1. بحثها در چند قسمت است:
جلد دهم . ج1، ص: 377
الف. تعریف تكامل
ب. عوامل تكامل
2. فرق تمام و كمال. نقص در مقابل تمام به معنی فاقد بودن
شی ء است بعضی از اجزاء لازم خود را، مثل نقص اوراق یك كتاب یا
نقص اجزاء یك كارخانه. انسان ناقص الخلقه به این اعتبار گفته
می شود.
نقص در مقابل كمال به اعتبار مراتب و درجات است نه اجزاء و
ابعاض، به اعتبار امكاناتی است كه شی ء تامّ الوجود در پله های
وجود خود كه در حال بالقوه است طی كرده یا نكرده باشد. پس كمال
در مراحل است و لهذا توأم با مفهوم زمان و حركت است. در مفهوم
كمال، ارتقاء و تعالی مندرج است
[1]. تكامل مفهومی است كه از
تشكك مفهوم كمال سرچشمه می گیرد كه مابه الاشتراك عین
مابه الامتیاز است.
لهذا توسعه غیر از تكامل است. یك شهر ممكن است توسعه
یابد، خانه ها و خیابانهایش افزایش یابد ولی تكامل نیابد، اما ممكن
است توسعه نیابد ولی اجتماع انسانها نظام و رفاه و آسایش بیشتری
یابد كه در این صورت شهر (البته به معنی مدینه و اجتماع انسانها)
تكامل یافته است. همچنین است مفهوم توسعه در پیشرفتهای جنگی
كه تكامل نیست.
[1] ایضاً فرق تكامل و پیشرفت، ر. ك: ص. . .