در
کتابخانه
بازدید : 127396تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
شناسه کتاب
پیشگفتار
Collapse <span class="HFormat">بخش اول: </span>جامعه بخش اول: جامعه
Expand <span class="HFormat">بخش دوم: </span>تاریخ بخش دوم: تاریخ
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
مجموعه ای از افراد انسانی كه با نظامات و سنن و آداب و قوانین خاص به یكدیگر پیوند خورده و زندگی دسته جمعی دارند، جامعه را تشكیل می دهند. زندگی دسته جمعی این نیست كه گروهی از انسانها در كنار یكدیگر و در یك منطقه زیست كنند و از یك آب و هوا و یك نوع موادّ غذایی استفاده نمایند. درختان یك باغ نیز در كنار یكدیگر زیست می كنند و از یك آب و هوا و یك نوع موادّ غذایی استفاده می نمایند، همچنانكه آهوان یك گلّه نیز با هم می چرند و با هم می خرامند و با هم نقل مكان می كنند. امّا نه درختان و نه آهوان هیچ كدام زندگی اجتماعی ندارند و جامعه تشكیل نمی دهند.

زندگی انسان كه اجتماعی است به معنی این است كه «ماهیّت اجتماعی» دارد:

از طرفی نیازها، بهره ها و برخورداریها، كارها و فعّالیّتها ماهیّت اجتماعی دارد و جز با تقسیم كارها و تقسیم بهره ها و تقسیم رفع نیازمندیها در داخل یك سلسله سنن و نظامات میسّر نیست، از طرف دیگر نوعی اندیشه ها، ایده ها، خلق و خویها بر عموم حكومت می كند كه به آنها وحدت و یگانگی می بخشد، و به تعبیر دیگر، جامعه، عبارت
مجموعه آثار شهید مطهری . ج2، ص: 332
است از مجموعه ای از انسانها كه در جبر یك سلسله نیازها و تحت نفوذ یك سلسله عقیده ها و ایده ها و آرمانها در یكدیگر ادغام شده و در یك زندگی مشترك غوطه ورند.

نیازهای مشترك اجتماعی و روابط ویژه ی زندگی انسانی، انسانها را آنچنان به یكدیگر پیوند می زند و زندگی را آنچنان وحدت می بخشد كه افراد را در حكم مسافرانی قرار می دهد كه در یك اتومبیل یا یك هواپیما یا یك كشتی سوارند و به سوی مقصدی در حركت اند و همه با هم به منزل می رسند و یا همه با هم از رفتن می مانند و همه با هم دچار خطر می گردند و سرنوشت یگانه ای پیدا می كنند.

چه زیبا مثلی آورد رسول اكرم (ص) آنجا كه فلسفه ی امر به معروف و نهی از منكر را بیان می كرد:

«گروهی از مردم در یك كشتی سوار شدند و كشتی سینه ی دریا را می شكافت و می رفت. هر یك از مسافران در جایگاه مخصوص خود نشسته بود. یكی از مسافران به عذر اینكه اینجا كه نشسته ام جایگاه خودم است و تنها به خودم تعلّق دارد، با وسیله ای كه در اختیار داشت به سوراخ كردن همان نقطه پرداخت. اگر سایر مسافران همانجا دست او را گرفته و مانع می شدند، غرق نمی شدند و مانع غرق شدن آن بیچاره نیز می شدند» .

کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است