله قتل
امر به معروف و نهی از منكر- تبلیغهایی كه اثر معكوس دارد
امر به معروف و نهی از منكر- قیامهای خونین شیعه
امر به معروف و نهی از منكر
امنیت
امنیت و استفاده از سایر نعمتها
امویین و عباسیین
امویین و پایان كار آنها
سطح امید
امید و رجا- طول امل
امید و رابطه با آینده و گذشته
امید و نومیدی
امیدواری به نتیجه كار خیر
انتقاد
انتقاد از روحانیت و منطق تُف
فلاسفه ی اندلس
اندلس
انسان، نسیان خود و نسیان خدا
انسان از نظر ماركسیسم
انسان و سرنوشت- رابطه قضا و قدر با فعالیت و یا تنبلی
انسانیت از دیده ی علی علیه السلام
انسان- تنهایی
غربت و تنهایی انسان
معاد، تجسم اعمال- ایضا معاد
معاد- برزخ
معاد- دكّه ی واحده
انسان كامل از نظر شبستری
انسان كامل از نظر فلاسفه
انسان ناقص و انسان كامل
انسان كامل- مدارك
انسان كامل- فرشته- درد و بی دردی
انسان كامل- درد داشتن
یادداشت انسان كامل
یادداشت انسان كامل از نظر اسلام
یادداشت انسان كامل، مكتب عقل
انسان كامل، مكتب دل (عشق)
انسان سالم
یادداشت انسان ایده آل
انسان و غربت او در این جهان- درد عرفانی
انسان، غربت و تنهایی انسان
انسان كامل- آزادی
انسان، ماشینیزم، استعمار
تنزل مقام انسان در عصر جدید
اصالت انسان یا اومانیسم- سقوط انسان در غرب
یادداشت قرآن و انسان
یادداشت قرآن و انسان- عبادت و آزادی از طبیعت
یادداشت قرآن و انسان
مدح و ذمّ توأم انسان
مدح و ذمّ انسان در قرآن
ذمّ انسان در قرآن
مسائل انسان در قرآن
انسان و خودآگاهی
انسان، فلسفه
انسان و اجتماع و تكامل اجتماع
انسانیت و سوسیالیزم، عقل و روح عدالتخواهی
انسان و عبادت
انسان و جهان
انسانیت
انسان سالم انسان خودآگاه و ارجگذار به ارزشهای انسانی
انسان- ایده آل جویی و كمال مطلوب خواهی
انسان- خودشناسی
انسان و فطرت و طبیعت ذاتی
انسان چند قلم احتیاج و یا چند دهان دارد
انسان مدنی بالطبع است
انسان و حیوان اجتماعی و تفاوت آنها
انسان مدنی بالطبع است
انسان
غرائز اصلی انسان
ارزش انسان در یونان قدیم
انسان
انسان- عقل و حس
ارزش انسان
انسان، شخصیت
انسان- عدالت، تمایل فطری
انسان عالم صغیر است
انسان، مسأله خود واقعی
انسان از نظر اروپایی
انسان و حسن تقویم
انسان و كتاب
انسان عالم صغیر است
انسان و فراموشكاریهای او
محركات انسان، غرائز انسان
انسان، خودواقعی و خودخیالی
آیا انسان ماشین است؟ حیثیت بشری و انسانی
انسان- مسؤولیت
احیای انسان
یادداشت مكتب انسانیت
مكتب انسانیت
انسان- آینده ی انسان
انسان- تعریفها
انسان، دروازه ی معنویت- ارزشها، نظام ارزشها، انقلاب ارزشها
ارزش انسان از [نظر] هوبز و لاك
انسان از نظر فروید
انسان- تخیّل
مشخصات انسان كامل
انفاقات باید فی سبیل اللّ?ه باشد و از سرچشمه ی ایمان سرچشمه بگیرد نه به خاطر ریا و تظاهر باشد
انفاقات- صدقه ی سرّ و صدقه ی علانیه
در تعبیر قرآن فقرا در مال اغنیا «حق» دارند
در انفاقات نباید زیاده روی بشود
منطق پول و پولدار در انفاقات
در انفاقات باید جنبه ی توجه به اثر و رعایت حكمت صدقه ملحوظ باشد، پایه ی انفاقات باید عقل باشد نه عاطفه
كوشش در راه فقرا و اقامه ی امر انفاق
انفاقات مالی از عبادات بدنی بهتر نماینده ایمان می باشند
باید از چیزهای خوب و مورد علاقه انفاق كرد، نه از دور ریختنی ها و ته ظرفی ها و پس مانده ها
انفاقات اثر دارد
مجموع مطالبی كه در مورد انفاقات هست
انفاقات- عبادت مالی فرادی ? یا جماعت
مالی كه انفاق می شود از كجا تحصیل شده؟
توجه به اثر و رعایت حكمت در انفاقات، اقسام انفاقات به حسب رعایت حكمت و عدم رعایت آن
در قرآن و اخبار عنایتی شده به نشان دادن فقیر و مستحق واقعی
در انفاقات باید ملاحظه ی جنبه های روحی و معنوی هم بشود
در قرآن كریم در مورد انفاقات، از مال به «خیر» تعبیر شده
آثار روحی و معنوی انفاقات
انفال
انكارهای بیجا
انوشیروان
ایران ساسانی- تمدن ساسانی- كتاب
ایران ساسانی، كتاب- توصیف جاحظ از كتب ساسانی كه محتوایی نداشت و یكسره خرافه و افسانه بود
ایدئولوژی، آرمان
ایدئولوژی مذهبی
ایدئولوژی و فرهنگ
ایدئولوژی اسلامی- مدارك
ایدئولوژیهای محدود و ایدئولوژیهای كلی
ایدئولوژی اسلامی
ایدئولوژی- تعریفات
ایدئولوژی، مكتب، انسان و جامعه ایده آل
یادداشت ایدئولوژی اسلامی
ایدئولوژی- لغت و سیر تحول آن
ایدئولوژی و ایمان
یادداشت فواید و آثار ایمان
ارزش ایمان و عقیده و آرمان
ماهیت و ارزش ایمان و عقیده ی مذهبی
ایمان- سرمایه، ارزش ایمان
ایمان- كمال شخصیت، بسط شخصیت
ایمان- مكتب، جهان بینی
ایمان
ضرورت ایمان
یادداشت شب شنبه دهم فروردین 53، آبادان- ضرورت ایمان
ایمان به گفته های پیغمبر یا به آثار گناهان و واجبات
فواید ایمان
ایمان
ایمان پشتوانه ی قانون و اخلاق است
ایمان و مسؤولیت
ایمان به گفته ی پیامبران شأن مردم پخته است
ایمان به حقایق دین شأن اقلیت پخته است
ایمان، گریز از ایمان
یكی از آثار ایمان شیرین كردن تلخی كار و آسان كردن سنگینی كار است
لغت ایمان
یادداشت علم و ایمان- سخنرانی دبیرستان علوی در 22 رمضان 92 برای دانش آموزان سیكل دوم
علم و ایمان- سخن دوركهایم درباره ی روح حاكم بر جامعه در قدیم
علم و ایمان- سخنرانی در دبیرستان علوی در رمضان 92
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
1. مسأله وجود انسان كامل در هر زمان و انتقال مقام انسان كامل مانند یك روح باقی (به یك معنی) از فردی به فرد دیگر و اینكه به حسب عقیده شیعه زمین خالی از انسان كامل نیست و او حامل ولایت (روح انسانیت) است.

2. معنی كمال چیست؟ و فرق آن با تمام [1]و اینكه این هر دو در مقابل ناقص قرار می گیرند. آیا كمال مساوی با وجود است و نقص با عدم (البته عدم ملكه یعنی حد وجود یك شئ دیگر، و تكامل پشت سرگذاشتن حدود است و انسان كامل یعنی انسانی كه همه حدود ممكن را پشت سر گذاشته است) .

3. اینكه مرحله و حد یقفی در كار است و یا ترقیات و تكامل انسان لایتناهی است، بحثی كه درباره صلوات هست و سید علیخان در (شرح صحیفه) طرح كرده است.

4. نظر عرفا درباره كمال انسان و انسان كامل كه فانی در حق است و جز او نمی بیند و جز او نمی خواهد. از نظر عرفا كمال انسان در توحید حقیقی شهودی است كه از خود فانی و خالی می شود و جز او و شؤون و اسماء و صفات او نمی بیند. خلق یكباره تبدیل می شود به حق مقید و به شؤون و جلوات و صفات و اسماء حق. از نظر آنها هرچه جز این است نقص انسان است.

بحث عرفا در سطحی بسیار بالا است [2]و جز كسی كه عملاً وارد این وادی شده باشد و لااقل مراحلی و منازلی را طی كرده باشد
جلد یك . ج1، ص: 288
نمی تواند اظهارنظر كند. اشتباه است اگر خیال كنیم امثال ماسینیون و نیكلسون و عبدالرحمن بدوی می توانند حلاج و مولوی و عطار و غیره را بشناسند.

عرفا برای ترقی و تكامل انسان منازل و مراحل منظم و مرتب و مشخصی ذكر كرده اند. مثلاً خواجه عبداللّه انصاری صد منزل در (منازل السائرین) ذكر می كند، ده منزل اول را «بدایات» و هر یك ده منزل دیگر را به نامی می نامد. نوعی روانشناسی خاص است، نظیر روانشناسی هنری ولی البته در سطحی عالیتر. ما فعلاً به آنچه عرفا گفته اند كاری نداریم.

5. فلاسفه ای نظیر نیچه نیز درباره انسان برتر و مشخصات آن نظرهایی داده اند كه بیشتر نقطه اتكاءشان قدرت بوده و علم و قوّت اراده، كمال انسان را در قدرتمندی (كه زورمندی فردی یكی از شؤون او است) به وسیله نفرات، تشكیلات، صنعت می دانند و بشر امروز كه صنعتش پیش رفته پس كمال یافته است و از نظر علم نیز هرچه عالمتر شود كاملتر است و در مقیاسی كه فرنسیس بیكن و پیشروان علم جدید به دست دادند، علم هم وسیله ای است برای كسب قدرت، و هر علمی كه بر قدرت بشر نیفزاید علم واقعی نیست، و این است راهی كه امروز ما هم متجددانه آن را تبلیغ می كنیم و می گوییم اروپا به ترقیات رسید یعنی تكامل یافت یعنی قدرت یافت. پس علم نیز مانند نفرات و مانند ابزار، مانند شاخ حیوانات و پنجه و چنگال درندگان وسیله قدرت و غلبه و پیروزی در میدان تنازع بقاست، پس به این جهت علم وسیله كمال انسان است. اراده قوی نیز چون نوعی قوّت و قدرت است كه در مقابل حوادث و حتی در مقابل مظاهر عاطفی، مظلومیتها و حق به جانب ها متأثر و متأسف نمی شود، باز برمی گردد به قدرت و به كمال (بنا بر این تعریف) . لهذا امثال نیچه حق را مساوی با قدرت می دانند زیرا حق جز در مسیر كمال حق نیست و كمال مساوی با قدرت است
جلد یك . ج1، ص: 289
پس حق یعنی قدرت. (اینجا قسمتی از سخنان نیچه كه در ورقه های «انسان ایده آل» آمده نقل شود. ) .

در فرهنگ امروز عملاً می بینیم ترقی و كمال مساوی با قدرت شناخته می شود. امریكا فقط به دلیل اینكه قدرتمندترین كشور جهان است خود را پیشرفته تر و تكامل یافته تر می داند، خود را در جنایاتی كه در جهان مرتكب می شود به این قانع می كنند كه اینها شرط پیشرفت بشریت است؛ یا باید تكامل یافت و پیش رفت و طبعاً مرتكب فجایعی شد و یا باید تن به نقص و تأخر و عقب ماندگی بشریت داد.

حقیقت این است كه این نوع تعبیر در مورد تكامل، از تعریفی ناشی می شود كه از لحاظ بیولوژی برای تكامل می شود، یعنی تكامل داروینی، و از این ناشی می شود كه معمولاً می گوییم زندگی تنازع بقا است و جز این چیزی نیست.

6. در تعریف كمال انسان و تكامل انسانی باید این نكته گفته شود كه كمال مساوی است با مطلوبیت، و كمال مطلوب از قبیل اضافه ی بیانیه است نه اضافه ی تبعیضی در مقابل كمال غیرمطلوب.

بحث ما در سه قسمت است: .

الف. ملاك و معیار انسان كامل، و مجموعه ی نظریه ها در این باب.

ب. قرآن و صفات انسان كامل و انسان نمونه و امام و سرمشق و الگو.

ج. رسول اكرم به عنوان نمونه انسان كامل قرآن.

7. در مورد كمال مطلوب مجموعاً چند نظریه است: .

الف. كمال مساوی است با برخورداری از مواهب طبیعت، انسان كاملتر یعنی انسان برخوردارتر.

این تعریف درواقع نفی كمال انسانی است، زیرا به طوركلی كمال در هیچ چیزی مساوی با برخورداری نیست، نه كمال اسب، نه خربزه، نه اتومبیل، نه قاضی، نه سیاستمدار، نه فیلسوف، نه فقیه، نه درخت، نه
جلد یك . ج1، ص: 290
سنگ و نه چیز دیگر. و به جهتی باید گفت این نوع كمال كمال گیاهی و حیوانی است زیرا نتیجه اش رشد و نمو و تغذیه و تولید و احساس و جست و خیز و شهوت و غیره است.

مسلماً در مورد انسان از آن جهت كه انسان است باید نمونه و كاملی نه براساس برخورداری بلكه براساس به فعلیت رسیدن تمام استعدادها و ظهور و بروز كردن تمام خواص و آثار انسانی فرض كرد. بعلاوه این تعریف صددرصد جنبه ی فردی دارد یعنی فردی ضد اجتماعی. لازمه این نوع كمال صرفاً تنازع است و حكومت قوی، و هر نوع كاری كه مستلزم محرومیت فردی و فداكاری باشد طبعاً نقص است.

(تعریف انسان كامل از آن جهت مشكل است كه انسان و استعدادهای انسان مجهول است، لهذا چاره ای نیست جز اینكه مجموعه نظریه ها درباره انسان كامل بیان شود، و مخصوصاً ببینیم تعریف و ترسیم انسان كامل از نظر قرآن چیست. ) .

ب. كمال انسان در درك «حقیقت» و در وصول به «حقیقت» است، یعنی كمال مساوی است با «حقیقت» . انسان كامل یعنی انسان كاشف حقیقت و واصل به حقیقت كه مجاز و باطل را پشت سر گذاشته است.

عرفا از این نظر دفاع می كنند [3]و اساساً عرفان جز این چیزی نیست. از نظر عرفان، حقیقت مساوی است با وحدت، مساوی است با خدا، هرچه جز او است مجاز و بلكه باطل است، الا كل شئ ما خلا اللّه باطل، هوالاوّل و الاخر والظاهر والباطن. . . .

از نظر عرفا كمال مساوی است با حقیقت، و حقیقت مساوی با وحدت، و وحدت مساوی است با واجب الوجود. عرفا به نوعی «او»
جلد یك . ج1، ص: 291
شدن معتقدند بدون آنكه بگویند واجب در ممكن حلول می كند و یا ممكن واجب می شود بلكه اتحاد به نحو فنا از خود [4] عرفا راه وصول به كمال و حقیقت را و منازل و مراحل این راه را و حتی ترتیب این منازل و آثاری كه در هر منزلی هست بیان كرده اند.

اینجا مسأله وحدت وجود پیش می آید و مسأله سیر و سلوك.

اظهار نظر چه درباره حقیقت و وحدت وجود و چه درباره طریقت راه وصول به حقیقت از عهده كسانی كه وارد این وادی نیستند خارج است.

عرفا مركب این راه را عشق می دانند. از نظر عرفا كمال انسان در نوعی شدن است و آن شدن او شدن است. انسان قطع نظر از برخورداری و نابرخورداری وضعی دارد كه باید به آن وضع درآید، و این است انسانیت واقعی و كمال مطلوب فطری انسان، و چون انسان اینچنین آفریده شده چیز دیگر او را راضی و قانع نمی كند.

ج. (رجوع شود به ورقه های «یادداشت انسان كامل، مكتب عقل» ) .

حكمای الهی كمال را مساوی با دو چیز می دانند: حكمت و عدالت.

مقصودشان از حكمت آن حقیقت بسیط عرفانی نیست. مقصود وصول به اتحاد و فنا هم نیست، بلكه مقصود شناخت كلی عوالم هستی است.

در تعریف حكمت از نظر غائی گفته اند: حكمت عبارت است از صیرورة الانسان عالماً عقلیاً مضاهیاً للعالم العینی. حكما برخلاف عرفا كمال انسان را در نفی انسان و فنای درحقیقت نمی دانند بلكه در ظهور حقیقت در انسان می دانند، و بین ایندو فرق بسیار است. و مقصودشان از عدالت تسلط و سیطره كامل نیروی عقل و اراده بر غرایز و شهوات است به طوری كه حقوق و حدود هر قوه ای در حد خود داده
جلد یك . ج1، ص: 292
شود، عاقله بر كشور وجود انسان حكومت عادله داشته باشد و فرضیه فیلسوف حاكم و حاكم فیلسوف در كشور وجود هر فرد تحقق یابد، رعایای قوا رعایت و در عین حال از طغیانشان جلوگیری شود. حكما مركب و وسیله این راه را عقل و علم می دانند. حكما نیز مانند عرفا به نوعی «شدن» معتقدند و آن نوع شدن عبارت است از حكیم شدن و عادل شدن.

حكمت از نظر حكما كمال قوه نظری نفس است و عدالت كمال قوه عملی. از نظر حكمای الهی علم و حكمت از آن جهت كمال است كه از جنبه قوه نظری آیینه حقیقت است و از جنبه قوه عملی راهنمای عقل و چراغ عقل است برای حكومت و عدالت. از نظر حكما كمال انسان در تحقق یافتن دو نظام است در انسان: نظام علمی و دیگر نظام زیبایی عقلی.

د. كمال مساوی است با محبت، با اخلاق. انسانیت انسان بستگی دارد به میزان محبت و عاطفه او نسبت به خلق خدا، خصوصاً جانداران و بالاخص انسان. در مكتبهای هندی روی دو چیز زیاد تكیه شده است: حقیقت و دیگر محبت. در تعلیمات گاندی و در اعتراضات گاندی به تمدن غرب زیاد این دو چیز به چشم می خورد. انتقاد گاندی از تمدن غرب این است كه در این تمدن حقیقت و محبت فدای قدرت شده است (از كلمات گاندی در مقدمه ی (این است مذهب من) استفاده شود) .

رجوع شود به ورقه های «مكتب انسانیت» ص 22 راجع به اصول سه گانه.

مركب كمال انسان در این مكتب قلب است، دل است، احساسات و عواطف اخلاقی است.

هـ. كمال [5]مساوی است با زیبایی، با زیبایی انفعالی مانند اخلاق
جلد یك . ج1، ص: 293
زیبا و یا علم و یا فعلی و فنی مانند شعر، هنر، ابداع، ابتكار، نوآفرینی.

در مكتب افلاطون و سقراط به این كمال زیاد برمی خوریم. به هر چیز از جنبه زیبایی نگریسته می شود، حتی به علم و قدرت و اخلاق. علم از آن نظر خوب است كه زیباست، اخلاق از [آن ] نظر خوب است كه زیباست، قدرت از آن نظر خوب است كه زیباست، حتی حقیقت از آن نظر خوب است كه زیباست [6]. مركب این راه ذوق است.

و. كمال مساوی است با قدرت. انسان كامل یعنی انسان قدرتمند و نیرومند و غالب بر حریف و موفق در تنازع بقا، مسلط بر طبیعت و مسلط بر انسانهای دیگر. قدرت به وسیله نفرات، قدرت به وسیله تشكیلات، قدرت به وسیله علم و صنعت (این است كه یكباره كمال انسانی از اوج روحانی خودش به حضیض جسمانی تنزل می كند و همه چیز وسیله مادیات و زندگی دنیایی می شود) .

اروپای جدید از زمان بیكن به این طرف، علم را از خدمت حقیقت گرفت و در جنبه روحانی آن را ساقط كرد، قداست علم از بین رفت و در خدمت قدرت گماشت، و این همان چیزی است كه ما متجددانه آن را تبلیغ می كنیم. این كار در عین اینكه از نظر قدرت بخشیدن به بشر خدمت بزرگی بود، از نظر دور كردن بشر از حقیقت پرستی و حقیقت خواهی خیانت و جنایت بزرگی بود. گفته شد تنها علمی ارزش دارد كه به بشر قدرت و نیرو می بخشد، باقی همه هیچ است. علم برای انسان در ردیف شاخ و چنگال و دندان برای حیوان قرار گرفت، زندگی تنازع بقا شد و علم و صنعت ابزار این جنگ و
جلد یك . ج1، ص: 294
تنازع، یعنی همین چیزی كه امروز اثرش را كاملاً می بینیم كه انسان با قدرتی كه علم بخشیده به آسمانها سفر می كند و درنتیجه ی دوری ای كه از حقیقت و محبت و عدالت پیدا كرده میلیونها انسانهای دیگر را فدای یك آز و یك جاه طلبی كوچك خود می كند. امریكا مظهر كامل علمِ دور از حقیقت و محبت و در خدمت قدرت است.

اراده هم در این مكتب كمال است از [این ] نظر كه فقط قوّت و قدرت است و وسیله كسب قدرت است. در این مكتب یا علناً و یا باطناً حقیقت، عدالت، محبت نوعی ضعف تلقی می شود. اینكه ما امروز می گوییم كشورهای پیشرفته، اگر خوب دقت كنیم مقصود انسانهای قدرتمند و كشورهای زوردار [است ] كه می توانند اراده خود را تحمیل كنند.

فلسفه نیچه نتیجه طبیعی علم در خدمت قدرت است. نیچه می گوید. . . (رجوع شود به ورقه های «انسان ایده آل» ، صفحه ی 7- 13) .

در اسلام به همه این ملاكها توجه شده است. باید ببینیم اولاً [درباره ی] حقیقت به مفهوم عرفانی، اسلام چه می گوید. این را بدانیم كه مسأله ایمان در اسلام بالاتر از یك تصدیق ساده به وجود صانعی برای عالم است. خدای ارسطو اگر چنین باشد، خدای اسلام برتر از این است. خدای قرآن حق مطلق است و با همه چیز است و اراده اش همه جا را گرفته است. مسأله تزكیه نفس به عنوان راهی برای این حقیقت، باز در اسلام مطرح است.

البته در همین حد كافی است كه بگوییم ایمان اسلام ارزشی بالاتر از یك تصدیق ساده به وجود حقیقتی از حقایق دارد، بلكه تصدیق توأم با ایمان و عشق به حقیقة الحقایق است. اول دعای كمیل توحید اسلام را نیكو شرح می دهد، برای نمونه كافی است.

درحقیقت مكاتبی كه در اینجا وجود دارد عبارت است از:
جلد یك . ج1، ص: 295
الف. مكتب عقل، مكتبی كه به حكمت از نظر كمال عقل نظری و به عدالت از نظر كمال عقل عملی و تسلط عقل بر سایر قوا می نگرد، مكتب فلاسفه، مكتب اصالت عقل.

ب. مكتب عشق و وحدت، مكتب عرفا، مكتب سلوك و حركت اما حركت عمودی. در این مكتب عقل و استدلال به عنوان وسیله و حكمت به عنوان نتیجه تحقیر می شود.

ج. مكتب علم و تسلط بر طبیعت كه باید آن را «مكتب برخورداری» نامید.

د. مكتب قدرت و زور كه سوفسطائیان قدیم و نیچه در جدید از آن پیروی می كرده اند.

هـ. مكتب محبت و خدمت، مكاتب هندی. این مكتب، مكتب معرفت یعنی شناخت خود هم هست و از او محبت و خدمت ناشی می شود. تعالیم سه گانه ای كه گاندی می گوید از (اوپانیشادها) فراگرفته است. رجوع شود به ورقه های «مكتب انسانیت» ص 22.

ز. مكتب آزادی و عصیان و آگاهی اجتماعی و مسؤولیت، مكتب اگزیستانسیالیسم.

ح. مكتب انسان ضدطبقاتی، عدالت، مساوات.

7. عطف به نمره 4 و. . . از نظر عرفا كمال انسان در بازگشت به اصل است و از نوع محو مقید در مطلق و بازگشت قطره به دریا و محوشدن در دریاست و جوهر انسان جنبه الهی و خلیفة اللهی او است، برخلاف نظر حكما كه جوهر انسان و حقیقت انسان قوه عاقله او است و كمال انسان در فعلیت یافتن این قوه است به اینكه یك سلسله تصورات و تصدیقات مطابق با نظام وجود پیدا كند و جهانی علمی گردد (از جنبه عقل نظری) و مسلط و حاكم بر سایر قوا و غرایز گردد و حكومت كشور انسانی حكومت عقل باشد و مسأله فیلسوف حاكم و
جلد یك . ج1، ص: 296
حاكم فیلسوف در كشور وجود انسان متحقق گردد (از جنبه عقل عملی) .

راه فیلسوف از نوع اندیشه و مفهوم و یك سلسله تصورات و تصدیقات است. فیلسوف در جهان اندیشه قدم برمی دارد و از اندیشه ای به اندیشه ای می رسد. اما راه عارف از نوع تطورات و تحولات و فتوحات قلبیه است و عارف به سراسر وجودش از كثرت به وحدت و از نفس به حق گام برمی دارد. مركب حكیم عقل است و مركب عارف عشق.

8. اكنون این بحث پیش می آید كه كدام یك از این نظریات با روح اسلام وفق می دهد. اسلام دینی است كه هم به حقیقت و هم به حكمت و هم به عدالت و هم به محبت و خدمت و هم به زیبایی و هم به قدرت و هم به عبادت اهمیت فراوان داده است.

9. اولین بحث این است كه اساساً آیا ایمان [7]كه در اسلام آمده یك تصدیق و اعتراف ساده است [8]، نظیر تصدیق محرك اول ارسطو است یا چیزی بالاتر از اعتراف اجمالی به وجود صانع و خالقی است. حقیقت این است كه ایمان قرآن نزدیك است به عرفان عرفا، یعنی حقیقت و حق را یك چیز دانستن و غیر او را باطل بالذات شمردن. اسلام كه می خواهد به خدا ایمان بیاوریم یعنی او را حقیقت بدانیم و غیر او را لاشئ و باطل، پس ایمان اسلام چیزی بالاتر از تصدیق به وجود خالقی غیرمخلوق و رازقی غیرمرزوق و محركی غیرمتحرك است.

مسأله دیگر اینكه اما آیا ایمان از نظر اسلام هدف است یا وسیله؟ (رجوع شود به ورقه های «یادداشت انسان كامل، مكتب عقل» ) .

جلد یك . ج1، ص: 297

[1] . برای این جهت رجوع شود به تفسیر (المیزان) جلد 5، صفحه 191 ذیل آیه «اَلْیَوْمَ أكْمَلْتُ لَكُمْ دینَكُمْ. . . » و به الهیات (شفا) آنجا كه موجود را به ناقص و تام و فوق التمام تقسیم می كند و به (اصول فلسفه) ، پاورقیهای جلد 4 آنجا كه تكامل معنی می شود.
[2] . از جمله مشخصات انسان كامل عرفا ولایت و تسلط بر دلهاست. داستان ابراهیم ادهم كه می گوید: .

دل نگه داریدای بی حاصلان
در حضور حضرت صاحبدلان
شیخ واقف گشت از اندیشه اش
شیخ چون شیر است و دلها بیشه اش
[3] . شعر معروف مولوی: دی شیخ با چراغ همی گشت گرد شهر. . . ناظر به انسان كامل است.
[4] . اینجا باید به اشتباهات قدمای خود ما و مستشرقین كه عرفا را متهم به حلول كرده اند اشاره شود. شبستری می گوید: «حلول و اتحاد اینجا محال است- كه در وحدت دویی عین ضلال است» . وحدت عرفا باز به معنی این نیست كه كائنات مجموعاً خدایند و هر جزئی از كائنات جزئی از خداست، بلكه به این است كه كائنات را ظل وجود و شأن وجود حقیقی می دانند و اسم ذات حق و تجلی او. ما رأیت شیئاً الاّ و رأیت اللّه قبله و معه.
[5] . اینجا نظر دیگری نیز می توان گفت و آن اینكه كمال مساوی است با عبادت (صرف عبادت قطع نظر از روح عبادت) و این نظریه زهاد و عبّاد خود ماست. شاید بشود گفت كه نظریه عبادت غیرعارفانه یعنی عبادت برای اجر و ثواب مساوی است با نظر اول یعنی اینكه كمال انسان در برخورداری است. چیزی كه هست نظر به اینكه این مطلب را درباره برخورداریهای دنیا نمی توان گفت، درباره برخورداریهای آخرت بلامانع دیده شده است ولی اگر عبادت را برای عشق و اهلیت و خدمت عاشقانه بدانیم مطلب چیز دیگر می شود.
[6] . كمال بنا بر هر یك از چهار نظریه سابق جنبه روحانی دارد.
[7] . رجوع شود به ورقه های «انسان كامل، مكتب عقل» كه بحث مستوفایی شده.
[8] . و به قول بعضی یك ذهنیت است و جنبه عینی ندارد.
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است