.
اجتهاد:
ص 38: .
3. اجتهاد.
اصلاح و لزوم و حقانیت به كار گرفتن اجتهاد.
ص 39: عطف به ص 1، خطر اجتهادهای انحرافی كه درحقیقت
توجیه و تأویل مفاهیم اسلامی و تطبیق آنها با مسلكهای انحرافی
دیگر است، یعنی همان بلایی كه امروز بالخصوص در ایران نسبت
به اصول ماركسیسم در تفسیر قرآن، در جهان بینی، در مسائل
ایدئولوژیك اسلامی پیدا شده است (ر. ك: ص 1) كه مثلاً اسلام
جامعه را دو قطبی می داند و عامل حركت را مطلقاً تضاد می شمارد،
اسلام منكر مالكیت خصوصی است، اسلام جز جهاد چیزی
نیست، منطق اسلام همان منطق دیالكتیك است، ازخودبیگانگی
اسلامی همان ازخودبیگانگی ماركسیستی است و امثال این امور.
دو نوع حق
اجتهاد:
ص 39: دو نوع اجتهاد: اجتهاد فقیه در فهم مقاصد اسلام و
اجتهاد حاكم (اولوالامر) در فهم مصالح مسلمین (از نظر شیعه نوع
دوم حكومت نامیده می شود نه اجتهاد) .
اولوالامر:
ص 40: بحث اولوالامر یا حكومت.
اجماع:
4. اجماع.
ص 43: اجماع در اینجا نه به مفهوم فقهی و اصولی است كه
اتفاق اهل الحل والعقد در بیان یك حكم است، بلكه از مفهوم
جامعه و جمعیت گرفته است كه درحقیقت مفهوم حجیت و
سندیت و اعتبار تصمیم جامعه مسلمین را دارد كه وسیله اولوالامر
اتخاذ می شود (رجوع شود) .